مشكل جديد شركتهاى تجارى:اين كارمندان وبلاگنويس!
دنیای اقتصاد – تعداد كسانى كه وبلاگنويسى را آغاز كردهاند، ر روز در حال افزايش است اما صاحبان (نويسندگان) محتوا و مطالب وبلاگها هنوز مشخص نيستند.
وقتى مارك جين (Jen) هفته گذشته كار را براى گوگل آغاز كرد، يكى از اولين كارهايى كه كرد اين بود كه يك وبلاگ براى خود راه انداخت و در آن وبلاگ درباره موضوعات مختلف بحث مىكند. در عرض يكى دو روز او چيزهاى زيادى ياد گرفت و برخى مطالب حساس را از روى وبسايت خود حذف كرد، خود او توضيح مىدهد .
افزايش تعداد وبلاگهاى حرفهاى، وبسايتهايى كه پر از نظر و تركيبى از داستانها و تفكرات نويسندگان آن هستند و مىتوانند علاقه خوانندگان را برانگيزند و نيز كل استراتژى كمپانى را تكان دهند، پيچيدگىها و سوالاتى را ايجاد مىكند. چه كسى صاحب و نويسنده واقعى مطالب وبلاگ است؟ خطرات آن كدامند؟ و تا چه اندازه كارمندان افكار خود را با ديگران در ميان بگذارند؟
تعداد رو به رشد مردمى كه وبلاگها را مىخوانند و نيز ميانگين سنى و ميزان رفاه و ثروت آنها، مىتواند اين مخاطبان را براى هر نويسندهاى جذاب سازد. به همين دليل است كه بسيارى از تكنولوژيستها، مديران بازاريابى و ديگر افراد اهل تجارت و اقتصاد به بلاگرها و نويسندگان وبلاگها تبديل شدند. گزارشى كه در ماه نوامبر توسط موسسه تحقيقات فورستر انجام شده است، روزى را پيشبينى مىكند كه هر كارمند ديد در روز اول كار خود يك كاغذ كه روى آن شماره تلفن، آدرس ايميل و نيز آدرس وبلاگ آن نوشته شده باشد، سر كار بيايد. آن روز چندان دور نيست.
دو هفته قبل رندى بازلر، يكى از مديران بازاريابى شركت هواپيمايى بوئينگ، وبلاگنويسى را آغاز كرد و در آن ديدگاههاى بوئينگ را در مورد هواپيماى جديد ايرباس ارايه داد. چند هفته قبل معاون كمپانى جنرال موتورز وبلاگ خود را راهاندازى كرد و در آن ديدگاهها و نظرات خود را از شوى بينالمللى اتومبيل در ديترويت را بيان كرد.
اين روند IT، منابع انسانى و وزارتخانه و مراكز ادارى را تحت فشار مىگذارد كه سريعا چارهاى بينديشند. اين مووع جدى است كه چه كسى صاحب كپىرايت وبلاگهاست. مارك پات يكى از مديران كمپانى Hew lett Packard مىگويد كه او خيلى تعجب خواهد كرد اگر وبلاگ وى كه بر روى فضاى وبسايت كمپانى قرار دارد، از طرف كارمندان اين كمپانى داراى حقوق انحصارى باشد. او مىگويد اين سوال جالبى است.
اما بعد از كنترل سياست كمپانى، يكى از سخنگويان HP دريافت كه حقوق مطالب پات متعلق به كمپانى است و نه HP . cto داراى حقوق انحصارى (كپى رايت) براى هر چيزى است كه كارمند HP بر روى وبسايت كمپانى مىنويسد.
براى كمپانىهايى كه وبلاگنويسى را به عنوان شغل يك كارمند احتياج دارند بحث مالكيت بسيار سادهتر است. مالب اساسا متعلق به كارمند درست مانند ايميل و وبلاگها مىتوانند كنترل و حتى تصحيح نشوند. با اين وجود، به طور روزافزونى موضوعاتى كه وبلاگنويسها در وبلاگ خود مىنويسند، ارتباط نزديكى به شغل آنها دارد اگرچه از طرف كارفرمايان ممكن است حمايت نشوند. چنين سايتهايى در منطقه خاكسترى و مبهم قانون كپى رايت مىافتند.
مالكيت بسيار مهم است، زيرا مطالب وبلاگ ارزش بالقوه دارد و نسبتا معتبر است. برخى معتقدند كه كارمندان مىخواهند مالك و صاحب مطالب خود باشند. به عنوان يك قاعده كلى، براى كارفرمايان بهتر است كه مالك هر چيزى باشند كه كارمندان و كاركنان آنها خلق مىكنند، زيرا شما نخواهيد دانست كه چه وقت آنها به درد فعاليت شما خواهد خورد.
آگهى آن لاين، خوانندگان پيگير و حتى معاملات كتاب از جمله سودها و فوايدى است كه اين مالكيت اعطا مىكند. از آن سو فهرست كارمندانى كه به خاطر گامهاى اشتباهى كه برداشتند هم طولانى است. بحثهاى ديگرى هم مطرح است، اينكه چگونه وبلاگها مىتوانند بر شهرت يك كمپانى يا ماركتجارى تاثير بگذارند.
اين احتمال هم وجود دارد كه خوانندگان وبلاگهاى شخصى كارمندان را به اشتباه موضع كمپانى تلقى كنند. كارشناسان معتقدند، با اينكه وبلاگنويسها ممكن است اين جمله را نيز بالاى وبلاگ خود نوشته باشند كه مطالب وبلاگ خصوصى است و ربطى به كمپانى ندارد، بسيارى از خوانندگان اظهارات بلاگرها را موضع كمپانى مىدانند.
موسسه تحقيقاتى فورستر به برخى از كمپانىها درباره اصول كلى وبلاگنويسى، تعهدات كمپانى درباره نوشتهها و وبلاگهاى كارمندان وقتى كه در اوقاتى غيركارى مىنويسند، مشاوره مىدهد. اين موسسه حتى معتقد است كه كارفرمايان مىتوانند وبلاگهاى شخصى كارمندان را به عنوان نظرات و ديدگاههاى آنها درباره كمپانى در نظر بگيرد.
بلاگرهاى تجارى و كارى لازم است در نظر بگيرند كه مطلب آنها چگونه پخش و منتشر مىشود. تعداد رو به رشد خوانندگان وبلاگها از برازرهاى مختلفى براى مراجعه به يك وبلاگ استفاده مىكنند. به همين دليل در حال حاضر خدمات و ابتكاراتى تدارك ديده شده است كه بتوان مطالب را از يك وبسايت به وبسايت ديگرى منتقل كنند. RSS يا Simple Syndication Technology يك تكنولوژى است كه اين كار را مىتواند انجام دهد. اين تكنولوژى راه پرطرفدارى براى دستيابى به مطالب وبلاگهاست. اما به اعتقاد كارشناسان خود اين تكنولوژى مشكل مالكيت را دوباره مطرح مىكند، اين كه چه كسى مالك و صاحب محتويات است، مشكل مهمى است.
باب رودبوش يكى از وبلاگنويسهاى مايكروسافت معتقد است كه موضوع مالكيت و كپىرايت ممكن است وبلاگها و وبلاگنويسى را از بين ببرد. وى در وبلاگ خود در اين باره توضيح مىدهد، از وقتى ما مصرف اطلاعات را به شيوههاى مختلف آغاز كرديم حمايت و حفاظت از نوشتهها و حقوق نويسندگان و اينكه اين كار (حمايت) چگونه بايد انجام شود، مشكل و سخت شده است.
اما بسيارى از كمپانىها مانند مايكروسافت، سياستهاى رسمى وبلاگ را تنظيم نكردند، كمپانى كه بسيارى از كارمندانش به وبلاگنويسى اشتغال دارند. مايكروسافت در اين باره به كارمندان خود درباره قضاوتهاى آنها درباره كمپانى اعتماد مىكند. اسكابل بلاگر مايكروسافت در اين باره مىگويد: . اسكابل بعضى مواقع در عدم موافقت خود را از سياستهاى مايكروسافت در وبلاگ خود مىنويسد. اما رويكرد غيررسمى، مايكروسافت در مقابل بلاگرها اين كمپانى كه تعدادشان زياد هم نيست، نمىتواند مبناى تنظيم حقوق و قواعد كپى رايت وبلاگها قرار گيرد. به ويژه وقتى كه مرز ميان وبلاگ شخصى و كارى مشخص نباشد. مثلا يكى از وبلاگنويسهاى مايكروسافت اخبار و مسايل كمپانى را همراه با خاطرات روزانه خود از دانشگاه را در وبلاگ خود مىنويسد. علاوه بر چنين ژورنالهاى غيررسمى، مايكروسافت يك وبلاگ جمعى بر روى MSDN.COM دارد كه مديران كمپانى هم روى آن مىنويسند. بيل گيتس خود هم نوشته يك وبلاگ را آغاز كرده است. اما با وجود چنين رويهاى سخت است كه بتوان الگوى مايكروسافت را الگوى رسمى در مورد كپى رايت قرار داد. مايكروسافت به اسكابل و هميلتون اجازه داده است كه وبلاگهاى شخصى خود را حفظ كنند، اما در عين حال از آنجا كه مايكروسافت به اين وبلاگها اجازه داده است كه روز فضاى آن منتشر شوند، حقوقى درباره آنها دارد، وقتى هم از مديران كمپانى درباره سوال مىشود، مىگويد اين چيزى است كه هنوز درباره آن جوابى وجود ندارد.
شايد مايكروسافت نمىخواهد يك چيز خوب را آشفته سازد، چرا كه خود اين حق كه مايكروسافت اتوماتيك به بلاگرها عطا كرده است انگيزه خوبى براى خلاقيتهاى بلاگرها مىتواند باشد.
ولى به هر ال وقتى كپى رايت به نام نويسنده باشد براى نويسندگان مسووليت همراه دارد و از طرفى براى خوانندگان هم اهميت دارد. در واقع يك وبلاگ با حق كپى رايت از آن مايكروسافت ممكن است ارزشمندتر باشد، اما براى خوانندگان ارزشى ندارد.
بههمين دليل بسيارى از كاركنان و كارمندان كمپانىها نمىخواهند همكارى نزديك با كمپانى در وبلاگ نويسى داشته باشند. به هر حال موضوع مالكيت نوشتهها چه وبلاگ سياست رسمى باشد يا نباشد، موضوع مهمى است و بايد چارهاى براى آن انديشيده شود. در بعضى جاها مانند كمپانى مايكروسافت چندان توجهى به اين موضوع مىشود اگر چه هر دوطرف با اختيار، آزادهايى به يكديگر دادهاند اما اين نمىتواند مبناى عرف و يا قواعدى قرار گيرد اما در عين حال صحبت از كپى رايت به معناى محدود كردن و نيز كنترل مطالب وبلاگها نيز هست و خود اين موضوع، پرداختن به مالكيت يا كپى رايت را دشوار و خطرناك ساخته است.
منبع : InFormation week