تکنولوژی

در طراحى نرم‌‏افزار كيفيت را در اولويت قرار دهيم

آی تی یران – تنهادر سال 2002 ؛ 60 ميليارد دلار صرف تشخيص و ترميم نارسايى هاى محصولات نرم افزارى شد نرم‌‏افزارها ديگر به دنياى مهندسان و متخصصان فناورى محدود نمى‌‏شوند .

امروزه نرم‌‏افزارها به حدى در زندگى روزمره انسان‌‏ها نفوذ كرده‌‏اند كه همه آن را بخشى ثابت و عادى از جريان زندگى خود مى‌‏دانند.

از سيستم‌‏هاى پيشرفته سرگرمى‌‏هاى خانگى گرفته تا سيستم‌‏هاى پيچيده مالى و تجارى كه معاملات چند ميلياردى را در سراسر جهان سازمان‌‏دهى مى‌‏كنند، همگى با نرم‌‏افزار سر و كار دارند، به عبارت ديگر نرم‌‏افزار بخش جذايى ناپذيرى از فعاليت‌‏هاى انسان مدرن ات.

اين ميزان وابستگى انسان‌‏ها به محصولات نرم‌‏افزارى و استفاده اين دستاورد بزرگ در دنياى الكترونيك تاثير نارسايى‌‏هاى نرم‌‏افزارى را افزايش مى‌‏دهد. امروزه توليد كنندگان و طراحان نرم‌‏افزار با طيف گسترده‌‏اى از مخاطبان روبرو هستند كه از آنها به عنوان كاربر ياد مى‌‏شود.

اين كاربرها نمى‌‏توانند وجود نارسايى در محصولات نرم‌‏افزارى را تحمل كنند, در حالى كه شخصى كه داراى دانش تخصصى است و با ويژگى‌‏هاى نرم‌‏افزار آشنا است، نواقص و كاستى‌‏ها را پديده‌‏اى عادى تلقى مى‌‏كند. با وجود اينكه ريسك از دست دادن اعتماد مشتريان در نتيجه نارسايى‏هاى موجود در محصولات نرم‌‏افزارى در فضاى كنونى فناورى افزايش يافته است، شركت‌‏هايى كه در حوزه طراحى نرم‌‏افزار فعاليت مى‌‏كنند اساساً همان راه سنتى خود را مى‌‏روند.

فرايند كنونى حاكم در طراحى نرم‌‏افزار به گونه‌‏اى نيست كه با تضمين كيفيت محصول در راستاى كاهش نارسايى‌‏ها و بهبود بخشيدن تجربه كاربر از آن عمل كند. از سوى ديگر؛ فشار فزاينده بازاريابى و تلاش شركت‌‏ها براى عرضه سريع‌‏تر محصول، مهندسان را مجبور مى‌‏كند زمان كمترى را صرف طراحى محصول يا ارتقاى نسخه‌‏هاى جديد آن كنند كه اين امر خود شرايط را بدتر مى‌‏كند.

عوامل مذكور باعث مى‌‏شود مجموعه‌‏اى از نارسايى‌‏ها در طراحى نرم‌‏افزار به وجود بيايد؛ هزينه‌‏هاى پشتيبانى پس از فروش افزايش يابد و سابقه بدى كه كيفيت پايين‌‏ نرم‌‏افزار بر جا مى‌‏گذارد تشديد شود.

پژوهش‌‏هاى دانشگاهى نشان مى‌‏دهد كه تنها در سال 2002 , صنعت فناورى رقم سرسام‌‏آورى معادل 60 ميليارد دلار را صرف تشخيص و ترميم نارسايى‌‏هاى موجود در محصولات نرم‌‏افزارى كرد. شمار زيادى از شركت‌‏ها در گزارش‌‏هاى خود گفته‌‏اند حدود 50 درصد هزينه‌‏هاى طراحى نرم‌‏افزار را به تشخيص و ترميم نارسايى‌‏هاى موجود در محصولات خود اختصاص مى‌‏دهند.

بديهى است كه وقت آن رسيده تغييراتى بنيادين در نحوه طراحى نرم‌‏افزارها ايجاد شود تا منابع با ارزش شركت‌‏ها صرف كار مجدد بر روى محصولاتى كه مى‌‏توانست از اول با دقت بيشترى طراحى شود نگردد. آزمايش؛ مرحله‌‏اى كه در طراحى نرم‌‏افزار ناديده گرفته شده است. نتايج يك نظرسنجى از مديران ارشد فناورى شركت‌‏هاى فروشنده نرم‌‏افزار و مديران اطلاعات شركت‌‏هاى IT نشان مى‌‏دهد بيشتر مديران در اين مورد اجماع دارند كه صنعت فناورى مساله تضمين كيفيت نرم‌‏افزار را ناديده گرفته و سرمايه‌‏گذارى در اين زمينه كمتر از ميزان بايسته است.

اين پديده غالباً به صورت‌‏هاى زير نمود مى‌‏كند: – شركت‏ها در برنامه خود يك مرحله آزمايش رسمى را در پايان چرخه طراحى نرم‌‏افزار مى‌‏گنجانند. بيشتر آزمايش‌‏هايى كه قبل از اين مرحله انجام مى شود غير رسمى و موقتى است و در آنها بسيار به جنبه‌‏هاى مهندسى توجه مى‌‏شود تا شرايط و نيازهاى كاربر. – بعضى از آزمايش‌‏ها تا اواخر چرخه مهندسى نرم‌‏افزار كاملاً ناديده گرفته مى‌‏شوند، آزمايش‌‏هايى كه غالباً ناديده گرفته مى‌‏شوند از نوع White – box ( آزمايش انطباق عملكرد بازدهى نرم افزار با توجه به ساختار درونى و كد دهى آن) و تست عملكرد هستند.

اين ناديده گرفتن و اهمال در آزمايش‌‏هاى لازم باعث بروز نارسايى در نرم‌‏افزر و مشكلات عملكردى در مواقعى مى‌‏شود كه به تصور مهندسان در مرحله طراحى توجه لازم به آن شده است. – نبود برنامه‌‏ريزى رسمى براى آزمايش نرم‌‏افزار؛ مشخص نبودن و ناهماهنگى روش‌‏ها و ابزار آزمايش نظير نرم‌‏افزارهاى موجود, خدمات حرفه‌‏اى كارشناسان تست نرم‌‏افزار و چهارچوب‌‏هاى آزمايش – نبود معيارهاى رسمى سنجش كيفيت كه باعث كاهش كارايى تصميم‌‏گيرى‌‏هاى مديريتى مى‌‏شود.

تصور كنيد شركت از يك طرف بايد نرم‌‏افزار را به موقع در اختيار مشترى مهم خود قرار دهد و از طرف ديگر نيازمند سرمايه‌‏گذارى بيشتر بر روى آزمايش محصول خود است؛ حال آن كه اهداف كيفى مشصى براى محصول خود ندارد. چنين شركتى تلاش مى‌‏كند اعتبار خود را نزد مشترى از دست ندهد؛ اما عدم وجود معيارهاى كيفى باعث مى‌‏شود مديران اين شركت در تصميم‌‏گيرى‌‏هاى خود دچار ناتوانى و سرگردانى شوند. مهمترين پيامد اجراى يك پروژه طراحى نرم‌‏افزار كه از كاستى‌‏هاى فوق رنج مى‌‏برد اين است كه تيم مهندسى اهداف كيفى را نمى‌‏شناسد و در راستاى آنها عمل نمى‌‏كند.

اين امر باعث مى‌‏شود ميزان سرمايه‌‏گذارى بر روى آزمايش محصول با اهداف كاربردى نرم‌‏افزار سازگار نباشد و ريسك توان نرم‌‏افزار در تامين نيازهاى كاربر افزايش يابد. الگوى برنامه‌‏ريزى كيفيت؛ سزمان‌‏هايى كه به كمك متخصصان تست نرم‌‏افزار فعاليت‌‏هاى خود را به بهترين وجه ممكن انجام مى‌‏دهند برنامه‌‏هاى عمده طراحى نرم‌‏افزار را با صرف زمان برابر براى تعيين اهداف كيفى و كاربرد محصول خود آغاز مى‌‏كنند.

در اين نوع برنامه‌‏ريزى در درجه اول مجموعه‌‏اى از معيارها مشخص مى‌‏شود كه بخش‌‏هاى مهندسى, مديريت محصول و مديريت اجرايى مى‌‏توانند از آنها براى نظارت بر پيشرفت كيفى نرم‌‏افزار در دست طراحى كمك بگيرند. اين معيارها امكان كنترل نارسايى, اندازه‌‏گيرى ريسك نارسايى‌‏ها, بسامد نارسايى‌‏ها, عملكرد و هزينه آزمايش را فراهم مى‌‏كند.

سپس, به عنوان بخشى از برنامه‌‏ريزى اوليه پروژه تيم مهندسى توجه خود را روى جنبه‌‏هاى اساسى هماهنگ كردن مديريت آزمايش و كيفيت نظير برنامه تست واحد, برنامه تست عملكرد, قابليت اتوماسيون تست, برنامه تست پس‌‏رفت, فرايندهاى نظارت بر آزمايش و گزارش‌‏دهى و فرايندهاى مهندسى متمركز مى‌‏كند تا نارسايى‌‏هاى شناسايى شده را برطرف كند. اين برنامه‌‏ريزى و سازمان‌‏دهى فرايند آزمايش به مديران و مهندسان اين توان را مى‌‏دهد كه در تعيين ميزان سرمايه‌‏گذارى بر روى منابع آزمايش, نرم‌‏افزارهاى لازم, خدمات حرفه‌‏اى كارشناسان آزمايش نرم‌‏افزار و زيء ?ساخت با دانش و دقت يشترى عمل كنند.

يكى از جنبه‌‏هاى كيفيت نرم‌‏افزار كه غالباً ناديده گرفته مى‌‏شود امكان رديابى و پى‌‏گيرى نرم‌‏افزار بعد از رسيدن به دست مشترى است. داشتن ارتباط مستقيم و پيوسته با مشترى مى‌‏تواند به شركت در تشخيص و رفع سريع نواقص عملكردى محصول آن كمك كند. تيم‌‏هاى مهندسى كه بر روى كيفيت سرمايه‌‏گذارى مى‌‏كنند بايد بر روى سيستم‌‏هاى رديابى محصول نيز سرمايه‌‏گذارى كافى انجام دهند. تا بتوانند با تحليل و بررسى نواقص, عوامل اصلى تضعيف كننده و تقويت كننده كارايى نرم‌‏افزار را شناسايى كنند.

رديابى كارآمد به مهندسان اجازه مى‌‏دهد با تشخيص به موقع اء ? عوامل اصلى عملكرد خوب يا بد نرم‌‏افزار درس بگيرند. تيم مهندسى بايد در تعيين سيستم مديريت كيفيت چارچوب انعطاف‌‏پذيرى را ايجاد كند تا با پيشرفت پروژه متناسب با شرايط در روش‌‏ها و معيارها تغييراتى ايجاد كند. سازمان‌‏هايى كه غالباً در اجراى پروژه‌‏هاى بزرگ نرم‌‏افزارى با كيفيت بالا موفق بوده‌‏اند آنهايى هستند كه براى درسى كه از نتايج پروژه مى‌‏گيرند اهميت خاصى داده‌‏اند.

در پايان هر پروژه حقايقى آشكار مى شود كه مى‌‏تواند در افزايش كارآيى پروژه‌‏هاى آينده شركت تاثير به سزايى داشته باشد. تيم مديريت اجرايى اصولاً تلاش مى‌‏كند با مرور نتاج پروژه قوانينى را براى فعاليت موفق‌‏آميزتر در پروژه‌‏هاى آينده استخراج كند.

نتيجه‌‏گيرى؛ شركت‌‏هايى كه رويكرد كارآمدتر و آزموده‌‏ترى به مديريت كيفيت دارند دستاوردهاى برترى خواهند داشت؛ به اين معنى كه ثبات عملكرد سيستم آنها بالاتر و هزينه‌‏هاى پشتيبانى پس‌ از ‏فروش آنها پايين‌‏‌‏تر خواهد بود.

و نهايتاً اين كه هر موفقيتى هزينه خاص خود را دارد. سازمان‌‏هايى كه به دنبال تغيير اساسى در مديريت كيفيت محصولات خود هستند بايد راه درازى را طى كنند و در درجه اول سرمايه‌‏گذارى‌‏هاى لازم را انجام دهند. شركت‌‏هايى كه دست به چنين سرمايه‌‏گذارى‌هاى مى‌‏زنند نه تنها هزينه پشتيبانى پس از فروش را كاهش مى‌‏دهند؛ بلكه مى‌‏توانند محصولات نرم‌‏افزارى جديد خود را در زمان كوتاه‌‏ترى طراحى و عرضه كنند. بديهى است كه كاهش زمان طراحى نرم‌‏افزار مى‌‏تواند موفقيت شركت‌‏ها را در بازار رقابتى امروز تضمين كند.

منبع : CNET

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا