گفت وگو با محسن مير ابراهيمى مدير موسسه فناورى نگاران: گمنام در اين صنعت پويا
نام نویسنده: مينو مومنى
شرق – ديگر امروز نمى توان گفت صنعت آى تى يك صنعت نوپا و ناشناخته است چرا كه جوانه نوپاى ديروز آى تى امروز ديگر به بار نشسته است و تكنولوژى و فناورى اطلاعات ديگر با مردم عجين شده است.
امروز ديگر كامپيوتر جزء لوازم لوكس و تجملاتى محسوب نمى شود بلكه يك وسيله ضرورى و مورد نياز در هر خانه به حساب مى آيد. اشتياق مردم به خريد كامپيوتر و متعلقات آن را مى توان به ده ها مركز فروش اينگونه محصولات در شهر ارتباط داد اما با تمامى اين توضيحات يك سئوال در اين ميان مطرح مى شود كه با اين رشد چشمگير بازار سخت افزار و نرم افزار و اشتياق روزافزون علاقه مندان به اين تكنولوژى، كشور ما از نظر واردات يا صادرات سخت افزار و نرم افزار در چه جايگاهى قرار دارد؟ سئوالى كه برايش هر نوع پاسخى در نظر دارى جز اين واقعيت تلخ كه ايران در اين گستره بازار سخت افزار و نرم افزار فاقد جايگاه و به عبارتى گمنام است. چرايى اين واقعيت تلخ را در گفت وگو با محسن ميرابراهيمى مديرعامل موسسه فناورى نگاران بخوانيد؛ كسى كه به عنوان برنامه نويس و كارشناس آى تى بيش از ۱۷ سال در اين عرصه و در پست هاى مختلف فعاليت داشته است.
•••
•در حال حاضر حجم عمده بازار فناورى اطلاعات در كشور را سخت افزار تشكيل مى دهد و طى چند سال گذشته بازارهاى سخت افزار رشد چشمگيرى داشته آيا برآوردى از ميزان اين بازار و واردات قطعات كامپيوترى وجود دارد كه بتوان به آن استناد كرد؟
در مورد اين مسئله بحث هاى زيادى وجود دارد چرا كه هر شركت و سازمانى يك آمار و ارقامى را اعلام مى كد به عنوان نمونه شركت انفورماتيك، وزارت صنايع و گمرك هر كدام براى خودشان يكسرى آمار و ارقام دارند و جالب است آمار و ارقام گمرك با شركت انفورماتيك و آمار وزارت صنايع با اين دو مجموعه اختلاف آشكارى دارد حتى بعضى از متخصصين نيز براى خودشان آمار خاصى را اعلام مى كنند.
•يعنى به طور كلى نمى توان در اين مورد آمار درستى ارائه كرد؟
نه متاسفانه آمار دقيق وجود ندارد و اگر كسى در حال حاضر بخواهد آمار رسمى اعلام كند اولين سئوالى كه مطرح مى شود اين است كه از كجا و چگونه به اين رقم رسيده ايد به نظر من آمارى كه در چنين شرايطى اعلام شود چندان قابل دفاع نيست هر چند كسانى ه به نوعى درگير كار بازار كامپيوتر هستند بنا بر حوزه كارى خود آمارى اعلام مى كنند كه بايد قبول كرد اين اعداد و ارقام آمار رسمى كشور نيست.
•اين وضعيت مختص كشور ماست يا اينكه در كشورهاى ديگر نيز آمار دقيق از واردات و صادرات قطعات كامپيوترى وجود ندارد؟
متاسفانه اين وضعيت آشفته مختص ايران است و چند عامل در شكل گيرى آن دخيل است اولين نكته به خاطر حجم بالاى قاچاقى است كه در اين صنعت وجود دارد كه گرد آورى آمارى را دچار مشكل كرده است، دومين دليل بحث ماليات و تعرفه هاى گمركى است چون ما آمار را از نظر عدد و مبلغ مى خواهيم و با وجود چنين تعرفه هايى آمارهاى ارائه شده چندان دقيق نيست. به هر حال تا زمانى كه چنين فضاى آشفته اى حاكم بر بازار ايران باشد نمى توان آمار درستى در اين زمينه ارائه كرد در حالى كه در كشورهايى مانند امارات كه قاچاق در آن كنترل شده است به راحتى هر فرد مى تواند از واردات و صادرات صنعت كامپيوتر خود آمار دقيق داشته باشد.
•به رغم رشدى كه در بازار سخت افزار وجود دارد عده اى بر اين باورند كه اين بازار هنوز يك بازار مطمئن براى فروشنده و مصرف كننده محسوب نمى شود به عنوان نمونه مى توان به خدمات پس از فروش نامناسب يا اجناس تقلبى اشاره كرد شما در اين باره چه نظرى داريد؟
من صددرصد با اين مسئله موافق هستم. در مورد خدمات نامناسب پس از فروش بايد گفت در كشور ما اين مسئله وضعيت بسيار نامناسبى دارد و علت آن به خاطر عدم پذيرش مسئوليت از سوى صاحبان اصلى اين مشاغل است يعنى كسانى كه كار دلالى و تجارت در اين زمينه را انجام مى دهند اين افراد نمى توانند قاعدتاً از لحاظ اقتصادى به خاطر سود پائين قطعات كامپيوترى كار خدمات پشتيبانى قطعات را پس از فروش به عهده بگيرند و از جيب خودشان اين مبلغ را بپردازند در حالى كه معمول بازار اين است كه شركت سازنده و صاحب قطعه خودش خدمات پس از فروش را به عهده بگيرد به عنوان نمونه تاجرى كه كار واردات محصولات HP مانند پلاتر، اسكنر و پرينتر را انجام مى دهد طيعى است كه بايد شركت HP اين خدمات را به عهده بگيرد اما به خاطر وضعيت موجود بازار كه در آن قيمت تمام شده كف اين محصولات در تهران از قيمت خالص فروش حتى در دبى نيز پايين تر است سبب مى شود كه شركت سازنده خدمات پس از فروش را به عهده نگيرد و در حال حاضر واردكنندگان قطعات كامپيوترى سعى مى كنند از جيب خودشان اين مبلغ را بپردازند تا براى قطعات خود تبليغاتى انجام دهند چون عمدتاً شركت هاى خارجى پول تبليغات كالاى خود را نمى پردازند بنابراين اين افراد ديگر نمى توانند سرويس و خدمات پس از فروش مناسبى را به مشترى هاى خود ارائه كنند. علت عمده اين مسئله نيز برمى گردد به اين كه شركت ها صاحب نام در اين عرصه عمدتاً آمريكايى يا جزء كشورهايى هستند كه با كشور ما ارتباط مستقيم تجارى ندارند. اما در مورد بحث اجناس تقلبى واقعيت ماجرا اين است كه امروز بازار سخت افزار به دست كسانى افتاده كه اكثريت متخصص و حرفه اى اين كار نيستند حتى از نظر سواد ديپلم و زير ديپلم اند اين افراد چيزى كه برايشان مهم است فروش بالا و رسيدن به سود خوب است به همين علت در حال حاضر در بازار، قطعات تقلبى بسيار زياد شده است حتى براى محصولاتى كه نماينده فروش آن به طور قوى در كشور فعاليت مى كند.
•دليل اينكه در بازار جنس تقلبى فروخته مى شود چيست؟
به نظر من به دو دليل است؛ اول عد نظارت صحيح و نبود سيستم متولى گرى در اين صنعت، به اين علت كه در حال حاضر ما بيش از ۲۰ انجمن، نهاد و تشكل صنفى و در كنار آن چندين سازمان دولتى مانند شوراى عالى اطلاع رسانى، شوراى عالى داده پردازى، وزارت فناورى اطلاعات و… داريم كه نقش متولى را بر عهده دارند و اين تعدد متولى به اين معنا است كه نبايد انتظار داشته باشيم كارى درست انجام شود چون وقتى يك كار دست چند نفر با عقايد و سليقه هاى مختلف باشد نتيجه جز وضعيت فعلى نخواهد بود. دومين دليل نيز بحث آگاهى و مشكلات حاكم بر صنعت آى تى است به عنوان نمونه كارت گرافيكى مطلوب اگر به فرض مثال قيمت آن سه دلار باشد در بازار، رى مارك آن به نصف قيمت فروخته مى شود و وقتى كه مشترى بعد از استفاده از اين كارت به فروشنده معترض مى شود كه كارت با دستگاه همخوانى ندارد و دستگاه در اجراى بعضى برنامه ها هنگ مى كند در اين مواقع اكثريت فروشندگان از مشترى سئوال مى كنند كه شما از نرم افزار ارژينال استفاده مى كنيد؟ وقتى جواب مشترى منفى است سريعاً مى گويند خوب اشكال از كارت نيست و اين يك مشكل نرم افزارى است در حالى كه وقتى كارت تست مى شود مى بينيم كارت MB ۱۶ را به جاى ۶۴ فروخته اند و اين مسئله در واقع نشان دهنده گوشه كوچكى از مشكلات عديده اى است كه بر بازار ما حاكم شده است مشكلاتى همچون عدم آگاهى خريدار، عدم قانن كپى رايت و عدم وجود شركت هاى معتبرى كه به مشتريان خود در ضمن آگاهى خدمات پس از فروش مناسب تر نيز ارائه بدهند.
•در مقايسه با سخت افزار كه گفته مى شود به دليل شرايط خاص به جز قطعات معدودى ما در حال حاضر قادر به رقابت با توليدكنندگان خارجى نيستيم اما در زمينه نرم افزار گويا وضعيت به گونه ديگرى است به طورى كه گفته مى شود در اين بازار مزيت نسبى بيشترى داريم و سرمايه گذارى براى توليد به صرفه تر است شما به عنوان يك كارشناس با چنين مسئله اى موافق هستيد؟
در رابطه با نرم افزار هم اكنون در تمام دنيا بحث جهانى شدن مطرح است و اگر جامعه اى بخواهد در هر زمينه خصوصاً زمينه نرم افزار پيشرفتى داشته باشد تنها راه آن تعامل و همكارى است چرا كه اگر كشورى بخواهد در يك صنعت خودش به تنهايى و از ابتدا به پيشرفت برسد كار بسيار دشوارى است اين وضعيت در كشور ما نيز به اين گونه است كه ما در زمينه نرم افزار امكان پيشرفت و توليد بسيار داريم اما با اين اصل كه بايد قبول كنيم كه ما نمى توانيم از ابتدا همه چيز را به تنهايى خلق كنيم اما در جهت تعامل و همكارى ما نيازهايى در صنعت نرم افزار كشورى داريم كه بايد خودمان آن را توليد كرده و مورد مصرف قرار دهيم و نمى توانيم آن را وارد كنيم به اين علت كه توليد بعضى مايحتاج نرم افزارى كشورمان براى ديگران مقرون به صرفه نيست كه آن را توليد كنند و اين برمى گردد به مسائل فرهنگى و اعتقادى هر كشور، به هر حال كشور ما متاسفانه در زمينه نرم افزار خيلى كم كار كرده است تا آنجا كه حتى در زمينه استاندارد كى بورد، رسم الخط و زبان فارسى هنوز كه هنوز است دچار مشكلات عديده اى است و نتوانسته در يك تعامل با استاندارد جهانى با شركت هاى معتبر دنيا فعاليت كند.
•آيا كشور ما پتانسيل لازم براى پيشرفت در صنعت نرم افزار را دارد؟
بله به چند دليل ما در صنعت نرم افزار پتانسيل و نقاط قوت فراوان داريم اول اينكه ايران از درصد بالايى از نيروى جوان هوشمند و تحصيلكرده برخوردار است و همان طور كه مى دانيد در توليد نرم افزار حرف اول را نيروى بااستعداد مى زند كه قدرت توليد داشته باشد. دومين مسئله نيز بر مى گردد به خصلت هاى فرهنگى جامعه ما كه معمولاً افراد دوست دارند يك كار را خودشان به تنهايى و با تخصص خود انجام دهند بنابراين هر متخصص مى تواند به راحتى يك قسمت كار را توسعه بدهد و در پيشرفت اين صنعت موثر باشد.
•شرايط حاكم در كشور براى پيشرفت نرم افزار مناسب است يا سخت افزار؟
به جرات مى توانم بگويم در حال حاضر براى هيچ كدام؛ مثلاً ما در زمينه سخت افزار مسئله حجم توليد را داريم به فرض ما نمى توانيم خط توليد مادربورد را راه اندازى كنيم اما به تيراژ هاى زير ۵۰ هزار تا يك ميليون عدد فكر كنيم. امروزه در آمريكا و اروپا نيز اين خط توليد ها وجود ندارد و همه به نوعى در كشورهايى مانند چين، تايوان و هنگ كنگ متمركز شده است تا بتوانند حجم توليد را پاسخ دهند. بنابراين در زمينه سخت افزار به خاطر مشكل حجم توليد براى سرمايه گذار چندان به صرفه نيست مگر اينكه به بازار جهانى متصل شود كه اين خود مشكلاتى را به همراه دارد. در مورد نرم افزار نيز به علت نبود برنامه و استراتژى خاص ما شرايط مناسب براى توليد نداريم اما اگر قرار بر سرمايه گذارى و عزم جدى براى توليد باشد به اطمينان مى توان گفت كه ما امكانات و پتانسيل هاى فراوان و بالاترى نسبت به سخت افزار داريم و امكان پيشرفت در اين صنعت به مراتب راحت تر از سخت افزار است.
•شما به عنوان يك كارشناس و فعال بازار كامپيوتر مشكلات صنعت نرم افزار را چگونه ارزيابى مى كنيد؟
ما بعد از بحث هايى چون قانون كپى رايت و قانون حمايت از مولفين با بزرگترين مشكلى كه روبه رو هستيم عدم وجود استراتژيك و برنامه خاص براى بخش نرم افزارى كشور است. در حال حاضر در صنعت خودروسازى يا صنايع سنگين كشورى طبق آمارى كه وزارت صنايع اعلام كرده دولت حاضر است براى ايجاد شغل ۲۰ ميليون به علاوه حدوداً ۵ هزار دلار سرمايه هزينه كند تا يك شغل ايجاد بشود و در مقابل در صنعت نرم افزار با حدود سه تا چهار ميليون تومان امكان ايجاد شغل وجود دارد. از طرف ديگر در صنايعى مثل خودروسازى پروسه توليد از مضرات بسيار زيادى همچون آلودگى صوتى، زيست محيطى، اتلاف انرژى و سوخت بيشتر برخوردار است اما در صنعت نرم افزار وضعيت به عكس است و اين توليد مثل گوسفندى است كه هيچ قسمت آن زائد به شمار نمى آيد و در كنار آن مضراتى چون توليد خودرو وجود ندارد.
اما به نظر من در كشور ما عمده ترين مشكلى كه در صنعت نرم افزار به چشم مى خورد وجود گاو شيردهى به نام نفت است تا زمانى كه ما در آمد هنگفت حاصل از فروش نفت و منابع انرژى را داريم. در اين كشور پرداختن به ساير مولد هاى در آمدزا يا پرداختن به صنعت آى تى از باب ابزارى براى برنامه ريزى و كنترل در آمد دولت چندان جدى گرفته نمى شود چون يك منبع هنگفتى وجود دارد و كشور از آن استفاده مى كند به همين علت مسئولان ما نه تنها نگران درآمد نيستند حتى نگران اسراف در مورد استفاده صحيح از اين منابع هم نيستند و اين مورد يكى از عوامل عمده اى است كه باعث شده عزم براى پرداختن به صنعت نرم افزارى و ايجاد فرصت هاى بهينه براى افزايش توليد ناخالص ملى در كشور وجود نداشته باشد.
•شما چه راهكارى را براى حل مشكلات صنعت نرم افزار پيشنهاد مى كنيد؟
در درجه اول بايد متولى مشخص بشود چرا كه تا زمانى كه متولى وجود نداشته باشد و نيروهاى غيرهمسو در اين زمينه فعاليت داشته باشند نتيجه جز آشفته بازار فعلى نخواهد بود. بعد از مشخص شدن متولى بايد به اين سئوال پاسخ داد كه آيا بايد وارد صنعت نرم افزار بشويم يا نه و در صورت مثبت بودن چگونه؟ آيا به عنوان توليدكننده يا مصرف كننده و بعد از اينكه متولى و استراتژى آينده مشخص شد مى توانيم روى مسائل ديگر چون قانون كپى رايت و… بررسى داشته باشيم. به هر حال نه تنها در زمينه نرم افزار بلكه به طور كلى در زمينه آى تى جا دارد كه مسئولان بدون تعارف ببينند ما در كجا قرار داريم و براى آينده چه راهى را بايد طى كنيم و چه خوب است متخصصين با مسئولان براى درست عمل كرد كمك و همفكرى داشته باشند و اگر قرار است واقعيت تلخى را در آينده بپذيريم هم اكنون آن را ببينيم و با هزينه كمتر برطرف كنيم.
•از گفته شما چنين برداشت مى شود كه اگر مسئولان با كمك و مشورت متخصصين دورنما را ببينند مى توانند بهتر عمل كرده و تصميم بگيرند؟
بله به عنوان نمونه مى توان همين بحث تحريم ها را در نظر گرفت كه اگر متخصصين به كمك مسئولين همفكرى دقيق داشته باشند متوجه مى شوند كه بايد هر چه زودتر اقدامى در مورد حذف اين تحريم ها داشته باشند به طور كلى من اعتقاد دارم زمانى يك مدير عالى رتبه مى تواند خوب تصميم بگيرد كه از تمامى جوانب و شرايط اطلاع داشته باشد و آيا در حال حاضر اين اطلاعات در زمينه فناورى در مديران كشور ما وجود دارد يا خير.
•اكثريت كاربران اعتقاد دارند نرم افزارهاى داخلى با استاندارد هاى برنامه نويسى مطابقت ندارد و براى اجراى آن دچار مشكل مى شوند آيا خودتان با چنين مشكلى برخورد داشته ايد؟
خيلى زياد و علت آن بر مى گردد به نحوه آموزشى كه ما در مراكز دانشگاهى داريم و مهمتر از آن عدم آشنايى با استاندارد ها است. هم اكنون در كشور ما نگرش و توليد استاندارد وجود ندارد و اين يك معضل بزرگ محسوب مى شود و علت آن به خاطر انزواى ايران است. وقتى جامعه ايران در زمينه توليد آى تى در انزوا قرار گرفته رعايت پارامترهاى استاندارد مد نظر توليدكننده و مصرف كننده قرار نمى گيرد چون اصلاً در كشور تقاضا براى بازار نرم افزار بسيار پائين است به عنوان مثال تا زمانى كه شخصى مى تواند با هزينه بسيار پائين در حدود ۵۰۰ تا هزار تومان يك سيستم عامل ويندوز و آفيس را كه هر كدام حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار است خريدارى كند براى اين شخص ديگر استاندارد معنا ندارد از طرف ديگر توليدكننده نيز چون سود كمى به او رسيده برايش چندان مهم نيست كه استاندارد را رعايت كند.
•در كشور جهان سومى مانند هند صادرات نرم افزار رشد قابل توجهى داشته اين پيشرفت دليل خاصى دارد؟
صددرصد چرا كه هند براى امكاناتى كه د اختيار داشته به چنين جايگاهى ارتقا پيدا كرده است. امكانات و مزيت هايى چون برخوردارى و تسلط به زبان انگليسى، كه اين تسلط به زبان ارتباط ها را بسيار آسان كرده است و مزيت دوم به خاطر نبود مشكلات سياسى است تا آن جا كه يك سرمايه گذار آمريكايى به راحتى و بدون دغدغه مى تواند در اين كشور به خاطر نيروى ارزان مبادرت به سرمايه گذارى كند پس تمامى اين مزيت ها سبب مى شود كه هند به عنوان يك كشور جهان سومى بتواند در زمينه نرم افزار پيشرفت پيدا كند.
•ايران در زمينه نرم افزار از چه جايگاهى برخوردار است ؟
نه تنها در صادرات نرم افزار ما جايگاهى نداريم كه بايد متاسفانه بگويم در زمينه واردات نيز از جايگاهى برخوردار نيستيم چون اگر حداقل در زمينه واردات از جايگاهى برخوردار بوديم در اعداد و ارقام به حساب مى آمديم و شناخته مى شديم و اين خيلى بد است كه كشورى مانند ايران در اين صنعت بزرگ و روز دنيا نه به عنوان واردكننده و نه صادركننده شناخته نشود و گمنام باشد.
•به نظر شما اين گمنام بودن ايران حداقل در زمينه واردات به تحريم هاى موجود در جامعه بر مى گردد؟
بله چرا كه اگر تحريم نباشد و ما مستقيم و بدون واسطه كالا را وارد كشور كنيم حداقل در ليست واردكنندگان جايگاه پيدا مى كنيم. حتى اگر بخواهيم توليد نرم افزار نيز انجام بدهيم اين تحري ها مانعى بزرگ محسوب مى شوند چون ب بسم الله در اين صنعت به سيستم عامل بستگى دارد و اين سيستم عامل دست مايكروسافت است و مايكروسافت متعلق به كشور آمريكاست پس تا زمانى كه اين تحريم ها وجود دارد چاره اى نيست كه به همين روش هاى ناكارآمد ادامه بدهيم.
•به نظر شما مسئولان چگونه مى توانند در ارتقاى صنعت نرم افزار و سخت افزار نقشى داشته و از آن حمايت كنند؟
من از شما مى پرسم در اين صنعت مسئول چه كسى است؟
•خوب خيلى ها. اما شما بگوييد اين خيلى ها چگونه مى توانند به پيشرفت اين صنعت يارى برسانند؟
اصلاً امكان ندارد كه با اين وضعيت انتظار حمايت و كمك داشت اين صنعت را مى توان به لحافى تشبيه كرد كه هر گوشه آن دست يك نفر است و تا اين وضع ادامه داشته باشد مطمئن باشيد براى رشد اين صنعت هيچ اتفاقى شكل نمى گيرد و هيچ كسى هم حاضر نخواهد شد در چنين وضعيتى سرمايه گذارى داشته باشد.
*يعنى شما اعتقاد داريد اول بايد يك متولى و مسئول انتخاب شود و بعد از آن انتظار حمايت و كمك داشته باشيم؟
بله عموماً هم تجربه نشان داده كه مسئولى موفق است كه سعى كرده اعمال سليقه شخصى نداشته باشد من شخصاً ۱۷ سال است كه در صنعت آى تى مشغول هستم و در اين مدت شاهد بودم اين صنعت فراز و نشيب هاى زيادى را تجربه كرده است. هر زمان يك مديرى آمده و با پول بيت المال قانون و قاعده اى گذاشته كه انرژى عظيمى از بخش خصوصى و فعالان بازار گرفته و بعد از مدتى آن سياست ها تغيير كرده است. به عنوان نمونه در سال ۷۴ اصرار بر اين بود كه بايد تمام قطعات كامپيوترى در داخل كشور توليد شود كه من شخصاً آن زمان با دلار ۳۰۰ تومان قطعه اى وارد كردم و همان زمان نيز اعلام كردم كه بايد تيراژ داشته باشيم و به سياست ما بخواند و آنها اصرار داشتند كه مشكلى نيست. خوب ما با سرمايه گذارى اين كار را انجام داديم و حدود ۱۰ هزار مادربورد توليد كرديم و سال بعد تعرفه هاى گمرك و به طور كلى سياست ها عوض شد و اين يعنى اتلاف انرژى و سرمايه يا مثلاً در سال هاى ۶۰ و ۶۱ شركت هاى موفق در زمينه نرم افزار داشتيم كه با تلاش گسترده به سوددهى رسيده بودند و كم كم مى خواستند حرفى براى گفتن داشته باشند كه با تغيير سياست ها اين شركت هاى بزرگ به راحتى زمين خوردند. يا در نمونه جديد آن با يك حكم كه ابلاغ رسمى هم نداشت بيش از ده ها شركت ISP بسته مى شود و مى بينيم بخش دولتى ريالى ضرر نمى كند بلكه اين بخش خصوصى است كه علاوه بر ضرر مالى دچار ضرر روحى و از دست دادن انگيزه مى شود. به هر حال بايد قبول كرد كه اين افراد داراى انرژى بالقوه اى بودند كه هرگز به فعل تبديل نشد.
•به عنوان كسى كه براى دومين بار جشنواره نرم افزار هاى چندرسانه اى را برگزار كديد تا چه حد اين حركت را موفق ارزيابى مى كنيد؟
برگزارى اين جشنواره نشان داد كه بخش خصوصى آمادگى فعاليت و سرمايه گذارى را دارد. ما در دومين جشنواره نسبت به اولين دوره چه از لحاظ تعداد محصولات و چه از لحاظ تعداد شركت هايى كه مشاركت كرده بودند از رشد قابل قبولى برخوردار بوديم. از نظر استقبال نيز جشنواره اول در ۶۰۰ متر زيربنا نمايشگاهى و با حضور ۹۰ شركت برگزار شد اما جشنواره دوم در فضاى بالغ بر ۱۰هزار متر و با حضور بيش از ۲۷۰ شركت معتبر برپا شد. من اين جشنواره را نقطه تماس عموم جامعه با رايانه مى دانم و مطمئن هستم اگر به كار خودمان با قدرت ادامه بدهيم به زودى اين نايشگاه جزء بهترين هاى منطقه خواهد شد.
•در دو دوره قبل شاهد بوديم كه شركت هاى خارجى حضور نداشتند آيا امسال نيز همين سياست را دنبال مى كنيد؟
خير، ما سعى داريم از شركت هاى معتبر خارجى نيز دعوت كنيم چون به نظر حضور آنها مى تواند بسيار بر تبادل اطلاعات تاثيرگذار باشد.
• طى برگزارى جشنواره چه انتقاداتى از آن صورت گرفت؟
عمده ترين انتقاد به نحوه حضور شركت ها و عرضه محصولاتشان بود. ما خيلى علاقه مند بوديم در كنار نرم افزار ها بخش ابزارهاى ديجيتالى را نيز معرفى مى كرديم كه اين امر امكان پذير نشد و بالطبع افرادى كه به نمايشگاه مى آمدند تنها بايد وقت خود را صرف بازديد از نرم افزارها مى كردند و ديگر خبرى از سخت افزارها و هاى و هوى هاى ثابت نمايشگاهى نبود. مسائلى كه خواسته و ناخواسته باعث جذابيت هر نمايشگاه مى شود. انتقاد ديگر نيز به حمايت مسئولان از اين نمايشگاه بود. متاسفانه اين جشنواره مورد بى مهرى شديد اين افراد قرار گرفت تا آنجا كه حتى براى يك بازديد هم نيامدند و اين مسئله سبب گله مندى صاحبان شركت ها شد چرا كه آنها علاقه داشتند در اين نمايشگاه باب صحبتى با مسئولان ذيربط باز شود تا آنها بتوانند مشكلاتشان را حين بازديد مسئولان از غرفه ها به گوش آنها برسانند كه اين امر امكان پذير نشد. انتقاد ديگر به نوع خدمات و سويس دهى نامناسب طى برگزارى جشنواره بود لازم به ذكر است كه اين خدمات از سوى مسئولان به برگزاركنندگان ديكته مى شود و آنها چاره اى جز اجراى آن ندارند. حتى در مورد فروش بليت وروديه ما با مسئولان مشكل داشتيم چون اعتقادمان بر اين بود كه قسمت اعظم مخاطبان نمايشگاه را قشر دانشجو و دانش آموز تشكيل مى دهد كه گرفتن بهاى بازديد از نمايشگاه كار چندان درستى نيست، اما همچنان كه در ابتدا گفتم اين سياست ها از قبل تعيين شده و ما براى رد يا اجراى آن چندان نقشى نداريم.
•جشنواره بعدى چه زمانى برگزار مى شود آيا برنامه ريزى هاى خاصى در اين زمينه صورت گرفته است؟
كارهاى ابتدايى را شروع كرده ايم و سعى دار