رييس جديد <اينتل> استراتژى اين غول كامپيوترى را تغيير مىدهد:گردش به راست
دنیای اقتصاد – اينتل با چالشهايى نه فقط در طراحى قطعات به شيوه مدرن بلكه در فروش آنها مواجه مىشود
وقتى كه پل اوتللينى مديريت اينتل را بر عهده گيرد، آيا اينتل در جهت درستى حركت خواهد كرد؟
وقتى در ماه نوامبر گذشته معلوم شد كه پلاوتللينى، رييس آينده كمپانى خواهد بود، هيچكس تعجب نكرد. طرحهاى پى در پى و متوالى شركت به دو ويژگى تميز و كارآمد بودن شهرت دارند و به همين دليل كرگ بارت، رييس بازنشسته اينتل، پل اوتللينى كه دست راست وى بود را به عنوان رييس جديد اينتل معرفى كرد.
به مسند نشستن اوتللينى دليل ديگرى هم دارد، چون او معمار و طراح استراتژى جديد شركت، كه اوتللينى آن را چرخش به راست مىنامد، مىباشد.
بزرگترين قطعهساز جهان حالا با سه چال مهم روبهروست اما اوتللينى بر اين عقيده است كه طرح او مىتواند همزمان هر سه اين چالشها را حل كند. آيا او درست مىگويد؟
اولين چالش پيش روى اينتل است براى سالها، اينتل به طور مداوم كاربرد و اجراى قطعات خود را با ساختن آنها به وسيلهاى كه سريعتر اجرا شوند بهبود بخشيده است اما اكنون به يك مانع بزرگ برخورده است.
همچنانكه قطعات سريعتر شدهاند، آنها قدرت بيشترى مصرف و گرماى بيشترى را توليد مىكنند.
همچنين نگهداشتن و كنترل جريان و روند پيشرفت يك قطعه خيلى دشوار شده است.
اينتل مانند رقباى خود رويكرد جديدى را براى طراحى قطعات پذيرفته است ه در آن اجراى قطعات نه بر اساس سرعت ساعت بلكه بر اساس افزودن و پردازش به قطعات خارجى است كه پيشرفت و توسعه پيدا خواهد كرد.
بدين ترتيب يك قطعه مىتواند حداقل در تئورى دو برابر يك قطعه يك قانونى با سرعت ساعت، سرعت پردازش داشته باشد.
در عمل نرمافزارهاى قطعات بايد براى بهرهبردارى از كانونهاى چندگانه مجددا نوشته شوند اما چنين نرمافزارهايى به طور روزافزونى در حال افزايش هستند.
دومين چالش، موضوع كمال يافتن بازار كامپيوترهاى شخصى است. اينتل هنوز پول زيادى از محل فروش قطعات پردازشگر در قلب كامپيوترهاى شخصى در مىآورد.
اسلدف آماتى و اوتللينى وقتى كمپانى را اداره مىكردند كه كامپيوتر شخصى رو به پيشرفت بود و اينتل مىتوانست بر بازار در حال توسعه آن متكى باشد كه رشد نجومى براى اينتل را در برداشت.
اوتللينى اين موقعيت را در اختيار ندارد و بايد منابع جديدى براى رشد، هم در بازار كامپيوتر شخصى و هم فراتر از آن پيدا كند.
سومين چالش، رشد و افزايش قابليت رقابت رقيب اصلى اينتل يعنى AMD (Advanced Micro Device) است. در ماههاى اخير اينتل محتمل خساراتى شده است. بخشى از اين خسارات حاصل مشكلات درونى مانند لغو يا تاخير در عرضه محصولات جديد است اما بخشى ديگر را AMD مسوول آن است.
AMD روش هوشمندانهاى را طراحى كرده است تا قعات را قادر سازد كه دادهها را در بخش بزرگ 64 و 32 بايتى كنترل و اداره كند و اين مساله اجراى آنها را توسعه و بهبود مىبخشد. اينتل سالهاى زيادى را صرف ساخت قطعه 64 و 32 بايتى ايتانيوم Itanium كرد و با مخالفت با افزودن يك قطعه حمايتى 64 و 32 بايتى به قطعات پنتيوم و Xeon بىميلى و اكراه خود را از محدود ساختن چشمانداز خود نشان داد. اما سال گذشته بالاخره اين كار را كرد و به نظر مىرسيد با اين كار ايتانيوم محكوم به شكست است.
پاسخ آقاى اوتللينى به همه اين چالشها، چرخش به سمت راست نام دارد. ابتدا اينتل بايد چگونگى طراحى قطعات را تغيير دهد. همانگونه كه كمپانى به سمت رويكرد دو كانونى روى آورد، كمپانى بايد همزمان كار ويژه ديگرى را نيز به قطعات بيفزايد مانند امنيت.
بخش دوم طرح آقاى اوتللينى نام دارد. اينتل قصد دارد به جاى فروختن قطعات پردازشگر به سازندگان كامپيوتر شخصى، به آنها كل پلت فرم يا برنامه را عرضه كند كه تنها پردازشگر را دربر نمىگيرد. بدين ترتيب اينتل اميدوار است كه عناصر و اجزاى بيشترى را بفروشد. اينتل همچنين اميدوار است كه با طراحى پلتفرمهاى ويژه براى بازارهاى خاصى چون تفريحات و سرگرمىهاى خانگى، موبايل و … تقاضا را افزايش دهد.
اميد است اين استراتژى اينتل را قادر سازد كه از رقباى خود كه برخى از قطعات را تخصصى خود ساختهاند مانند پردازشگر (AMD) و شبكهسازى (Boardcom) عقب نيفتد. در تئورى سازندگان كامپيوترهاى شخصى ترجيح مىدهند كه يك پكيج يكدست از اينتل تهيه كنند تا قطعات مختلف را از عرضهكنندگان متفاوتى سر هم كنند.
مردى با يك طرح
در تئورى هم اين چيزها خوب و مرتب به نظر مىآيد اما آيا اين طرح در عمل كار خواهد كرد، مدير اينتل در پاسخ به موفقيتهاى Centrino ، پلتفرم لپ تاپ كمپانى اشاره كرد كه يك پردازشگر را با قطعه شبكهسازى Wi-Fi تركيب مىساخت Centrino . كه در سال 2003 عرضه شد مدلى براى اينتل است كه قطعات خود را در آينده بفروشد. خريداران لپ تاپ به جاى اينكه را بخواهند مىتوانند Centrino را تقاضا كنند. اين امر سازندگان كامپيوترهاى شخصى را ترغيب مىكند تا كل پلتفرم را خريدارى كنند.
اينتل در حال طراحى دو پلتفرم مشابه، يكى بر دسكتاپهاى ادارى و ديگرى شخصى (خانه) است كه نام اختصارى آن
آيا اين وعده محقق مىشود؟ سرنوشت و تقدير Centrino را در نظر بگيريد. وقتى اين طرح معرفى شد، چندين سازنده لپتاپ منتظر قطعه Wi-Fi اينتل بودند و تصميم داشتند كه فقط قطعه پردازشگر اينتل را بخرند تا آن را با قطعات Wi-Fi كه از ديگر فروشندگان مىخرند تركيب كنند. اما در حالى كه اينتل شانس خوبى براى مدل پلتفرم آن دارد اما ورود به بازارهاى جديد و تسخير آن خيلى دشوارتر است. موبايل هنوز راهى به بازار تلفن موبايل باز نكرده است، در واقع ادغام تجارت موبايل و لپتاپ در بخش واحدى
اينتل اين كار را بايد انجام دهد اگر مىخواهد اميدهاى زيادش براى بازارهاى جديد مانند تلفنهاى هوشمند و اينترنت پهن باند به تحقق بپيوندند و (اينتل پيشرو و رهبر اصلى ساخت Wi-max ، تكنولوژى پهن باند Wireless جديد است).
نگرانىهاى زيادى هم وجود دارد. كمپانى دل، بزرگترين سازنده كامپيوترهاى شخصى و يكى از متحدين نزديك اينتل كه قطعات AMD را استفاده نمىكند. اما كوينرولين مدير دل پذيرفته است كه در ماه فوريه اين كمپانى تغييراتى در تفكرات خود خواهد داد، منظور او به احتمال زياد به تاخيرهاى اينتل در تحويل به موقع قطعات بود. البته دل هرگز نمىخواهد سياست خود درباره را تغيير دهد اما اگر چنين كارى انجام دهد سهم اينتل در بازار پردازشگر كامپيوترهاى شخصى كه بالغ بر 80درصد است، مورد تهديد واقع مىشود. اينتل به كمپانى دل و برخى ديگر از مشتريانش تخفيف مىدهد تا آنها را بتواند همواره حفظ كند. يكى از مديران ميانى كمپانى مىگويد كه اينتل در بازار قدرت زيادى دارد و مطابق برخى از قوانين ضدتراست ژاپن اين شيوه اينتل غيرمنصفانه است.
از وقتى آقاى اوتللينى قدرت را به دست گرفته است اينتل در جهتى حركت كرده است كه او ىخواهد. منشا استراتژى جديدى كه او ترسيم كرده است بر مىگردد به سخنرانى كه او در سال2001 انجام داده است. او اولين رييس اينتل است كه سابقه كارى او بازاريابى و تجارت به جاى كار در بخشهاى فنى است. اينتل با چالشهايى نه فقط در طراحى قطعات به شيوه مدرن بلكه در فروش آنها مواجه مىشود. اوتللينى بهترين فرد براى اين كار است.
منبع : اکونوميست