تکنولوژی

رسانه‌ها و ترديدهاى بى‌اساس

نام نویسنده: جوليان پتلى

ياس نو – امروزه وقتى مردم درباره رسانه‌ها صحبت مى‌کنند، منظورشان تقريباً شکل‌هاى دقيق تکنولوژيکى گسترده در حوزه ارتباطات است. به اين دليل که اين سيستم‌هاى ارتباطى مى‌توانند در کمترين زمان ممکن دسترسى مردم در سراسر جهان را به اطلاعات امکان‌پذير کنند.
اغلب مى‌شنويم که ما در عصر “انقلاب اطلاعات” زندگى مى‌کنيم. اگر به دوروبرمان نگاه کنيم، مى‌بينيم که در سال‌هاى اخير در بخش رسانه‌ها پيشرفت‌هاى قابل توجهى رخ داده است. به لطف کابل، ماهواره و ديجيتالى شدن ميزان دسترسى به کانال‌هاى متفاوت تلويزيونى افزايش يافته و تعداد بيشترى فيلم‌ها را روى “DVD مى‌بينيد، نه کاست ويدئويي.
کامپيوترهاى خانگى نيز وسيله‌اى شده آشنا و ضروري. تا همين سى سال پيش کامپيوترى با ظرفيت نمونه‌هاى روميزى معاصر آن قدر بزرگ بود که تمام فضاى يک اتاق را پر مى‌کرد و قيمتش خيلى بيشتر از توانايى خريد فردى از طبقه متوسط بود. حالا با اتصال اين کامپيوترها به شبکه اينترنت جهان زير دست و انگشت‌هاى ماست، چيزى که نسل گذشته حتى تصورش را هم نمى‌کرد.

فن‌آورى هوشمند
همه اين تغيير و تحول‌ها تا حدى به عنوان بخشى از تحقيق و توسعه در زمينه‌هاى جنگ و کشف فضا پديد آمده است. چيزى که در اولين نگاه به نظر مى‌رسد اصلاً ربطى به رسانه ندارد. هر دو حوزه نه تنها به کوچک سازى (توليد چيزها در مقياس بسيار کوچک) نياز دارند، بلکه وجود فن‌آورى بسيار هوشمند (که هدايت شونده کامپيوترى است) هم برايشان ضرورى است. با افت صنايع توليدى سنگين مثل صنايع فلزى و معادن ذغال سنگ، در اروپاى غربى، شرکت‌هاى بزرگ سرمايه‌گذارى و سوددهى را در تابش صنايع جديد الکترونيکى مثل توليد سخت‌افزار و نرم‌افزار کامپيوترى ديدند و دولت‌ها هم از اين منابع جديد اشتغال‌زايى و درآمد مالياتى استقبال کردند.
علاوه بر اين با اشباع بازار “اجناس سفيد” مثل يخچال، ماشين لباسشويى و تلويزيون شرکت‌هاى الکترونيکى در جست‌و‌جوى محصولات جديد و بازارهاى تازه برآمدند. آنها همچنين براى قدم گذاشتن به بخش‌هاى ارتباطات و پخش تلويزيونى، که حداقل در اروپاى غربى هميشه ملک مطلق دولتى بوده، جنجال و هياهو به پا کردند و در نهايت با افزايش اين شرکت‌ها در سراسر جهان نيز آنها به وسايل پيچيده‌تر ارتباطى رخ نمود.
به اين ترتيب آنها مى‌توانستند با تمامى قسمت‌هاى دور و نزديک امپراتورى تجارت در تماس باشند.

پول‌سازى و همگرايى
نتايج چشمگير و بهت‌آور اين پيشرفت‌ها، ابتدا، افزايش تجارى‌سازى ارتباط از راه دور و پخش برنامه‌ها بوده که البته پيش از اين به عنوان خدمات دولتى و همگانى (باز هم در اروپاى غربى) انجام مى‌گرفت و سپس، افزايش همگرايى اين بخش‌ها.
امروزه هياهوى زيادى درباره انقلاب اطلاعاتى وجود دارد. تقريباً هر روزنامه و مجله‌اى را که باز مى‌کنيد به کلمه‌هاى “بزرگراه اطلاعات” و “ميليونرهاى تجارت الکترونيکى” بر مى‌خوريد يا با انواع آگهى‌هاى نرم‌افزار و سخت‌افزار کامپيوتر روبه‌رو مى‌شويد. با اين تعريف‌ها مشخص است که بيشتر اين هياهوها کاملاً ريشه تجارى دارد. چون شرکت‌ها مى‌خواهند که محصولاتشان خريده شود و اين خريد ادامه‌دار باشد. البته اين کار اشتباه نيست و هيچکس نمى‌تواند تغييرها و پيشرفت‌هاى مهم رسانه‌ها را در بخش برنامه‌ها، در سال‌هاى اخير منکر شود. از طرف ديگر بايد توجه داشته باشيم پرسش‌هايى که پيشرفت‌هاى اخير رسانه‌ها در اذهان ايجاد کرده‌اند سؤال‌هايى است که پيش از اين هم در برهه‌اى از کار رسانه‌ها وجود داشت. در واقع افزايش تجارى‌سازى اينترنت و ابزارهاى جديد ارتباطات همان مسائلى را به دنبال دارد که تجارى‌سازى رسانه‌هاى سنتى در پى داشت.

تأثير روى زندگى ما
بنابراين شايد بهتر باشد بدون توجه به تمام جنجال‌هاى هميشگى بر سر اينکه زندگى ما ديگر مثل سابق نخواهد بود سراغ اين برويم که تکنولوژى جديد اطلاعات و ارتباطات چه تأثيرى بر زندگى ما مىگذارد و به اين ترتيب از پيشرفت‌ها استقبال کنيم.
اين تغييرها ممکن است در بخش‌هاى کليدى زندگى ما پديدار شود:
خريد: آيا خريد از طريق تلويزيون [با تماشاى آگهى] و کامپيوتر يعنى مرگ فروشگاه‌هاى خرده‌فروش و سوپرمارکت‌ها؟
آيا به اين ترتيب از خانه‌ها‌يمان کمتر بيرون خواهيم رفت؟ آيا خيابان‌هايمان پر مى‌شود از کاميون‌ها و وسائل نقليه‌اى که همه اين اجناس سفارش داده شده را در منازل تحويل مى‌دهند؟
تلويزيون: آيا تلويزيون باز هم برنامه‌هاى خوب توليد خواهد کرد؟ آيا در آينده، ديگر نمى‌توانيم بين واقعيت و اطلاعاتى که با آنها تغذيه مى‌شويم فرقى قائل شويم؟
آموزش و تحصيل: آيا همه مدارس مى‌توانند کامپيوتر در اختيار شاگردانشان قرار دهند و آنها را از مزاياى اين دستگاه برخوردار کنند؟ آيا کامپيوترها بر سطح دانش ما مى‌افزايند يا فقط حجم اطلاعات را در جهان بالا مى‌برند؟
سياست: آيا مى‌توانيم از طريق کامپيوتر درباره مسائل مهم ملى يا منطقه‌اى رأى بدهيم؟ آيا سياستمداران ما هر روز بيشتر نگران “تصوير” مى‌شوند و ابزار و خط مشى‌ها را به دلخواه خودشان کنترل مى‌کنند و تغيير مى‌دهند؟
کار: آيا کسانى که در صنايع سنتى رو به زوال کار مى‌کنند براى کار در صنايع اطلاعاتى جديد آموزش داده مى‌شوند؟ آيا براى همه کار به انداز کافى وجود خواهد داشت؟ و …
جامعه: آيا کشورهاى غربى به کشورهاى غنى از نظر اطلاعاتى يا فقير اطلاعاتى، باسواد کامپيوترى بى‌سواد کامپيوترى تقسيم خواهند شد؟ و آيا اين تقسيم‌بندى‌ها در سطح جهانى بين کشورهاى پيشرفته و در حال توسعه هم تکرار خواهند شد؟

چشم‌انداز رسانه‌هاى جديد
اينها سؤال‌هاى کليدى هستند که با حضور تکنولوژى‌هاى جديد اطلاعات و ارتباطات که پايه و اساس چشم‌انداز امروز رسانه‌هاى همگراى رو به افزايش هستند، خودنمايى کرده و مى‌کنند. اگر بخواهيم از فرصت‌هاى به دست آمده بهترين استفاده را بکنيم، بايد پاسخ اين سؤال‌ها را بيابيم. پرسش درباره مالکيت، کنترل، قانونگذارى، سرمايه‌گذارى و استفاده از رسانه‌ها همانقدر ملموس و مهم است که در گذشته بوده است.
همانطور که مى‌دانيم تجربه و برخورد با رسانه‌هاى قرن بيستم با وجود تمام لذت‌ها و شادى‌هايى که براى ميليون‌ها نفر در سراسر کره خاکى به همراه داشته‌اند هميشه خوب و شاد نبوده است. شايد با درک بهتر و آموختن بيشتر درباره رسانه‌ها – هم گذشته و هم حال – بتوانيم برخى از ترس‌ها و ترديدهاى غيرمنطقى و بى‌اساس را که هنوز در بعضى بخش‌ها رسانه‌ها را احاطه کرده‌اند، از بين ببريم.
در عين حال اگر قرار است با موفقيت در تابلوى شلوغ و رو به ازدياد رسانه‌ها سفر کنيم بايد از موضع ارزيابى و پاسخ خواهى از اين “صنايع فرهنگى” هم برخوردار باشيم. رسانه‌ها امروزه نيز مانند قبل نقش مهمى در جوامع به عهده دارند. آنها شغل ايجاد مى‌کنند و درآمدزا هستند و مهمتر از اينها همه اطلاعاتى را که به عنوان شهروندان مطلع يک جامعه دموکراتيک در انجام امور زندگى روزمره‌مان نياز داريم، در اختيارمان مى‌گذارند.
نقل مطلب از جابلسا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا