تکنولوژی

دموکراسى الکترونيکى و شهروندى جديد ( قسمت سوم )

نام نویسنده: لوئيس اي.فريدلند

ديپلماسى ديجيتال ايران – همانطور که بويت (Boyte ) گفته است ، در مدل مبتنى بر نظر خواهى ، گذشته از رقباى مخالف آن ، اساس مرکزى انگيزه و کنش عمل باورانه که در جامعه مدنى يافته مى شود ، محو و نابود مى گردد و شهروندان همواره همچون بيگانگانى به حساب مى آيند که دخالتى در تصميم گيريها و حل مشکات اجتماعى ندارند . پژوهش کلاسيک ماتسريج نيز حاوى درسى مشابه است که نظريه هاى مبتنى بر نظر خواهى عموماٌ از آن غافل بوده اند .
بحث دموکراتيک در انجمن شهرى New England را در دهه هاى 1980 و 1990 ، سرمايه اجتماعى و رهيافتهاى مبتنى بر دارايى هاى اجتماعى توجه فزاينده اى را به خود جلب کرده است . سرمايه اجتماعى ترسيم کننده شبکه هاى ديرپايى است که شکل دهنده پشتوانه هاى اجتماعى هستند ، پشتوانه هايى که افراد و گروهها از طريق آن مى کوشند به بازشناسى متقابل دست يابند . به اين ترتيب ، سرمايه اجتماعى زير ساخت ضرورى زندگى اجتماعى و مدنى و به وجود آودنده هنجارهاى مبادله و تعهد مدنى است .
توسعه مبتنى بر دارايى هاى اجتماعى بر آگاهى محلى که انجمن ها را براى تجهيز و بسيج سرمايه هاى فراوان خود در جهت حل مشکلات آماده مى سازد ، تاکيد مى کند . شمار فزاينده اى از بانيان پروژه هاى محلى ، علاوه بر سرمايه گذارى در موسسات و بنگاههاى فدرال براى برنامه هايشان ، اين رويکرد را به کار گرفته اند . در انجمن هايى همچون شبکه هاى سرمايه اجتماعى ، بيش از انجمن هاى سختگيرانه اى همچون انجمن هاى مباحثه اى ، مى توان عناصر پيوند گذار فناوريها (1) اطلاعاتى جديد را در زندگى اجتماعى و ساختار اجتماعى ، بنا کرد .
فناوريهاى جديد در شبکه هاى اجتماعى ، نقش اساسى و فزاينده ايفا مى کنند . از آنجا که پيچيدگى ارتباطات اجتماعى ، هنگامى افزايش و گسترش مى يابد که سيستمهاى ارتباطى الکترونيکى ، واسطه آن ارتباطات مى شوند . پس هرگونه تئورى اجتماعى درباره قلمرو همگانى ، ناگزير است اين ساختارهاى شبکه اجتماعى و سيستمهاى ارتباطى مقيد کننده آنها را به حساب آورد .
هنگامى که از مدل زندگى عمومى مبنى بر بحث و مباحثه ، به سوى مدلى حرکت مى کنيم که تاکيد بيشترى بر شبکه هاى اجتماعى دارد .. نقش دلالها و واسطه هاى اطلاعاتى در دورن سيستمهاى ارتباطى کانونى تر و مرکزى تر مى شود . گارنهم دو کارکرد مهم ارتباطى را در قلمرو همگانى تشخيص مى دهد : جمع آورى و پراکندن اطلاعات و فراهم کردن محلى برا ى ثبت و تبادل نظر همگانى . او براى جلوگيرى از تبديل اطلاعات داراى کيفيت خوب به يک کالاى خصوصى ، پيشنهاد مى کند که امکان مديريت و هدايت عرصه اطلاعات به دست عموم و هياتهاى نيمه عمومى ، بيشتر شود … در همين حال ، از ميانه دهه 1980 شبکه هاى کامپيوترى چنان گسترش يافته اند که ديدگاههاى سابقمان را درباره توانمندى دموکراتيک تکنولوژيهاى اطلاعاتى به چالش مى طلبند .
در مباحث مربوط به ديدگاههاى مبتنى بر نظر خواهى و همه پرسى ، امکانات داتى ارتباطات گروهى در سيستمهاى ارتباطى کامپيوترى ( CMC ) فقط در وهله دوم توجه مى شد . هم اکنون شالوده سازمانهاى جمعس و کاربند هاى ( Practitioner ) شهروندى ، به اندازه اى سيستمهاى ارتباطى کامپيوترى را اتخاذ کرده اند که مى توانيم پژوهش در مورد دموکراتيک کردن اثرهاى پراکنش آنها را آغاز کنيم . در بحثهاى بعدى ، چهار مدل کاربرد فناوريهاى ارتباطى از سوى رشته وسيعى از سازمانهاى شهروندى را شرح خواهيم داد .

Http://www.Ayandeh.org

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا