ايران و چالش هاى ورود به جامعه اطلاعاتى جهانى
نام نویسنده: فرنود حسنى – Manager_ict@yahoo.com
wsis.mihanblog.com – بحث جامعه اطلاعاتى که امروزه کانون توجه بسيارى از کارشناسان شده است به عنوان مبنا و استاندارى جامع مى تواند سرچشمه تعاملات و تحولات فراوانى در پيکره جوامع سنتى باشد از همين رو در بيان شاخص ها و ويژگى هاى آن نمى توان از جزئيات آغاز کرد چرا که در تعاريف جامعه اطلاعاتى با ابزارها و رويکردهاى فراوانى مواجه هستيم از جمله اين ويژگى ها مىتوان به وابستگى رشد اقتصادى جوامع به تحولات فنى و علمى در عرصه اطلاعات و بازسازى صنعت با بهره گيرى از فناورى اطلاعات اشاره کرد. با اين ديدگاه مى توان برداشت کرد که پيچيدگى و تعامل بالاى عناصر دخيل در اين امر به حدى است که قائل شدن مرز تاثير براى هر يک از آنها مى تواند بسيارى از محاسبات و بررسى هاى را به هم ريزد.>>
بنابراين براى رسيدن به يک تعريف و ديدگاه روشن و اصولى از جامعه اطلاعاتى در گام اول بايد کليه عناصر و عوامل موثر در اين فرايد جهانى را شناسايى و تعريف کرد. جهانى از آن جهت که به دليل گسترش روزافزون کاربرى فناورى اطلاعات کشورها ناگزير از تاثيرپذيرى و تاثيرگذارى هستند و به همين دليل حذف استانداردهاى جهانى در تعيين چهارچوب ها ملى در واقع به بيراهه رفتن است.>>
تقابل دو شعار جامعه جهانى و جامعه اطلاعاتى بسترى را فراهم مى آورد تا زمينه براى ايجاد يک راهبرد گسترده تر و جهان شمول تر با عنوان جامعه اطلاعاتى جهانى بوجود آيد جامعه اى که در آن کليه فرآيندهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، سياسى، علمى و… بر يکديگر تاثير گذاشته و از هم تاثير مى پذيرند. از اين رو در بررسى چالش هاى اساسى جامعه اطلاعاتى نمى توان از چالش هاى زيربنايى جامعه جهانى که در شعار جهانى شدن جلوه کرده صرف نظر کرد. حاصل اينچنين پيچيدگى ها و در هم تنيدگى هايى نفوذ غير قابل باور فناورى اطلاعات در همه روابط و فعاليت ها و فرايندهايى است که در بحث جهانى شدن انسان و جوامع بشرى را تحت تاثير قرار داده است.
جايگزينى يا استفاده از فناورىهاى ارتباطى و اطلاعاتى به عنوان ابزارهاى اقتصادى، اطلاعات به جاى ماشين هايى که از ابزارهاى اقتصادى ، صنعتىاند و مطرح شدن بخش هاى مربوط به توليد و توزيع فناورىها و خدمات اطلاعاتى به عنوان بخش اصلى صنعت از ديگر ويژگىهاى جامعه اطلاعاتى به شمار مىرود. در جامعه اطلاعاتى نيروى اطلاعات به عنوان گرانمايه ترين سرمايه جوامع به شمار مى رود و براى بهره بردارى از آن برنامه ريزى هاى کلانى صورت مى گيرد. با توجه به تنوع معيار ها و شاخص ها در سنجش جامعه اطلاعاتى ورود به جامعه اطلاعاتى را مىتوانيم با معيارهاى مختلف بسنجيم و اين خود نشان دهنده چند وجه بودن جامعه اطلاعاتى است . >>
معيارهاى تکنولوژى، اقتصادى، فرهنگى، شغلى و سياسى شاخص هاى کمى و کيفى هستند که ورود به جامعه اطلاعاتى را از جنبه هاى مختلف تعريف مىکنند. >>
با اين توضيح مى توان براى تعريف جامعه اطلاعاتى يک استاندارد و قالب کلى را مطرح کرد با اين مضمون که جامعه اى را مى توان جامعه اطلاعاتى ناميد که از نظر سطوح مختلف شاخص هاى ذکر شده در بالا به حد مطلوبى رسيده باشد و بر اساس يک جريان منظم و برنامه ريزى شده کليه ابزارها و زيرساختهاى فناورى اطلاعات را براى توليد اطلاعاتى به کار ببرد که امور برنامه ريزى و اجراى شاخص هاى فوق را بتواند در جهت مثبت تحت تاثير قرار دهد با اين توجيه تمامى بخش هاى درگير با تکنولوژى، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سياست و… به عنوان کارخانه هاى مصرف کننده و توليد کننده اطلاعات تبديل مى شوند و از انجايى که تراوايى، به اشتراک گذارى و تبادل اطلاعات از جمله اصول استاندار جامعه اطلاعاتى محسوب مى شود جوامع، سازمن ها، ارگان ها و کليه اجزا سيستم جهانى اطلاعات که در جامعه اطلاعاتى جهانى به فعاليت مى پردازند از اطلاعات مورد نياز بهره مند مى شوند و اطلاعات خود را براى استفاده ديگران در اختيار آنها قرار مى دهند.>>
يکى از معيار هاى مشخص براى تعيين استانداردهاى جامعه اطلاعاتى و يا حداقل رسيدن به اين استانداردها بالا رفتن تعداد کارهاى تخصصى و اطلاعات محور و کاسته شدن از کارهاى تکرارى و غير اطلاعاتى مردم است به اين معنى که افراد در يک جامعه اطلاعاتى بايد بتوانند با استفاده از فناورى اطلاعات کارهاى معمولى و دستى را حذف و بر عهده سيستم هاى نرم افزارى و سخت افزارى بگذارند با اين شرايط مى توان گفت هنگامى يک کشور وارد جامعه اطلاعاتى ميشود که مشاغل مبتنى بر اطلاعات ، توليد و توزيع آن روز به روز گسترش يابد. و همچنين مشاغل اطلاعات محور و کارمندان بتوانند با تخصص خود از اين اطلاعات بهترين استفاده را ببرند.>>
جامعه اطلاعاتى در بعد فرهنگى نيز ساختار جوامع بشرى را تحت تاثير قرار مى دهد و به نوعى در خدمت نشر و گسترش فرهنگ ها در مى ايد تقابل و تعامل فرهنگ ها در بستر جوامع شبکه اى مى رود تا يک قالب و اصلوب فرهنگى خاصى را به عنوان فرهنگ زندگى و فعاليت در جامعه اطلاعاتى پديد آورد. بدون شک همه اين اتفاقات حاصل تعاطى انديشه ها و افکار هزاران انسانى اس که با زبان ها و مليت ها و قوميت هاى خاص خود در اين ورطه به فعاليت مشغولند و هر يک با سعى بر ايجاد ارتباط فرهنگى با ساير فعالان جامعه اطلاعاتى دانسته و ندانسته نقشى در شکل دهى به قاموس فرهنگى جامعه اطلاعاتى داشته اند جامعه اطلاعاتى در محاصره امواج و پيام هاى ارتباطى و اطلاعاتى فراوانى است و اين نشان دهنده اين است که جامعه اطلاعاتى يک پديده واقعى و در شرف گسترش است که کسى نمى تواند آن را انکار کند و چون پذيرش از پايين به بالا داشته به خصوص در کشور ما بى شک جنبه و جذبه تبديل شدن به فرهنگ را نيز دارد. >>
چالش هاى جهانى>>
سالها پيش در مقابل مشکلات فقر اقتصادى کورهاى جهان سوم چند کشور توسعه يافته اقدام به کمک هاى مالى مى کردند اما امروزه حتى آنها نيز مسير اين کمک ها را تغيير داده اند و سعى دارند با آموزش و اطلاع رسانى به جوامع در حال توسعه آنها را براى دست يابى به توسعه يارى دهند.گذشته از اهداف خاصى که در پى چنين کمک هايى معمولا از سوى کشورهاى توسعه يافته دنيال مى شود بايد تغيير نگرش آنها را در فرايند هاى کمک رسانى مورد توجه قرار داد چرا که آنها نيز به اين باور رسيده اند براى توسعه پايدار و هميشگى در سطح جهان ناگزير از داشتن ارتباط سيستميک با ساير عناصر جامعه جهانى هستند.چالش اساسى که امروزه جامعه جهانى با آن روبروست عدم تعادل کمى و کيفى در ورود و دستيابى همه جوامع به استانداردهاى لازم براى جامعه اطلاعاتى است. اين مسئله باعث ايجاد پديده اى تحت عنوان شکاف ديجيتالى شده است. شکاف ديجيتالى به عنوان يکى از معضلات سيستم جهانى جامعه اطلاعاتى باعث کندى تعاملات اطلاعاتى در اين سطح مى شود و رشد و پيشرفت را به تاخير مى اندازد. براى خارج شدن از ورطه شکاف ديجيتالى که کشورهاى جهان سوم با آن مواجه هستند>>
راهکارها
با توجه به اهميتى که کشورهاى جهان براى موضوع اطلاعات قائل هستند امروزه يک نهضت و حرکت جهانى براى برون رفت از بن بست اطلاعاتى حاصل از شکاف ديجيتالى شکل گرفته است که کشورهاى جهان سوم که از رتبه نازلى در جدول شاخص هاى توسعه فناورى اطلاعات برخوردارند بايد با توجه جدى خود را در اين روند قرار دهند براى قرار گرفتن در اين جريان بايد تمرين و تلاش خود را درسطح ملى براى همگانى شدن اطلاعات متمرکز کنيم به گونه اى که با تغيير ذائقه اطلاعاتى مردم جامعه زيرساخت فرهنگى و تکنولوژيکى آنها را نسبت به فرايندهاى توليد اطلاعات و تهيه اطلاعات تغيير دهيم. نمود تضاد درونى جامعه ما در عدم يکنواختى نشر و دسترسى اطلاعات در فاصله بسيار روستاها و شهرهاى کشور جلوه گر شده است و براى اينکه بتوانيم با فرهنگ جهانى جامعه اطلاعاتى همگام شويم بايد آموزه هاى عمومى و اطاعاتى را براى رسيدن به حد مطلوبى از سواد گسترش دهيم چراکه توسعه سواد عمومى و اطلاعاتى مى تواند به عنوان يک سرمايه گذارى زيرساختى در حوزه جامعه اطلاعاتى به شمار رود تا از اين طريق فرايندهاى آتى که مهمترين آن ايجاد تحول فرهنگى با توجه به چهارچوب هاى جامعه اطلاعاتى است ممکن و تسهيل گردد خلاصه اينکه توسعه سواد عمومى و اطلاعاتى مى تواند درجه پذيرش فرهنگ را در شهروندان جامعه اطلاعاتى بالا ببرد.>>
هر چه يک جامعه از جنبه گسترش شاخص هاى جامعه اطلاعاتى ، توسعه يافته تر باشد، امکان دسترسى همگانى به اطلاعات هم بيشتر ميشود، اگر جامعه اى در آستانه ورود به عصر جهانى شدن بشد و خود را آماده و مستعد ورود به جامعه جهانى کند، هر روز بيشتر به سمت همگانى شدن اطلاعات پيش خواهد رفت. پس از ايجاد آمادگى فرهنگى در جامعه و بستر سازى لازم براى همگانى شدن اطلاعات مى توان گام در مراحل بعدى گذاشت و هر يک از بخش هاى جامعه را در ورطه تخصصى اش با چالش هاى جامعه اطلاعاتى مواجه ساخت به عنوان مثال توسعه اقتصادى، اجتماعى، سياسى، خدمات خصوصى و دولتى و…با قرار گرفتن در بستر دموکراسى اطلاعاتى – ديجيتالى با هدف توزيع عادلانه اطلاعات مى تواند شکل و حرکت اصولى تر و عام ترى بيابد.>>
ايجاد فرصت هاى برابر در دسترسى به اطلاعات اقتصادى، سياسى ، علمى ، قانونى ، خدماتى مى تواند زمينه توسعه دموکراسى در ابعاد ملى و بين المللى را فراهم کند. با رسيدن به اين نقطه مى تواند شعار جامعه اطلاعاتى را که دسترسى همگانى به اطلاعاتى است که براى مردم و توسعه و رفاه عمومى لازم است محقق کند.>>