تکنولوژی

جامعه اطلاعاتى در جامعه سنتى

نام نویسنده: مصطفى قوانلوقاجار

روزنامه شرق – برگزاى سمينار دوروزه جامعه اطلاعاتى در تهران،در آستانه «کنفرانس عالى سران جهان درباره جامعه اطلاعاتى»كه آذرماه سال جارى در ژنو برگزار مى شود،فرصت مغتنمى بود تا مشكلات فراروى ايران براى پيوستن به جامعه اطلاعاتى مطرح شود.
هر چند برگزارى چنين كنفرانسهايى با ارائه چند مقاله و يك قطعنامه پايانى تا زمانى كه توجه برنامه ريزان دولت را به خود جلب نكند فايده اى در بر نخواهد داشت.تنها از مسئولان دولتى معاون امور اسناد سازمان ثبت اسناد و املاک، حسن مير حسينى، مدير کل روابط عمومى مخابرات، داوود زارعيان و دبير شوراى عالى اطلاع رسانى نصرالله جهانگرد با ارائه مقاله در اين سمينار شركت كردند.و بقيه شركت كنندگان را اسانيد دانشگاه تشكيل مى دادند

جامعه اطلاعاتى چيست؟
جامعه اى كه مبناى تمامى كارهاى خود را بر اطلاعات بنا نهاده است.با گسترش اينترنت وفن اوريهاى نوين تبادل اطلاعات به صورت كه نياز دائمى در امده است بر همين مبنا دنيا در حال گذر از جامعه صنعتى به جامعه اطلاعاتى به سر مى برد.كارشناسان پيش بينى كرده اند كه در سال 2005 اولين كشورها وارد جامعه اطلاعاتى شوند.در اينده اى نه چندان دور دانش سرمايه هر كشورى خواهد بود.بنابراين ههم كشورها سعى مى كنند خود را براى ورود به اين جامعه اماده كنند.ضمن اين كه جهانى شدن نيز اين امر را تشديد ميكند.پيدائى و پيشرفت «اينترنت»،‌ در ايجاد شرايط ‏گذر از «جامعه‌ى صنعتى»، به«جامعه‌ى اطلاعاتى» جايگاه برجسته‏اى پيدا كرده است. شبكه‌ى «اينترنت»،كه اكنون به قول برخى از محققان ارتباطى ، ستون فقرات ارتباطات اطلاعاتى سراسرى كره‌ى زمين و به عبارت ديگر، «شبكه شبكه‏هاى اطلاع‏رسانى» جهان شناخته مي‏شود، معرف ساختار تحول يافته‌ى يك شبكه‌ى اطلاعاتى نظامى است.اينترنت يك سرويس اطلاعاتى عمومى و جهانى است كه بايد براى تمام اعضاى جوامع قابل دسترسى باشد و به اين طريق، امكان نوعى گفتگوى جهانى را پديد آورد كه در آن هر فرد بتواند سخن خود را بيان كند.

ايران در جامعه اطلاعاتى
در ايران به موازات مشكلاتى كه براى نشريات چاپى پيش امد.ارتباطات الكترونيك رشد كرد وبرتعداد كاربرانى كه اطلاعات مورد نياز خود از طريق اينترنت تهيه ميكنند افزوده شد.گسترش سايتها و وبلاگهاى فارسى در اينرتنت باعث شده تا محتواى فارسى در رده چهارم زبانهاى دنيا قرار گيرد.اين موقعيت ممتاز سبب شده تا ايران زمينه هاى حضور در جامعه اطلاعاتى را مناسب ببنيد.اما در اين را امكانات زير ساختى و سياسى بايد همگام با اين پيشرفت جلو رود كه تاكنون اين گونه نبوده است.
كاظم معنمد نژاد دبير علمى سميارجامعه اطلاعاتى مى گويد:” از لحاظ گذار به جامعه اطلاعاتى، متأسفانه امکانات چشمگيرى نداريم. تا همين دوسه پيش اصلاً توجه چندانى به اين مقوله نمى‌شد.طرح تکفا(توسعه کاربردى فناورى اطلاعات و ارتباطات) و اجرا آن نيز کمک زيادى به اين مقوله مى‌کند. اما به دليل آن که کار را دير آغاز کرده‌ايم، کشورهاى بسيارى از ما جلوتر هستند.بايد سعى کنيم اين فاصله هارا جبران کنيم
وى درباره جبران اين فاصله مى گويد:بايد زيرساخت‌هاى فنى را تغيير دهيم که در اين زمينه اوضاع روبه بهبود است.خطوط تلفن و تلفن‌هاى همراه و همچنين اتصالات فيبرنورى که شهرها و کشورها را به هم متصل مى‌کند در ين سال‌ها افزايش داشته همين امر، اطمينان به بقا و ثبات ارتباطات را بيشتر مى‌کند. چون هميشه نمى‌توان از امواج استفاده کرد.
به اين دليل که گاهى دچار اختلال مى‌شود. در صورتى که فيبرنورى ارتباط را بدون اختلال حفظ مى‌کند. بعد از مسائل زيرساختى بايد به مسائل کاربردى بپردازيم و روى جنبه‌هاى نرم افزارى كار كنيم.
محمد مهدى فرقانى عقيده دارد كه تنها امكانات زير ساختى براى ورود به جامعه اطلاعاتى كافى نيست وبايد امكانات سياسى نيز براى اين كار فراهم شود وى مى گويد:‚”امروزه يكى از اساسى‌ترين و بديهى‌ترين حقوق شهروندى، دسترسى آزاد به اطلاعات و اخبار است تا جايى كه مهم‌ترين شاخص توسعه هركشور بر اساس ميزان توليد، امكان توزيع ومصرف اطلاعات ارزيابى مى‌شود.اين در حاليست كه شرايط كنونى جامعه ما، توليد اطلاعات تنها در سطوح و لايه‌هاى خاصى از جامعه صورت مى‌پذيرد و حق دسترسى به اطلاعات براى عموم شهروندان هنوز چندان گسترده نشده است.براى خروج از اين انسداد، بايد به لحاظ ذهنى و فرهنگى متحول شويم. درواقع نگرش به موضوع اطلاعات نيز بايد دگرگون شود. متاسفانه هنوز به اطلاعات نگاه امنيتى داريم و تا زمانى كه به انتشار اطلاعات و دسترسى همگانى به آن به عنوان مساله امنيتى نگاه كنيم با مشكل روبرو هستيم همچنين مادامى‌كه اطلاعات به عنوان رمايه اجتماعى براى همگان شناخته نشده و انحصار دسترسى به آن در قلمرو عمومى هرچه محدودتر نشود، فرآيند توليد و مصرف اطلاعات با چالش روبرو خواهد شد.“
رئيس مركز مطالعات رسانه با ارائه مقاله به سوى جامعه دانش محور انحصار اطلاعات در ايران را مورد توجه قرار داد در اين مقاله امده است:”در كشور ما توليد اطلاعات دچار نقصان است.زيرا هنوز توسعه علمى پيدا نكرده‌ايم و به جامعه دانش محور تبديل نشده‌ايم. علت اين امر نيز به يك ميراث تاريخى كهنه در ايران برمى‌گردد و آن رابطه عمودى و يك‌سويه قدرت و سياست با جامعه و مردم است كه اطلاعات را در انحصار خود قرار مى‌دهد. در چنين فضاى تنها ساختار قدرت مى‌تواند از اطلاعات برخوردار باشد و اين اطلاعات را در انحصار خويش نگاه دارد. چنين ساختارى حق مردم را براى آگاهى و دسترسى به اطلاعات را به رسميت نمى‌شناسد. هرچند كه اين طرز تفكر در طى چند سال اخير متحول شده است، اما ميراث گذشته آن هنوز باقى است. در صورتى كه توليد اطلاعات تنها در سطوح و لايه‌هاى خاصى از جامعه صورت پذيرد و حق دسترسى به اطلاعات تنها براى افراد خاصى وحودداشته باشد، كه از ابزارهاى مهم توسعه كه همان دسترسى عمومى مردم به اطلاعات است، عملا محقق نشده است.جامعه اطلاعاتى دسترسى فردى را به حوزه اطلاعات گسترش داده و به تعاملى و دوسويه شدن رتباطات كمك مى‌كند. از طرفى حق انتخاب مخاطب را افزايش مى‌دهد.“

خوب و بد همايش جامعه اطلاعاتى
برگزارى همايش در زمينه جامعه اطلاعاتى قطعا به روشن شدن موانع وارائه راهكارهاى مناسب جهت نزديك شدن به دروازه جامعه اطلاعاتى كمك مى كند.اما مادامى كه لوازم جامعه اطلاعاتى در اركان سياسى كشور فراهم نشود وحق دسترسى ازاد به اطلاعات محترم شمرده نشود حرف زدن از جامعه اطلاعاتى مانند مزه مزه كردن يك نوشيدنى شيرين است.ضمن انكه عده اى از ارائه دهندگان مقاله به محافظه كارى مسئولين برپايى اين همايش معترض بودند يك استاد علوم ارتباطات دانشگاه آزاد گفت:مقاله او با اين توجيه كه سياسى بوده رد شده است.يك دانشجوى دوره دكترا نيز گفت:مقاله او پس از چهار مرتبه بازبينى وسانسور پذيرفته شده،در حدود 50 مقاله به دبير خانه اين همايش ارائه شده مسئول روابط عمومى همايش با رد گرايشهاى سياسى در پذيرفتن مقالات گفت:”بسيارى از مقالات به دليل طولانى بودن رد شده اند.“
در اين همايش در مورد موضوعات مختلفى مقاله ارائه شد.موضوعاتى كه شايد ربط مستقيمى با جامعه اطلاعاتى نداشت.به طور مثال تجارت الكترونيك،موج مجازى،دامنه هاى اينترنتى،مالكيت معنوى هر كدام در جاى خود قابل بررسى است اما مستقيما به جامعه اطلاعاتى مربوط نمى شود.در اين همايش كمتر راهكارها،موانع، وعلل دست يابى به جامعه اطلاعاتى در ايران مطرح شد.استادان دانشگاه هر كدام با توجه به حيطه كارى خويش به مقوله جامعه اطلاعاتى نگاه كردند.نگاههايى كه بينش سنتى به يك مفهوم جديد را در برداشت.ميهمانان خارجى همايش نيز در اين ميان حرفى براى گفتن نداشتند.كوركماز علمدار استاد دانشگاه انكارا در اين همايش حضور نداشت.مراد مرداف استاد دانشگاه تاجيكستان در كشورى زندگى مى كند كه حتى روزنامه هاى ان يك وب سايت نبيز ندارند بنابراين اين استاد ارتباطات حرفى براى گفتن نداشت.آرمان ماتلار و همسرش ميشل ماتلار به سبب دوستى چند ساله با كاظم معتمد نژاد به ايران امده بودند.ماتلار بيشت به تاريخ جامعه اطلاعاتى توجه دارد او كتابى به همين نام را نيز نوشته است.اما وى در مورد جامعه اطلاعاتى حرفهاى جديدى به همراه ندارد.دردوروز بر پايى همايش در سالن كمتر جوانى ديده مى شد كه براى گوش سپردن به مقلات همايش به سالن مركز تحقيقات ومخابرات امده باشد.از يك طرف مى توان موضوع جذاب و تازه اى مثل جامعه اطلاعاتى انقدر در قالبهاى خشك پيرمردان ارتباطات رفته بود كه هيچ جذابيتى به همراه نداشت.از طرف ديگر برگزارى خشك رسمى وغير دموكراتيك همايش امكان حضور جوانان را گرفته بود.در نشستهاى حاشيه اى امكان پرسش و پاسخ وجود نداشت ودايركنندگان ميزدگرد كه در پايان وقت همايش ودر بعد از ظهر ها انجام ميشد ان قدر خسته بودند كه رغبتى به پرسش وپاسخ نداشتند.انگار تنها برپايى ميزگرد اهميت داشت وچيزى كه بى اهميت بود مباحث طرح شده در نشست بود. به هر روى بر پايى اين همايش نشان داد كه نسل استادان ارتباطات رو پيرى گذاشته اند.بديعي.فرقاني.محسينيان راد،شكرخواه،محمدى از نسل ديروز هستند.رشته ارتباطات هر روز با مفاهيم به روز شده وجديد سروكار دارد.اما استادان همان استادان ديروزند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا