مديريت زنجيره تامين
نام نویسنده: مريم وجدى وحيد*
1- چكيده
امروزه مديريت زنجيره تامين به عنوان يكى از مبانى زر ساختى پيادهسازى كسب و كار الكترونيك در دنيا مطرح است. هدف اين مقاله مرورى بر مباحث مديريت زنجيره تامين است و در آن پس از بيان مفاهيم آن، ارتباط آن با تجارت الكترونيك و به طور كلى نقش آن در فناورى اطلاعات مورد بررسى قرار گرفته است. اين مقاله سعى دارد تا با روشن كردن مفاهيم اصلى مديريت زنجيره تامين جايگاه آن را در توسعه فناورى اطلاعات به ويژه تجارت الكترونيك تبيين كند.
2- مقدمه
در رقابتهاى جهانى موجود در عصر حاضر، بايد محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر كيفيت بالا و خدمت رسانى سريع، موجب افزايش فشارهايى شده ات كه قبلاً وجود نداشته است، در نتيجه شركتها بيش از اين نمىتوانند به تنهايى از عهده تمامى كارها برآيند. در بازار رقابتى موجود، بنگاههاى اقتصادى و توليدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مديريت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نيازمند يافتهاند. علت اين امر در واقع دستيابى به مزيت يا مزاياى رقابتى با هدف كسب سهم بيشترى از بازار است. بر اين اساس، فعاليتهاى نظير برنامه ريزى عرضه و تقاضا، تهيه مواد، توليد و برنامه ريزى محصول، خدمت نگهدارى كالا، كنترل موجودى، توزيع ، تحويل و خدمت به مشترى كه قبلا همگى در سطح شركت انجام مى شده ايك به سطح زنجيره عرضه انتقال پيدا كرده است. مسئله كليدى در يك زنجيره تامين، مديريت و كنترل هماهنگ تمامى اين فعاليتها است. مديريت زنجيره تامين ( SCM ) پديدهاى است كه اين كار را به طريقى انجام مىدهد كه مشتريان بتوانند خدمت قابل اطمينان و سريع را با محصولات با كيفيت در حداقل هزينه دريافت كنند.
در حالت كلى زنجيره تامين از دو يا چند سازمان تشكيل مىشود كه رسماً از يكديگر جدا هستند و به وسيله جريانهاى مواد، اطلاعات و جريانهاى مالى به يكديگر مربوط مىشوند. اين سازمانها مىتوانند بنگاههايى باشند كه مواد اوليه، قطعات، محصول نهايى و يا خدماتى چون توزيع، انبرش، عمده فروشى و خرده فروشى توليد مىكنند. حتى خود مصرف كننده نهايى را نيز مىتوان يكى از اين سازمانها در نظر گرفت.
3- تاريخچه مديريت زنجيره تامين
در دو دهه 60 و 70 ميلادى، سازمانها براى افزايش توان رقابتى خود تلاش مىكردند تا با استاندارد سازى و بهبود فرايندهاى داخلى خود محصولى با كيفيت بهتر و هزينه كمتر توليد كنند. در آن زمان تفكر غالب اين بود كه مهندسى و طراحى قوى و نيز عمليات توليد منسجم و هماهنگ، پيشنياز دستيابى به خواستههاى بازار و درنتيجه كسب سهم بازار بيشترى است. به همين دليل سازمانها تمام تلاش خود را بر افزايش كارايى معطوف مىكردند.
در دهه 80 ميلادى با افزايش تنوع در الگوهاى مورد انتظار مشتريان، سازمانها به طور فزاينده اى به افزايش انعطاف پذيرش در خطوط توليد و توسعه محصولات جديد براى ارضاى نيازهاى مشتريان علاقه مند شدند. در دهه 90 ميلادى، به همراه بهبود در فرايندهاى توليد و به كارگيرى الگوهاى مهندسى مجدد، مديران بسيارى از صنايع دريافتند كه براى ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرايندهاى داخلى و انعطاف پذيرى در توانايىهاى شـــــركت كافى نيست، بلكه تامين كنندگان قطعات و مواد نيز بايد موادى با بهترين كيفيت و كمترين هزينه توليد كنند و توزيع كنندگان محصولات نيز بايد ارتباط نزديكى با سياستهاى توسعه بازار توليد كننده داشته باشند. با چنين نگرشى، رويكردهاى زنجيره تامين و مديريت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف ديگر با توسعه سريع فناورى اطلاعات در سالهاى اخير و كاربرد وسيع آن در مديريت زنجيره تامين، بسيارى از فعاليتهاى اساسى مديريت زنجيره با روشهاى جديد درحال انجام است.
4- تعريف مديريت زنجيره تامين
تعاريف مختصر و جامعى كه مى توان از زنجيره تامين و مديريت زنجيره تامين ارايه داد، عبارتاند از:
زنجيره تامين: زنجيره تامين بر تمام فعاليتهاى مرتبط با جريان و تبديل كالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحويل به مصرف كننده نهايى و نيز جريانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مىشود. به طور كلى، زنجيره تامين زنجيرهاى است كه همه فعاليتهاى مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاى نهايى به مصرف كننده را شامل مى شود. دربارهى جريان كالا دو جريان ديگر كه يكى جريان اطلاعات و ديگرى جريان منابع مالى و اعتبارات است نيز حضور دارد. (LAUDON & LAUDON 2002)
مديريت زنجيره تامين : مديريت زنجيره تامين بر يكپارچه سازى فعاليتهاى زنجيره تامين و نيز جريانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طريق بهبود در روابط زنجيره ، براى دستيابى به مزيت رقابتى قابل اتكا و مستدام مشتمل مىشود. بنابراين، مدريت زنجيره تامين عبارت است از فرايند يكپارچه سازى فعاليتهاى زنجيره تامين و نيز جريانهاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طريق بهبود و هماهنگ سازى فعاليتها در زنجيره تامين تــــوليد و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراين براى بررسى يك سازمان منحصر به فرد در چارچوب اين تعاريف، بايد هر دو شبكه تامين كنندگان و كانالهاى توزيع در نظر گرفته شوند. تعريف ارايه شده براى زنجيره تامين، موضوعات مديريت سيستمهاى اطلاعات، منبعيابى و تداركات، زمانبندى توليد، پردازش سفارشات، مديريت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مىگيرد.
براى مديريت موثر زنجيره تامين ضرورى است كه تامين كنندگان و مشتريان با يكديگر و در يك روش هماهنگ و با شراكت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با يكديگر كار كنند. اين امر يعنى جريان سريع اطلاعات در ميان مشتريان و عرضه كنندگان، مراكز توزيع و سيستمهاى حمل و نقل كه بعضى از شركتها را قادر مى سازد كه زنجيرههاى عرضه بسياركارايى را ايجاد كنند. عرضهكنندگان و مشتريان بايد اهداف يكسان داشته باشند. عرضهكنندگان و مشتريان بايد اعتماد متقابل داشته باشند. مشتريان در زمينه كيفيت محصولات و خدمات به تامينكنندگان خود اعتماد مىكنند.
علاوه بر آن عرضهكنندگان و مشتريان بايد در طراحى زنجيره تامين براى دستيابى به اهداف مشترك و تسهيل ارتباطات و جريان اطلاعات با يكديگر شريك شوند. بعضى شركتها كوشش مىكنند تا كنترل زنجيره تامين خود را با كنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالكيت و يكپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجيره تامين از تهيه مواد و خدمات تا تحويل محصول نهايى و خدمت به مشترى به دست آورند. اما حتى با اين نوع ساختار سازمانى، فعاليتهاى مختلف و واحدهاى عملياتى ممكن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانى شركت بايد بر هماهنگى فعاليتهاى مختلف براى دستيابى به اهداف كلى شركت تمركز كند.
5- پنج عملكرد براى مديريت در برابر چالش هاى زنجيره تامين:
بسيارى از تكنولوژىها و ابزارها در بهبود راهكارهاى زنجيره تامين مورد استفاده قرار مىگيرد. دامنه پيادهسازى تكنولوژى، راههاى جديدى را براى تغيير ساختار سازمانى از تكنولوژى سختافزار به تكنولوژى نرمافزار و اطلاعات براى سازماندهى مىگذارد. براى رسيدن به كارايى و اثربخشى در مديريت زنجيره تامين پنج عملكرد را براى مديريت تفكيك كردهايم كه اين پنج وظيفه تا اندازهاى عاملى براى سازماندهى است.
مهارت و اثربخشى مديريت زنجيره تامين به صلاحيت و درستى اين پنج عملكرد وابسته خواهد بود. شكل 1 پنج عملكرد را نشان مى دهد.
شكل 1. پنج عملكرد براى مديريت زنجيره تامين
عملكرد1: ساختار شركاى زنجيره تامين:
طراحى زنجيره تامين بر اساس كارايى كه بر روى عوامل استراتژيك و با توجه و نيازمندىهاى مشترى براى طراحى زنجيره تامين است، پايهريزى شده است، به طورىكه محدوده محصولات موجود، سرويسها، محصولات جديد يا بخش مشتريان را پوشش مىدهد. بر پايه آگاهى از محصول نهايى در زنجيره تامين پايهريزى مىشود. اين به اين مفهوم است كه در دوره طولانى، كيفيت محصولات براى ادامه رقابت، بايد توسعه و بهبود بيابد. همچنين يكپارچگى زنجيره تامين، ميزان رقابتپذيرى سازمان را تعيين خواهدكرد .
عملكرد 2: پياده سازى ارتباطات مشاركتى:
اين بخش به انواع مشاركتهاى ضرورى براى شركت اشاره مىكند. اين عملكرد ارتباطات زنجيره تامين را به مشاركت با عوامل خارج از شركت گسترش مىدهد. هر تغييرى در زنجيره تامين بايد به اطلاع شركا برسد و در كل زنجيره پياده شود.
در اين قسمت عمليات پشتيبان فرآيندهاى زنجيره تامين بيان مى شوند.
• سازماندهى تغييرات و نقش عملكردها در تغييرات زنجيره تامين
• فرآيند مشاركتى براى طراحى مجدد زنجيره تامين
• اجراى ارزيابى ها و نقش آنها
• جايگاه عملكرد مديريت زنجيره تامين درون شركت
عملكرد 3 : طراحى زنجيره تامين براى سود دهى استراتژيك:
مديريت زنجيره تامين، مشاركت موثر عوامل خارج از شركت را ايجاب مىكند. اما ارتباط هر شركت با شركتهاى خارج از آن بسيار مشكلزا است. در مورد شركاءدقت به موارد زير ضرورى است:
• مركز رقابت: هدف مديريت زنجيره تامين و انتخاب شركا چه تاثيرى بر اهداف رقابتى دارد؟
• انگيزه شركا
• ساختار شركا
عملكرد 4 : اطلاعات مديريت زنجيره تامين
نقش سيستمهاى اطلاعاتى را در اصلاح زنجيره تامين نبايد ناديده گرفت. اين بخش نقش تكنولوژى را در اصلاح زنجيره تامين نشان مى دهد. تغييرات سيستمى بايد تغييرات ( اصلاح ) فرآيندها و استراتژى شركت تحت الشعاع قرار دهد.
• عناصر سيستم زنجيره تامين
• نوآورى تكنولوژيكى
استفاده از وابسته هاى نرم افزارى
• مشكلات موجود در مراحل پياده سازى
عملكرد 5: كاهش هزينه زنجيره تامين:
شاخص اصلى بهبودى زنجيره تامين، كاهش هزينه است. اين كوششها براى استراتژىها و سياستهاى كارايى انجام مى شود. پنج دليل اصلى هزينه زايى عبارتاند از:
• عدم وضوح فرآيند زنجيره تامين
• تغييرات رويه هاى داخلى و خارجى شركت
• ضعف موجود در طراحى توليد
• وجود اطلاعات ناقص براى تصميم گيرى
• ضعف حلقه هاى زنجيره در ارتباط ميان شركا زنجيره تامين
6- طرح كلى يك زنجيره تامين :
به طور كلى زنجيرهتامين، زنجيرهاى است كه همه فعاليتها مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاى نهايى به مصرف كننده را شامل مىشود. در ارتباط با جريان كالا دو جريان ديگر كه يكى جريان اطلاعات و ديگرى جريان منابع مالى و اعتبارات است نيز حضور دارد.
محققان و نويسندگان مختلف ، نگرشها و تعاريف متفاوتى را از زنجيره تامين ارايه كرده اند. برخى زنجيره تامين را در روابط ميان خريدار و فروشنده محدود كرده اند، كه چنين نگرشى تنها بر عمليات خريد رده اول در يك سازمان تمركز دارد. گروه ديگرى به زنجيره تامين ديد وسيعترى داده و آن را شامل تمام سرچشمههاى تامين (پايگاههاى تامين) براى سازما مى دانند. با اين تعريف ، زنجيره تامين شامل تمام تامين كنندگان رده اول ، دوم ، سوم … خواهد بود. چنين نگرشى به زنجيره تامين ، تنها به تحليل شبكه تامين خواهد پرداخت . ديد سوم ، نگرش زنجيره ارزش است كه در آن زنجيره تامين شامل تمام فعاليتهاى مورد نياز براى ارايه يك محصول يا خدمت به مشترى نهايى است. با نگرش ياد شده به زنجيره تامين ، توابع ساخت و توزيع به عنوان بخشى از جريان كالا و خدمات به زنجيره اضافه مىشود. در واقع بااين ديد، زنجيره تامين شامل سه حوزه تدارك ، توليد و توزيع است .
7- فرآيندهاى اصلى
مديريت زنجيره تامين داراى سه فرآيند عمده است كه عبارتاند از:
1) مديريت اطلاعات
2)مديريت لجستيك
3) مديريت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مديريت اطلاعات : امروزه نقش ، اهميت و جايگاه اطلاعات براى همگان بديهى است . گردش مناسب و انتقال صحيح اطلاعات باعث مىشود تا فرآيندها موثرتر و كاراترگشته و مديريت آنها آسانتر گردد. در بحث زنجيره تامين – همان طور كه گفته شد -اهميت موضوع هماهنگى در فعاليتها، بسيار حائز اهميت است . اين نكته در بحث مديريت اطلاعات در زنجيره ، مديريت سيستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نيز صحت دارد. مديريت اطلاعات هماهنگ و مناسب ميان شركا باعث خواهد شد تا تاثيرات فزايندهاى در سرعت، دقت، كيفيت و جنبههاى ديگر وجود داشته باشد. مديريت صحيح اطلاعات موجب هماهنگى بيشتر در زنجيره خواهد شد. به طور كلى در زنجيره تامين ، مديريت اطلاعات در بخشهاى مختلفى تاثيرگذار خواهد بود كه برخى از آنهاعبارتاند از:
مديريت لجستيك (انتقال، جابجايى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستيكى براى يكپارچه سازى فرآيندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغييرات سفارش، زمانبندى توليد، برنامه هاى لجستيك و عمليات انباردارى) ; تبادل و پردازش دادهها ميان شركا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و…) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحليل فرآيند منبع يابى و ارزيابى ، انتخاب و توسعه تامين كنندان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و … براى پيش بينى روند بازار و شرايط آينده عرضه و تقاضا; ايجاد و بهبود روابط بين شركا.
چنانچه پيداست ، مديريت اطلاعات و مجموعه سيستم هاى اطلاعاتى زنجيره تامين مى تواند برروى بسيارى از تصميمگيرىهاى داخلى بخشهاى مختلف زنجيره تامين موثر باشد كه اين موضوع حاكى از اهميت بالاى اين مولفه در مديريت زنجيره تامين است .
مديريت لجستيك : در تحليل سيستم هاى توليدى (مانند صنعت خودرو)، موضوع لجستيك بخش فيزيكى زنجيره تامين را در بر مى گيرد. اين بخش كه كليه فعاليتهاى فيزيكى از مرحله تهيه ماده خام تا محصول نهايى شامل فعاليتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى توليد و… را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعاليتهاى زنجيره تامين را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستيك تنها جريان مواد و كالا نبوده بلكه محور فعاليتهاى زنجيره تامين است كه روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتيبان آن براى بهبود در فعاليتها هستند.
مديريت روابط: فاكتورى كه ما را به سمت فرجام بحث راهنمايى مى كند و شايد مهمترين بخش مديريت زنجيره تامين به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مديريت روابط در زنجيره تامين است. مديريت روابط، تاثير شگرفى بر همه زمينههاى زنجيره تامين و همچنين سطح عملكرد آن دارد. در بسيارى از موارد، سيستم هاى اطلاعاتى و تكنولوژى مورد نياز براى فعاليتهاى مديريت زنجيره تامين به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دريك دوره زمانى نسبتا كوتاه تكميل و به كار گمارده شوند. اما بسيارى از شكستهاى آغازين در زنجيره تامين ، معلول انتقال ضعيف انتظارات و توقعات و نتيجه رفتارهايى است كه بين طرفين درگير در زنجيره به وقوع مى پيوندد. علاوه بر اين ، مهمترين فاكتور براى مديريت موفق زنجيره تامين ، ارتباط مطمئن ميان شركا در زنجيره است، به گونه اى كه شركا اعتماد متقابل به قابليتها و عمليات يكديگر داشته باشند. كوتاه سخن اين كه درتوسعه هر زنجيره تامين يكپارچه، توسعه اطمينان و اعتماد در ميان شركا و طرح قابليت اطمينان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نيل به موفقيت است.
8- فازهاى اصلى مديريت زنجيره تامين
فاز اول: طراحى مفهومى
فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است. در اين فاز نحوه اداره سازمان با ايجاد يك تصوير براى آينده و ايجاد يك ساختار براى پياده سازى تعيين مىشود. براى فرآيندهاى فاز اول يك مدل ويژه سازمان لازم است كه از يك سازمان به سازمان ديگر متفاوت است. بحث اصلى در اين فاز طراحى مفهومى است كه مدركى براى تصديق و اجراى دو فاز ديگر است. هدف از اجراى اين فاز درك جزييات مربوط به هزينهها و شناخت سيستم و منافع پيادهسازى SCM است.
فاز دوم: طراحى جزييات و تست
اين فاز همانطور كه در شكل پايين مشاهده مىشود مى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. يعنى جزييات طراحى مىشود و به طور همزمان راه حلها در دنياى واقعى تست مىشوند. در اين فاز ايجاد تغييرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پيادهسازى در سيستم به منظور پشتيبانى طراحى زنجيره تامين جديد توصيه مىشود.
فاز سوم: پياده سازى
در اين فاز در ادامه فاز دوم، زمانبندى پياده سازى دوره هاى بلندمدت عمليات و تغييرات در سيستم به منظور ايجاد تسهيلات انجام مىگردد. شكل زير فازهاى اصلى مديريت زنجيره تامين را نشان مىدهد:
شكل 2. فازهاى اصلى SCM
9- فنآورى اطلاعات و مديريت زنجيره تامين
مديريت زنجيره تامين بر رويكردى مشترى محور استوار است. بر اين اساس، ارتباط به موقع و كامل بين همه عناصر زنجيره براى اطلاع از نيازهاى مشترى و ميزان تامين نيازها از ضروريات زنجيره است. براى تسهيل جريان اطلاعات و مديريت دقيق آن بسترى مناسبى از نرم افزارها و سيستم هاى اطلاعاتى يكپارچه و شبكه هاى اكسترانت و اينترانت موردنياز است. با به كارگيرى تجارت الكترونيك در زنجيره تامين نيز مى توان بر مبناى مدل)7 B2B و8 (B2E براى توصيف عمليات خريد، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات ازطريق شبكه هاى رايانه اى و به خصوص اينترنت با تامين كنندگان بهره جست.
برمبناى مدلى ديگر از تجارت الكترونيك (E-COMMERCE) شركتهاى همكار در يك زمينه به خصوص از طريق شبكههاى الكترونيكى نيز مى توانند به همكارى و اشتراك مساعى بپردازند. چنين همكارى اغلب بين شركتهــاى حاضر در يك زنجيره تامين اتفاق مى افتد.
با توجه به اين كه بر مبناى مدلى ديگر از تجارت الكترونيك (E-COMMERCE) شركتهاى همكار در يك زمينه به خصوص ازطريق شبكه هاى الكترونيكى نيز مى توانند به همكارى و اشتراك مساعى بپردازند. چنين همكارى اغلب بين شركتهــاى حاضر در يك زنجيره تامين اتفاق مى افتد.
با به كارگيرى تجارت الكترونيك در زنجيره تامين نيز مى توان برمبناى مدل )7 B2B و8 (B2E براى توصيف عمليات خريد، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات از طريق شبكه هاى رايانه اى و به خصوص اينترنت با تامين كنندگان بهره جست.
10 – بررسى جايگاه مديريت زنجيره تامين در پيادهسازى تجارت الكترونيك
به طور كلى مديريت زنجيره تامين يكى از زيرساختارهاى پيادهسازى تجارت الكترونيك است. از ديد صنعتى تجارت الكترونيكى بين بنگاهها عمدتا در صنايعى رخ مىدهد كه زنجيره تامين در آن جا شكل گرفته باشد. يك توليدكننده همواره عاملى است كه در وسط فرآيند فعاليت اقتصادى قرار دارد. توليد كننده خود خريدار كالا از تامن كنندگان خود و فروشنده كالايى جديد به خريداران خود است. چون فروشنده به توليدكننده خود تامين كنندگان دارد و ضمنا خريدار كالا نيز ممكن است خود مشتريانى داشته باشد، ما با زنجيرهاى از بنگاهها روبهرو هستيم كه هر كدام هم خريدار و هم فروشنده هستند. اين مجموعه شبيه به زنجير است، زيرا همه به هم وابسته هستند. با مديريت درست زنجيره تامين همه عناصر موجود در زنجيره منتفع شده و ضمنا با ارايه كالاى مرغوب و ارزان جامعه را نيز منتفع مىكند. از همين رو يكى از مسايل مهم صنايع در كشورهاى پيش رفته «مديريت زنجيره تامين يا (SCM)، Supply Chain Management» است. يكى از عناصر مهم مديريت زنجيره خودكارسازى امر خريد و فروش بين اعضاى زنجيره است. اين امر آن قدر مهم و حياتى است كه حتى قبل از ظهور اينترنت صنايع خودروسازى و هوافضايى كه بزرگترين و پيچيدهترين زنجيرههاى تامين را دارند، خود با صرف هزينه گزاف اقدام به ايجاد شبكه كرده بودند.
در حال حاضر استاندارد EDI كه امروزه با كمك سازمان جهانى استانداردها در محيط اينترنت و بر بستر استاندارد XML براى امور تجارى در حال كاربرد است، از همين شبكههاى اختصاصى به وجود آمده است. براى مديريت زنجيره تامين پايدارى زنجيره يك عامل مهم و حياتى است و معمولا اشكال پيچيده، كارآمد و پايدار مديريت زنجيره تامين تنها در بنگاههاى بزرگ اقتصادى ديده مىشود. درحال حاضر در كشور ما در اين زمينه كمبود جدى وجود دارد. از يك طرف تعداد بنگاههاى اقتصادى بزرگ در كشور بسيار كم است. اين تعداد كم هم عمدتا ماهيتى غيرخصوصى دارند و بنابراين خود با مشكل پايدارى در مواجه با مسايل سياسى روبهرو هستند. از طرف ديگر تعداد زنجيرههاى تامين پايدار نيز در كشور بسيار كم است. دو نمونه قابل ذكر را مىتوان صنعت خودرو و صنايع نفت كشور دانست.
11- موانع پيادهسازيSCM
تحولات اخير كشورهاى منطقه آنها را ناگزير به به كارگيرى محصولات مديريت زنجيره تامين در حوزه صنايع مىسازد. پيش بينى مىشود در سالهاى آتى فرصتهاى بازار محصول مناسبى براى محصول در منطقه وجود داشته باشد كه فرصتهاى صادرات محصول را فراهم مىنمايد. اين كشورها به عنوان بازار بالقوه محصول در نظر گرفته مىشود.
به لحاظ ساختارى مهمترين مشكلى كه زنجيره تامين با آن روبروست، مشكل تعدد مراكز تصميم گيرى براى توليد، تبديل و جريان كالاست. اين امر موجب تشديد نوسانات تقاضا در طول زنجيره مى شود. هرچقدر از انتهاى زنجيره به سمت ابتداى زنجيره (اولين تامين كننده) حركت كنيد، نوسانات تقاضا تشديد مىگردد. اين پديده به اثر «شلاق چرمى» معروف است. اين مسئله موجب افزايش موجودى انباشته ميان اعضاى زنجيره مىگردد كه در نهايت باعث بالارفتن هزينه و قيمت نهايى كالا شده و قدرت رقابت زنجيره كاهش خواهديافت.
فناورى اطلاعات ازطريق تسهيل و تسريع تبادل اطلاعات سازمان و تامين كنندگان را قادر به آگاهى و تامين به موقع احتياجات يكديگر مى كنــد و اين فلسفه توليد به هنگام را قوت مىبخشد.
در سالهاى آتى با رشد صنعت نرمافزار پيشبينى مىشود كه محصول در صنايع مونتاژ قطعات الكترونيكى نيز نفوذ داشته باشد. پيشبينى مىشود با رواج به كارگيرى فنآورى اطلاعات در صنايع و آمادهسازى زيرساختارها و بستر پيادهسازى سيستمهاى مديريت زنجيره تامين حجم تقاضا به طور فزايندهاى افزايش يابد.
12- بررسى تكنولوژى توليد و برآورد نحوه تامين دانش فنى مورد نياز
مديريت زنجيره تامين بر رويكردى مشترى محور ا