گزارش کنفرانس روزنامه نگاری و وبلاگ نویسی در هاروارد
نام نویسنده: Jenny Attiyeh
آی تی ایران – «وبلاگ نويسى در مقابله با روزنامه نگارى برتر است» اين جمله را جى راسن (Jay Rosen) منتقد و وبلاگ نويس مشهور در افتتاحيه کنفرانس «وبلاگ نويسى، روزنامه نگارى و اعتبار» که 21 و 22 ژانويه در دانشگاه هاروارد برگزار شد، عنوان کرد. گرچه اين جمله خيلى زود گفته شد و شايد جاى آن در افتتاحيه نبود اما بى باکانه و شجاعانه زده شد.
جيل آبرامسون (Jill Abramson)، سردبير نيويورک تايمز درباره رابطه وبلاگ نويسان به عنوان شخصى نگاران انقلابى دنياى اينترنت و روزنامه نگاران حفه اى گفت: «من معتقدم که آنها در امتداد هم قرار دارند.» به عقيده او، هنگامى که رسانه هايى از قبيل راديو و تلويزيون و روزنامه در محاصره باشند، رسانه هاى مستقلى همچون وبلاگها ميتوانند رسالت آنها را برعهده بگيرند.
شرح عکس۱:الکس جونز (Alex Jones) مدير مرکز شارن استين (Shorenstein) و مسئول چند بخش از کنفرانس گفت: «من فکر مى کنم وبلاگ نويسان مى توانند پاسخگويى و شفافيت روزنامه نگاران را تکميل کنند. به نظر من روزنامه نگاران بايد ببينند که چگونه مى توانند از آنها در تصميماتشان بهره گيرند و براى خود روشن کنند که چرا بايد وبلاگ داشته باشند.»
اين کنفرانس توسط مرکز اينترنت و جامعه برکمن (Berkman) وابسته به مدرسه حقوق هاروارد، مرکز شارن استين (Shorenstein) در مدرسه دولتى کندى (Kennedy) و انجمن برنامه دانان آمريکا در زمانى مناسب برگزار گرديد. در اين کنفرانس کارشناسان رسانه، دانشگاهيان، مديران شرکتهاى اينترنتى، روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان شرکت داشتند و مکان مناسبى براى روياروى قرار گرفتن رسانه هاى مدرن و سنتى بود.
راسن، که رياست دانشکده روزنامه نگارى دانشگاه نيويورک را بر عهده دارد، در ادامه سخنانش گفت: «شما رئيس هميشگى نيستيد، آنچه که شما مى گوئيد قانون نيست. شرايط بيانگر يک موقعيت بحرانى براى روزنامه نگاران مى باشد.»
الکس جونز (Alex Jones) مدير مرکز شارن استين (Shorenstein) و مسئول چند بخش از کنفرانس گفت: «من فکر مى کنم وبلاگ نويسان مى توانند پاسخگويى و شفافيت روزنامه نگاران را تکميل کنند. به نظر من روزنامه نگاران بايد ببينند که چگونه مى توانند از آنها در تصميماتشان بهره گيرند و براى خود روشن کنند که چرا بايد وبلاگ داشته باشند.»
آبرامسون در طى آنتراکت کنفرانس در مصاحبه اى گفت: «در حرفه روزنامه نگارى مشکلات فرعى بسيارى براى اثبات شايستگى هاى روزنامه نگاران وجود دارد. خودِ من هنگامى که با مشکل جيسون بلير (Jayson Blair) مواجه بودم دوران سختى را در تايمز گذراندم.»
وبلاگ نويسى بصورت توانى در حال گسترش است. طبق آمار سالانه «مردم آمريکا و اينترنت» خوانندگان وبلاگها در سال گذشته 58 درصد رشد داشته اند. و 27 درصد از جوانانى که از اينترنت استفاده مى کنند به وبلاگها گرايش پيدا نموده اند. اما رسانه هاى سنتى در جذب مخاطب از قبل کندتر شده اند.
وبلاگها با جرأت بيشترى مى توانند در جاهايى قدم بگذارند که رسانه هاى سنتى از آن مى هراسند. «خط قدرت» (Powerline) يک وبلاگ محافظه کارانه، يکى از اولين وبلاگهايى بود که موضوع سربازى جرج دبليو بوش را مطرح نمود. اخيراً نيز وبلاگ نويسان بدون اغراق آنچه را که از واقعه سونامى در آسيا مى ديدند، منتشر مى نمودند.
شرح عکس ۲ :در تصوير فوق شرکت کنندگان کنفرانس در کنار لپ تاپهايى که به سيمهاى بيشمارى متصل شده اند ديده مى شوند که به سخنان جوديس دوناس (Judith Donath) از لابراتوار رسانه M.I.T درباره تاثيرگذارى رفتارهاى اجتماعى آن لاين بر بازار مصرف گوش مى دهند.
با چنين رکوردهايى، بعيد به نظر نمى رسد که بزودى وبلاگ نويسان خواستار توجهى بيشتر و قوانينى منظم تر باشند. اِسان زوکرمن (Ethan Zuckerman)، يک وبلاگ نويس و رئيس مرکز برکمن (Berkman) چنين مى گويد: «من فکر مى کنم که در طى دو سال گذشته در بين وبلاگ نويسان اين طرز فکر گسترش يافته است که ما هر روز مهمتر مى شويم و اکنون به عنوان يکى از رسانه هاى مهم بحساب مى آئيم و به ناچار روزنامه نگاران بايستى به ما احترام نمايند و نگاه مخصوصى به ما داشته باشند.»
گرچه وبلاگ نويسان مى خواهند که توسط روزنامه نگاران به رسميت شناخته شوند و اهميت بيشترى داده شوند، اما اکثر آنها نمى خواهند که مانند آنها باشند. در حقيقت بى طرفى و واقع بينى دو بال اصلى وبلاگ نويسان است. وبلاگ نويسان بخاطر در نظر گرفتن موقعيتها، يا توانايى نوشتن مطالب نغز نيست که شهرت يافته اند، بلکه شهرتشان بخاطر صدايشان است که يک منبع قابل اعتماد و فورى بحساب مى آيد.
دِيو وينِر (Dave Winer) يکى از نخستين وبلاگ نويسان ک وبلاگش «خبرهاى دست اول» (Scripting News) نام دارد، مى گويد: «ما آرمانگرا هستيم. اگر مى خواهيد به عمق موضوع پى ببريد، بايد بگويم که ما همچون «آقاى اسميت به واشنگتن مى رود» هستيم! ما شور زيادى براى انتشار خبرها داريم.» البته اينکه وبلاگ نويسان با اين شور چه مى کنند، خود جاى بحث دارد.
حسين درخشان، يکى از وبلاگ نويسان ايرانى که از طريق IRC (ايستگاه واسط اينترنتى ـ چت) در کنفرانس شرکت کرده بود، مى نويسد: «روزنامه نگاران به دنبال گزارش بودند، ولى وبلاگ نويسان در پى عمل کردن. وبلاگها دارند وعده هاى قديمى اينترنت را درباره تغيير دادن (وضعيت موجود) عملى مى کنند.» در حقيقت آنها رزنامه نگاران را به سرچشمه وجودى شان رسانده اند.
اما دنياى وبلاگها داراى مشکل اعتبار سنجى است. براى مثال، آيا يک تازه کار مى داند که کدام سايت صادق است و کداميک از مطالب تفرقه انگيز و دروغين انباشته شده است؟ آيا وبلاگ نويسان ناشناس و مجهول الهويه بايستى مورد بى احترامى و کم توجهى قرار گيرند يا اينکه بايستى مجاز شمرده شوند؟ آيا وبلاگ نويسان بايستى در موضوعاتى که به آن مى پردازند به مسايل مالى نيز توجه داشته باشند يا از آن دورى کنند؟ حضور بى قيد و شرط حدود 8 ميليون وبلاگ با ايده هاى شخصى ـ که در حدود 100 تاى آنها خوانندگان زيادى دارند ـ نيز جاى بحث دارد.
جوديس دوناس (Judith Donath) يکى از استاد ياران مرکز رسانه اى M.I.T در سخنرانى اش در کنفرانس گفت: «با توجه به حجم زياد سيستم هاى آن لاين، تشخيص اينکه کداميک از غيرقابل قبول هستند و کداميک باور کردنى مى باشند، دشوار است.» ديويد سايفرى (David Sifry) موسس تکنورِيتى (Technorati)، يک موتور جستجوى عمومى دنياى وبلاگها، در ادامه سخنان دوناس مى گويد: «گمنام بودن نويسنده و نداشتن مسئوليت در برابر مطالب گفته شده، باعث مى شود که هر کسى بتواند، هر چيزى که مى خواهد، بگويد.»
وبلاگ نويسان در مقابل قبول يک سرى قوانين و داشتن رهنمودها و بايد و نبايدها مقاومت مى کردند، و در کنفرانس نيز کوشش بسيار کمى براى تاسيس نوعى پليس در وبلاگ شهر صورت گرفت. جو تريپى (Joe Trippi) از شرکت تريپى و شرکاء و مدير سابق هاوارد دين (Howard Dean) گفت: «فرهنگ اينترنت بطور عمومى ضد استقرار و همچنين ضد قدرت مى باشد.»
در حقيقت رسانه هاى سنتى تلاش مى کنند تا امواج دنياى وبلاگ را در اختيار بگيرند، و تلاش مى کنند که آنها را در خانه محبوس کنند تا کنترل شان آسانتر باشد. ريک کاپلن (Rick Kaplan) رئيس يک شبکه کابلى در کنفرانس عنوان کرد: «در شبکه MSNBC ما هيچ برنامه اى نداريم که وبلاگى به آن منصوب نباشد.» به همين ترتيب آبرامسون نيز توضيح داد که وى به وبلاگها به عنوان پرورش دهنده استعدادهاى جديد مى نگرد، او مى گويد: «به هين دليل است که من حتى ضعيف ترين وبلاگها را نيز دوست دارم.»
طبق گفته ديويد وينبرگر (David Weinberger)، نويسنده و مفسر، و همچنين يکى از شرکاء مرکز برکمن، رسانه هاى سنتى در تلاش شان براى تصرف دنياى وبلاگ، موضوع اصلى را فراموش کرده اند. او در مصاحبه اى، بعد از اتمام کنفرانس گفت: «کارشناسان رسانه وبلاگها را به عنوان يکى از رسانه هاى معتبر مى پذيرند.»
در انتهاى اين گزارش به سخن وينبرگر که مى تواند سخن اکثر وبلاگ نويسان کنفرانس باشد اشاره مى کنيم، که گفت: «در اينجا کسى نيست ـ حداقل اکثراً اينطور نيستند ـ که بگويد وبلاگ نويسان نويسندگانى فريبکار و دروغگو هستند. گرچه شايد بلاگها کاملاً تکان دهنده نباشند، اما بدون شک شگفت انگيزند.»
منبع: http://www.news.harvard.edu/gazette/2005/02.03/17-blog.html
* وبلاگ مترجم:http://blognevesht.blogspot.com