آزادى رسانه ها در كشورهاى فقير
شرق – امروزه رسانه ها در كشورهاى فقير بسيار آزادتر و تايرگذارتر از قبل عمل مى كنند و به همين دليل است كه شمار خبرنگاران كشته شده رو به افزايش است. تنها براى مقايسه آزادى مطبوعات در كشورهاى فقير كافى است سرى به كشور نيجريه و نشريه مشهور «Punch» اين كشور بزنيم. امروزه Punch به تحليل مسائل روز الجزيره از جمله فساد مالى موسسات دولتى مى پردازد امرى كه در گذشته بى سابقه بوده است.
امروزه خبرنگاران Punch مهارت هاى بقاى حيات را آموخته اند. هيچ گاه به تنهايى قدم نمى زنند، به غريبه ها آدرس منزل خود را نمى گويند و اگر زمانى نتوانند Punch را روى دكه روزنامه فروشى ببينند مطمئن مى شوند اتفاقى افتاده است. حتى دبيران سرويس اين نشريه نيز اماكن عمومى را براى بحث و گفت وگو انتخاب مى كنند. نيجريه در حال حاضر بيش از يكصد عنوان روزنامه و مجله و بيش از ۳۰ ايستگاه راديويى خصوصى دارد. در مقايسه با دهه ۱۹۸۰ يا ۱۹۹۰ اكنون خبرنگاران به ندرت دستگير مى شوند و تعداد نشريات توقيف شده انگشت شمار است.
• صداهاى بيشتر، قيدوبندهاى كمتر
رسانه هاى جهان در حال حاضر بيش از هر زمان ديگرى آزادى عمل دارند. با فروپاشى اتحاد جماهير شوروى سابق دولت هاى غربى به تبليغات ضدكمونيستى خود پايان داده و براى اصلاحات دموكراتيك كه آشكارا شامل آزادى رسانه ها نيز مى شود تلاش خود را آغاز كردند. در ميان كشورهاى كوچكى كه پس از فروپاش شوروى پديد آمدند تنها جمهورى چك و ليتوانى به دموكراسى واقعى يعنى جايى كه آزادى بيان وجود دارد، دست يافته اند.
ولى همچنان كشورهايى نظير كره شمالى، كوبا و تركمنستان وجود دارند كه صداها را سركوب مى كنند. برخى ديگر نيز در راه آزادى بيان گام برمى دارند. امروزه در مقايسه با دوران كمونيسم روس ها ديدگاه هاى متعددى دارند ولى با اين وجود ولاديمير پوتين كنترل غيرمحسوس ايستگاه هاى تلويزيونى را ترجيح داده است. در حالى كه اروپاى شرقى افكار و انديشه هاى جديدى را تجربه مى كند، محدوديت موجود در آسياى ميانه كاملاً محسوس است. شايد بتوان خاورميانه را به عنوان منطقه اى كه بيشتين ميزان سركوب رسانه ها در آن انجام مى گيرد، معرفى كرد.
اما حتى در اين منطقه نيز صداهاى جديدى شنيده مى شود و تلاش رژيم هاى ديكتاتور عرب براى سركوب رسانه ها و محدوديت دسترسى به اينترنت نيز با عكس العمل مردم مواجه مى شود. امروزه تعداد ديكتاتورها در آسياى شرقى و آمريكاى لاتين محدودتر است و سانسور نيز به گستردگى قبل صورت نمى گيرد. در آفريقا نيز آزادى هاى بيشترى نسبت به سال هاى ۱۹۸۰ وجود دارد. اكنون روزنامه هاى خصوصى در آفريقا قابل دسترسى هستند و شمار ايستگاه هاى راديويى مستقل از ده ايستگاه در سال ۱۹۸۵ به بيش از هزار ايستگاه افزايش يافته است. با وجود آنكه تلويزيون آفريقا هنوز در انحصار دولت است اما اخبار فيلتر نشده بيش از گذشته از اين تلويزيون ها پخش مى شوند.
•بد، اما نه به آن اندازه كه به نظر مى رسد
با وجود آنكه اكثر كارشناسان معتقدند طى سال هاى اخير آزادى عمل رسانه ها افزايش يافته است اما كميته حمايت از روزنامه نگاران مى گويد ۴۸ روزنامه نگار در سال ۲۰۰۴ كشته شده اند و اين امر بسيار قابل توجه است. در نتيجه افزايش آزادى رسانه ها در جهان روزنامه نگارى به حرفه اى بسيار خطرناك تبديل شده است. از سال ۱۹۹۲ تاكنون ۶۲۵ روزنامه نگار به دلايل گوناگون كشته شده اند.
گروه هايى كه آزادى رسانه ها را زير نظر دارند آمار دقيقى از تعداد خبرنگاران به قتل رسيده در سال هاى ۱۹۸۰ در دست ندارند زيرا قتل هاى صورت گرفته در آن سال ها بسيار كمتر از حال حاضر بوده است. در آن زمان وابستگى روزنامه نگاران به دولت ها بيشتر بوده و در نتيجه دليلى براى آزادى آنها وجود نداشته است ولى امروز با افزايش آزادى و استقلال روزنامه نگاران دولت ها حساسيت بيشترى نسبت به عملكرد آنها نشان مى دهند.
از سال ۱۹۸۵ نسبت جمعيتى كه در مناطقى زندگى مى كردند كه رسانه ها آزاد نبودند از ۴۶ درصد به ۴۳ درصد رسيد و از سويى ديگر نسبت كسانى كه در مناطق آزاد براى رسانه ها به سر مى بردند نيز از ۲۹ درصد به ۱۷ درصد كاهش يافت. البته اين بدان عنا نيست كه بسيارى كشورها از سطح «بسيار آزاد» به سطح «قسمتى آزاد» در مورد رسانه ها تنزل داشته اند بلكه اين تناسب ها به دليل افزايش جمعيت در كشورهاى فقير پديد آمده است. به طور قطع آزادى نسبى رسانه ها از دو دهه قبل در تمامى كشورهاى غربى وجود داشته است و اين روند همچنان ادامه دارد. در اين ميان برخى كشورهاى غربى به آزادى مطلق رسانه اى دست يافته اند و برخى ديگر نيز آزادى هاى قابل توجهى در اين زمينه دارند.
براى مثال قوانين مجازاتى براى هتك حرمت افراد در انگليس وجود دارد. خبرنگاران و سياستمداران ژاپن روابط گسترده اى دارند و منافع عظيمى نقش سيلويو برلوسكونى را به عنون نخست وزير و رئيس بزرگترين رسانه جامعه ايتاليا تثبيت مى كند. اما در كشورهاى فقير همچنان تلاش براى آزادى رسانه ها وجود دارد. تعداد انگشت شمارى از كشورهاى فقير به حدى از آزادى كه شايسته جهان امروز است، دست يافته اند و تعدادى ديگر نيز در همين جهت گام برمى دارند. به عنوان مثال كشور چين كه ديكتاتورى زمان مائوتسه تونگ در آن زبانزد خاص و عام است، اكنون به آزادى هاى بيشترى دست يافته و اين آزادى ها در رسانه هاى آن نيز تاثير گذاشته اند. تعداد روزنامه هاى چين از ۳۸۲ عنوان در سال ۱۹۸۰ به ۲۱۹۹ عنوان در سال ۲۰۰۳ رسيده است. البته هنوز هم انتقاد مستقيم به حزب كمونيست يك «تابو» است.
اكنون روزنامه نگاران چينى مى توانند در مورد اقتصاد، روابط خارجى و مشكلات روز جامعه قلم فرسايى كنند. در حالى كه ۲۰ سال قبل حتى كلمه اى در اين زمينه ها امنيت حرفه اى روزنامه نگاران را با تهديد مواجه مى كرد. به طور رسمى هنوز هم دولت چين انحصار رسانه هاى اين كشور را در دست دارد اما سرمايه گذارى خصوصى مانند گذشته ممنوع نيست و كنترل و سانسور اخبار در سطح محدودترى انجام مى شود. زيرا دولت چين مى داند كه تنها در صورتى مى تواند روند رو به رشد اقتصادى خود را حفظ كند كه تجار چينى از اخبار اقتصادى دنياى خارج اطلاع داشته باشند و با توجه به آنچه در جهان مى گذرد، تصميم گيرى كنند.در بسيارى از كشور هاى ديگر مانع اساسى در راه آزادى بيان سانسور نيست. اين يك راه براى كسب درآمد است. روزنامه نگارى خوب درآمدزا است و كشور هاى فقير مخصوصاً اگر كوچك باشند مى كوشند تا آن را توليد كنند. حتى در كشور بسيار فقيرى چون گينه بسيارى از مردم نمى توانند روزنامه هاى ۵۰ سنتى اين كشور را خريدارى كنند اما اخبار جالب اين روزنامه ها موجب مى شود كه هر نسخه اين روزنامه ها حداقل توسط ۳۰ نفر خوانده شود.
• تكنولوژى آزادسازى
در دنياى رسانه ها راديو اوضاع متفاوتى دارد. تعداد ايستگاه هاى راديويى مستقل با توجه به كاهش هزينه ها و تعديل قوانين به سرعت در حال افزاي است. انجمن ايستگاه هاى راديويى جهان كه در سال ۱۹۹۰ حدود ۱۲۰۰ عضو داشت اكنون بيش از ۳ هزار عضو دارد. از سويى ديگر تعداد ايستگاه هايى كه در اين انجمن به ثبت نرسيده اند در سراسر جهان بين ۱۰ تا ۱۵ هزار تخمين زده مى شوند و حدود نيمى از اين ايستگاه ها در كشور هاى فقير قرار دارند.
اكنون يك ايستگاه راديويى با كمتر از نصف هزينه اى كه ده سال قبل براى احداث آن نياز بود ساخته مى شود. از سويى ديگر امروزه راديو هايى ساخته شده اند كه به باترى نياز ندارند و مردم كشور هاى فقير كه حتى هزينه باترى راديو ها را نيز نمى توانستند تقبل كنند اكنون شنونده هاى پروپاقرص راديو ها هستند.اكنو اخبار و اطلاعات بسيار ساده تر و ارزان تر از گذشته در اختيار مردم قرار مى گيرند و اين براى مردم كشور هاى فقير يك موهبت است. آزادى بيان به مردم اعتماد به نفس مى دهد تا از سردمداران خود بخواهند شرايط بهترى را براى آنان فراهم كنند و آزادى اطلاعات نيز دانسته هاى مردم را افزايش مى دهد كه به دنبال آن راه مبارزه با بيمارى ها و معضلات اجتماعى آسان تر مى شود.
منبع : Economist