تکنولوژی

لعنت و لذت وبلاگ ها

نام نویسنده: كاتلين پاركر

جام جم آنلاين – آيا تا كنون واژه «وبلاگ» وارد فرهنگ واژگانى شما شده است؟ مطمئناً شده است چرا كه همين مطلبى را كه الان مى خوانيد در اصل تعلق به يك بلاگ بوده است.
با اين حال بلاگ واژه جديدى است كه به آن دسته از وب سايت هاى شخصى و متعلق به افراد حقيقى گفته مى شود كه به ارائه اخبار و ديدگاه هاى آلترناتيو و متفاوت از جريان اصلى رسانه ها مى پردازند.
به تازگى «كاتلين پاركر» يكى از روزنامه نگاران و ستون نويسان مشهور آمريكا متنى را در ستايش وبلاگها نوشته است كه از نظرتان مى گذرد: اگر بخاطر بلاگ ها نبود «هاول رينز» (Howell Raines) احتمالاً هنوز سردبير نيويورك تايمز بود ; «ترنت لات» (Trent Lott) هنوز احتمالاً رئيس گروه اكثريت سنا باقى مى ماند و ما هرگز اسم آن دخترك پيراهن آبى «راستى اسمش چه بود؟» لوينسكى ; را نمى دانستيم.
بسيار خوب ممكن است شما بگوئيد كه رينز و لات به هر جهت رفتنى بودند و داستان مونيكا لوينسكى هم اجتناب ناپذير بود اما من مى گويم كه اگر بلاگ ها نبودند اين اتفاقات با چنين سرعتى رخ نمى داد. اين سرعت زائيده دست انسان بود تا تكنولوژي. چرا كه اصلى ترين هديه محيط وبلاگ‘ لعنت ولذت آنها‘ سرعت است.
«جنون» اين لغتى است كه من به تازگى براى آن انتخاب كرده ام چرا كه ما به آن نياز داريم. اخبار حالا بايد مثل سرعت ظهور يك پيكسل ظاهر شوند چرا كه دقيقه ها در نيويورك بسيار كند شده اند.
براى كسانى كه هنوز زندگى عادى خود را فارغ از عادت به اينترنت و شيدايى خبرى مى گذرانند «حيط وبلاگ» آنان را به جهان جديد و رو به رشدى هدايت مى كند كه ساكنان آن بلاگرهايى هستند كه در جهان بزرگ وب يادداشت هاى روزانه خود را در قالب وبلاگ حفظ مى كنند.
هركسى مى تواند يك بلاگ داشته باشد و يك بلاگر باشد و در محيط بلاگ خيمه بزند محيطى كه رشد آن بسيار سريع تر از جنوب تگزاس با آن شمار زياد تازه واردينش مى باشد.
برخى از بلاگ ها به شدت شخصى هستند با يادداشت هاى كسانى كه بيشتر ترجيح مى دهند از خودشان حرف بزنند ; برخى ديگر از آنها سياسى و خبر محورند ; برخى توسط تازه كارها اداره مى شوند برخى ديگر توسط روزنامه نگاران و برخى ديگر توسط دكترها , وكلا , معلم ها و حتى فال ين ها.
من كارشناس وبلاگ نويسى نيستم اما از علاقمندان وبلاگم. وبلاگ نويس ها زندگى را براى دست اندركاران افسرده رسانه اى چون من و براى عموم مردم كه دسترسى آنها به اخبار و اطلاعات تا پيش از اين به شدت وابسته و تحت كنترل رسانه هاى سنتى بوده است جالب و دلپذير مى كنند.
مى گويم «دست اندركاران افسرده رسانه اى» چرا كه چيزى كه خودم روزگارى به عنوان «ژورناليسم» به آن عشق مى ورزيدم خيلى وقت بود كه از بين رفته بود و به نظر مى رسد مجدداً به خاطر قدرت فضاى وبلاگ ها نمود پيدا كرده است : زمانى كه روزنامه نگاران جريان اصلى در كابين هاى خود در اتاق خبر در حال معنى بخشيدن به آخرين يادداشت هاى رئيس خود هستند وبلاگ نويسان پا به پاى بزرگراه اطلاعاتى آمريكا به نشر اخبار و اتفاقات واقعى و تحليل آنها مى پردازند.
در برخى مناطق وبلاگ نويس ها در حال بيرون راندن روزنامه نگاران و مفسرين جريان اصلى از ميدان هستند.
آنها بسيار معتبر و قابل اعتماد شده اند آنها بسيارى از موضوعات را پيش از آنكه رخ دهد پيش بينى مى كنند و در خصوص آن هشدار مى دهند.
به طور مثال آندرو سوليوان ردبير سابق مجله The New Republic ماه ها پيش از تبديل شدن رسوايى جيسون بلر به يك جرم روزنامه نگارى در خصوص او در وبلاگش www.andrewsullivan.com هشدار داده بود و از نحوه مديري رينز بر نيويورك تايمز خرده گرفته بود.
او از همان زمان خواستار بركنارى رينز شده بود زمانيكه ديگران بهخواب خوش فرو رفته بودند و البته اين مت دراج بود كه در وبلاگ خود www.DrudgeReport.com ماجراى مونيكا لوينسكى را به روى صحنه آورد.
در طول جنگ عراق وبلاگ نويسان بارها و بارها مطالبى را بسيار دور تر از ذهن رسانه هاى جريان اصلى منتشر ساختند.
كاترين جين لوپز سردبير National Review Online تنها در طول سه هفته جنگ , چهار و نيم ساعت خوابيد تا بتواند مطالب خود را در خصوص جنگ به موقع به اطلاع خوانندگان برساند.
وبلاگ نويسان كه با سخاوتمندى , تمام منابع خود را سلسه وار براى ديگران لينگ گذارى مى كنند – عملى كه براى بسيارى از روزنامه نگاران جريان اصلى كه به حرفه اى گرى خود مى نازند عجيب و غريب به نظر مى رسد – براى برخى به تفنگداران باهوش و ماهرى شبيه اند كه آمده اند تا محيط آرام و بى دغدغه برو بچه هاى قديمى محل را برهم بريزند.
گلن رينولدز(Glenn Reynolds) و وبلاگ نويس ديگرى به نام رودى ياتس (Rowdy Yates) , به همراه يك پروفسور حقوق از دانشگاه تنسى سال گذشته گفتند كه «روزنامه نگارى حرفه اى در معرض خطر است» و «پايان قدرت رسانه هاى غول پيكر» را اعلام نمودند.
در مورد اعلام خطر , حق با آنهاست اما بايد گفت وبلاگ ها بيش تر از آنكه صدمه بزنند كم خواهند كرد. با نگاهى به تجريبات گذشته ام احساس مى كنم كه بلاگ ها هيچ چيز نيستند جز كمك حالى براى روزنامه نگاري.
درست مانند يك رستوران جديد كه براى رستوران هاى قديمى مفيد است چرا كه حس رقابت را در آنها ايجاد مى كند و رقابت خوب است.
وبلاگها البته سرگرم كننده! هم هستند ; همانطور كه الان به نطق يك گاو چران معروف (جرج بوش) پرداخته اند كه به تازگى گفته است «آنها را بياوريد (جرج بوش اصطلاح آنها را بياوريد را در خصوص شورشيان عراقى به كار برده است كه هر روز آمريكائيها را مورد حمله قرار مى دهند) اين جمله جورج بوش اكنون به تيتر اول وبلاگها و به مايه طنز آنها تبديل شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا