مشارکت فناورى اطلاعات در کارآفرينى
نام نویسنده: سيد عليرضا حجازى
بخش مقاله آی تی ایران – در اين مقاله به بررسى مشارکت فناورى اطلاعات در کارآفرينى و ايجاد فرصت هاى شغلى پرداخته شده است. در حقيقت فناورى اطلاعات به عنوان موتور محرکى در نظر گرفته شده است که ضمن به حرکت درآوردن چرخ هاى شغلى و استخدامى، سبب رشد و پويايى اقتصاد جامعه و ايجاد نوع جديدى از اقتصاد مى شود که اقتصاد دانش محور ناميده مى شود. هدف از نگارش اين مقاله مرورى بر وضعيت فعلى در بازار کار فناورى اطلاعات و تأکيد بر نقش کارگشاى آن به عنوان يکى از راه حل هاى معضل بيکارى در جوامعى است که بخش عظيمى از جمعيت جوان آنها عليرغم برخوردارى از استعداد و انرژى کافى، همچنان از مشکل بیکاری رنج مى برند.
در اقتصاد رقابتى و مبتنى بر بازار امروزى که با تغييرات و تحولات سريع بين المللى ه١ ?راه شده و فرايند گذر از جامعه صنعتى به جامعه اطلاعاتى را سبب ساز گريده است، از کارآفرينى به عنوان موتور توسعه اقتصادى ياد مى شود که مى تواند در رشد اقتصادى کشورها، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعى نقش مهمى را بر عهده داشته باشد.
امروزه ديگر اقتصاد ملى جاى خود را به اقتصاد جهانى داده است و در اين عرصه کشورهايى موفق خواهند بود که فرصتهاى شغلى را تنها به چارچوب جغرافيايى خود محدود نسازند، بلکه فضاى کارى وسيعى به وسعت جهان در ذهن خود داشته باشند. اما واقعاً چه ابزار يا وسيله اى مى تواند چنين فضاى گسترده اى را فراهم نمايد؟ فناورى اطلاعات و در رأس آن اينترنت پاسخ اين سوال را به آسانى داده است. کاربردهاى گوناگون اينترنت طى دهه اخير سبب شده است ت اين امکان ارتباطى فرضيه اى را که در گذشته با شک و ترديد تحت عنوان \”دهکده جهانى\” مطرح مى شد، امروز براى ساکنان زمين به واقعيتى ملموس تبديل نمايد. امکانات منحصر به فرد اينترنت سبب پيدايش شکل جديدى از تجارت شد که امروزه به نام تجارت الکترونيک شناخته شده است.
انجام تعاملات تجارى به صورت پيوسته و سهولت در پرداخت و دريافت وجوه سبب ايجاد تحولى شگرف در ء ?کل و ماهيت تجارت گرديده است. همه اين امکانات و توانمندى ها به دست توانمند کسانى به وجود آمده اند که فکرى خلاق و ذهنى با استعداد داشته اند.
اينان کارآفرينان واقعى هستند؛ چرا که نه تنها سبب خود اشتغالى و اشتغال ايى براى مجموعه هاى انسانى وابسته به خودشان شده اند، بلکه ميليونها فرصت شغلى را نيز تنها با اتصال به اينترنت براى ميليونها نفر از ساکنان اين کره خاکى فراهم ساخته اند. بنا بر اين از يک سو با فناورى اطلاعات به عنوان بستر اشتغال زاى جهانى روبرو هستيم و از سوى ديگر با کارآفرينانى مواجه مى شويم که هر روز فرصت هاى جديدى را براى جويندگان شغل و کار در فضاى مجازى ايجاد می نمایند.
اين کارآفرينان طيف وسيعى را از ارائه کنندگان خدمات و محصولات در اينترنت تا برنامه نويسان و متخصصان فناورى اطلاعات در بر مى گيرند. بنابراين، اقتصاد دنياى امروز بر پايه نوآورى، خلاقيت و استفاه از دانش به ويژه دانش اطلاعات و ارتباطات استوار است.
چنين اقتصادى را اقتصاد مبتنى بر دانش يا اقتصاد دانش محور مى گويند. در اين مقاله از يك سو به تشريح مشاركت فناورى اطلاعات در کارآفرينى پرداخته مى شود و از سوى ديگر تعامل دو سويه ميان اين دو مورد بررسى قرار مى گيرد. در پرتوى مباحث مطرح شده، کوشش مى شود تصويرى روشن از توانمندى هاى بالقوه و بالفعل اين فناورى در ايجاد فرصتهاى نوين شغلى ارائه گردد. اميد است مطالب مطرح شده در اين مقاله بتواند در تصميم سازى ها و تدابيرى که احتمالاً به منظور رفع مشکل بيکارى اتخاذ خواهند شد، مورد بهره بردارى قرار گيرد.
1. کارآفرينى چيست، کارآفرين کيست؟
کارآفرينى موضوعى است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشى کشورهاى جهان قرار گرفته است. بررسى تاريخ ادبيات کارآفرينى مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئورى هاى اقتصادى و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئورى هاى ساير رشته هاى علوم گرديده است. کانتيلون (1755) که ابداع کننده واژه کارآفرينى است، کارآفرين را فردى ريسک پذير مى داند که کالا را با قيمت معلوم خريدارى مى کند و با قيمت نامعلوم مى فروشد. جين بپنتيست سى کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مى داند اما ويژگى خاصى را براى او در نظر نمى گيرد]1[. به عبارت ديگر فردى بايد عوامل توليد (زمين، نيروى کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص \”کارآفرين\” و به کار او \”کارآفرينى\” گفته مى شود]2[. يکى ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفرينى توسط شومپيتر ارائه شده است. وى در کتاب خود با عنوان \”ئئورى توسعه اقتصادى\” بين مفهوم واژه نوآورى و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآورى را استفاده از خطرپذيرى اختراع براى ايجاد يک محصول يا خدمت تجارى مى داند.
به نظر وى نوآورى عامل اصلى ثروت و ايجاد تقاضاست. بنا بر اين کارآفرينان مديران يا مالکانى هستند که با راه اندازى يک واحد توليدى- تجارى از اختراع بهره بردارى مى کنند]3[. با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص مى توان گفت کارآفرين کسى است که: – کار و شغل ايجاد کند. – خوداشتغالى و ديگر اشتغالى ايجاد کند. – ارزش افزوده ايجاد کند. – محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد. – خلاقيت و نوآورى کاربردى داشته باشد. – با خطرپذيرى، فعاليت هاى توليدى و اقتصادى انجام دهد. – نيازها را شناسايى و آنها را برآورده سازد. – فرصت ها را به دست آورد ها تبديل کند. – منابع و امکانات را به سوى هدف هدايت کند. – براى تقاضاهاى بالقوه محصول بيافريند (پيش بينى در عرضه و تقاضا). – ايده خلاق را به ثروت تبديل کند. 2. انواع کارآفرينى در يک نگاه کلى مى توان کارآفرينى را به دو نوع اساسى تقسيم نمود. کارآفرينى فردى و کارآفرينى سازمانى]4[. اگر نوآورى و ساخت محصولى جديد يا ارائه خدماتى نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفرينى فردى و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازمانى باشد؛ آن را کارآفرينى سازمانى مى نامند.
بسيارى از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکت هاى کوچک و متوسط (SMEها) شروع مى نمايند. اين شرکت ها سهم به سزايى در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت هاى بزرگ از انعطاف پذيرى بالايى برخوردارند. لذا بسيارى از دولت ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براى واحدهاى کوچک و متوسط در قالب انکوبتورها (مراکز رشد فناورى)، پارک هاى صنعتى و فناورى فراهم نمايند و آنها را تا زمانى که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاى جنوب شرقى آسيا 95% کل بنيادهاى اقتصادى و صنعتى کشورها را SMEها تشکيل داده و به عنوا! ن رکن اساسى در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذارند]4[. 3. مشارکت فناورى اطلاعات در کارآفرينى امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود مىآورند. فردى كه از بازراهاى مختلف و قيمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهترى را برى رسيدن به سود بيشتر مى تواند بگيرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتى، جنبه ديگرى دارد كه به دانش منتهى مىشود و در مكانيزم تصميمگيرى و انجام بهتر آن اثر مىگذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهاى متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد مىكند. اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسى مورد نياز هر فعاليت كارآفرينى هستند.
كارآفرينى در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمانها و انسانها امكانپذير نيست. كارآفرينى مستلزم كشف يك نياز اجتماعى است. و كشف نيازهاى اجتماعى به شناخت اجتماع، نيازهاى آن و بافت فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى آن وابسته مىباشد. در شناسايى نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايدهپرداز يا تئوريسين مىبايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راهحلهايى براى رفعآن نياز، در نقاط ديگرى از دنيا ارائه شده است.
بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليء ? كارآفرينى است. فناورى اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازهاى را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامينكنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همة عوامل دستاندركار يك چرخة اقتصادى قادرند در يك فضاى مجازى مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينتنت تئوريها و نظريات جديدى را به ميان آورده است كه يكى از آنها اشتغال پيوسته است. در اين نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رايانه اى انجام مى دهد و حاصل کار را (که مى تواند محصولى مانند يک نرم افزار يا خدمتى نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار مى دهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجارى اعتبارى اينترنتى نظير حسابهاى اينترنتى و کارتهاى اعتبارى صورت مى گيرد. مجموعه اين فعاليت ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک ناميده مى شود، قابل بررسى است.
در حقيق تجارت الكترونيكى يكى از نمودها و كاربردهاى ويژه فناورى اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعى از تعاملات بازرگانى در كشورهاى پيشرفته به شيوه الكترونيكى صورت ميپذيرد. بر اساس آمارهاى رسمى اعلام شده، تجارت الكترونيكى آمريكا طى سال 2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بينى ميشود در سال 2006 به 1/7 هزار ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكى مالزى در سال ، 7/13 ميليارد دلار بود كه پيش بينى مى شود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد]5[. بديهى است كه رسيدن به چنين حجمهاى دلارى در تجارت الكترونيكى بر اساس برنامهريزي و اء ?تفاده از فرصتهاى تجارى امكانپذير خواهد بود. شركتهايى مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهى توانستهاند ارزش بسيارى را كسب نمايند. آمارها نشان مىدهد كه در طى 5 سال آخر قرن گذشته ارزش برخى از اين شركتها بيش از 200 برابر شده است]7[. كارآفرينى در اينترنت به اين موارد خلاصه نمىشود و موارد بسيارى خصوصاً در زمينه نرمافزارهاى مبتنى بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفرينى در شيوههاى جذب مشتريان اينترنتى، بازاريابى اينترنتى، همكارىها و شبكههاى مجازى، واقعيت مجازى، آموزش و كار از راه دور و … همه و همه گستردگى كارآفرينى در عصر اطلاعات را نشان مىدهند. اينترنت شبكهاى مجازى است كه تا حد زيادى مستقل از محل مى باشد. اين شبكه بازارى بدون مرز است كه مىتوان به راحتى در آن تجارت نمود. براى اين منظور مىبايست افراد كارآفرين با ايدههايى نو، شركتهايى اينترنتى را تاسيس كنند و پس از مدتى كه ارزش فوقالعادهاى يافتند آنها را بفروشند. گسترش روز افزون اينترنت در عرصه هاى گوناگون خدمات که بر مبناى پيدايش نيازهاى جديد صورت مى گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشترى جذب اين بازار کار مجازى شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاى خصوصى و دولتى در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفى محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند، از اين رو اولين نيازى که فرا روى آنها قرار مى گيرد؛ مراجعه به افرادى است که از دانش و مهارت كافى براى انجام چنين فعاليت هايى برخوردار باشند. طبيعى است که امروز نميتوان مؤسسهاى را عارى از متخصصان فناورى اطلاعات! يافت.
ورود رايانه و فناوريهاى مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتى سبب شده است که بازارى دائمى براى متخصصان فناورى اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناورى اطلاعات به عنوان يک پديده به نوبه خود سبب کارآفرينى در حوزه هاى مختلف گرديده است. 4. ويژگى هاى مؤثر فناورى اطلاعات در كارآفرينى فناورى طلاعات با برخوردارى از ويژگى ها و قابليت هاى مختلف توانسته است انعطاف پذيرى شايان توجهى را در زمينه كارآفرينى از خود نشان دهد. همين ويژگى ها سبب افزايش كارايى اين فناورى در امر كارآفرينى و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلى مى توان به برخى از اين ويژگى ها اشاره نمود: • افزايش سرعت محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فورى آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهرهورى را افزايش مىدهد. فناورى اطلاعات امكان جستجو و دستيابى سريع به اطلاعات را نيز فراهم مىكند.
• افزايش دقت در مشاغل مبتنى بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه فناورى اطلاعات دقتى بالا ثابت را تامين و تضمين مىكند. در انواع فعاليتهاى پردازشى و محاسباتى دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
كاهش اندازة فيزيكى مخازن اطلاعات با توسعة فناورى اطلاعات و بكارگيرى آن ديگر لزومى به حمل و نگهدارى حجم زيادى از كتابهاى مرجع تخصصى وجود ندارد. به راحتى مىتوان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نموده و يا آنكه منابع مورد نياز را از طريق شبكههاى رايانهاى دريافت نمود. • رفع برخى از فسادهاى ادارى استفاده از فناورى اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش مىدهد و بسيارى از واسطهها را حذف مىكند. اين دو مزيت كليدى منجر به رفع برخى از فسادهاى ادارى خصوصاً در سطوح پايين مىشوند. • ايجاد امكان كار تمام وقت به كمك فناورى اطلاعات بسيارى از استعلامها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكههاى كامپيوترى و به صورت خودكار انجام مىگيرد. بنابراين مىتوان به صورت بيست و چهار ساعته از آن بهره گرفت. • ايجاد امكان همكارى از راه دور مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستمهاى همكارى ، EDI و غيره نمونههايى از كاربردهاى فناورى اطلاعات در اين زمينه هستند.
كاهش هزينههاى سيستم يا سازمان با توجه به موارد فوق به خصوص افزايش سرعت كه باعث انجام تعداد كار بيشتر مىشود و انجام كار تماموقت، بهرهورى سيستم افزايش مىيابد و در نتيجه باعث كاهش مقدار زيادى از هزينهها مىگردد. 5. وضعيت فعلى و آينده در بازار کار فناورى اطلاعات گزارشى که اخيراً توسط مجمع فناورى اطلاعات آمريکا براى سال 2003 تهيه و ارائه شد، روشن ساخت در آينده تقاضا براى نيروى کار فناورى اطلاعات (IT) در کشورهاى در حال رشد رو به فزونى خواهد گذاشت و در کشورهاى پيشرفته کاهش خواهد يافت]6[. همچنين در گزارش مذکور آمده است که تفاوتهاى چشمگيرى ميان روشهاى شرکت هاى IT و غير IT در رسيدگى به نيازهاى نيروى کار وجود دارد، از جمله تمايل به صادر نمودن متخصصان معينى از مشاغل IT به كشورهاى خارجي. در حال حاضر از هر 10 نفر کارمند IT ، 9 نفر در بانکها، شرکت هاى بيمه، کارخانه هاى توليدى و ديگر سازمانهاى غير IT کار مى کنند. بررسى جديدى که توسط مجمع فوق الذكر به عمل آمده است، نشان مى دهد که نه تنها اکثريت کارکنان IT در خارج از صنعت IT فعاليت دارند، بلکه ديدگاه و اميدهايى که از دو گروه کارکنان IT و غير IT وجود دارد، کاملًا متفاوت است. در سالهاى گذشته مشاغل IT با يک ضريب رشد دو رقمى به عنوان راهى براى پيشرفت مطرح بودند، حداقل براى کسانى که به دنبال سريع ترين روش استخدام بودند. اکنون نسبت به سالهاى قبل چيزهاى زيادى تغيير کرده است، حتى اقتصاد هم روند بهبود خ١ ?د را خيلى آرام و به تدريج طى مى کند. امکان استخدام خارج از صنعت IT مطمئن تر به نظر مى رسد و به آشفتگى کمترى دچار مى شود.
شرکتهاى غير IT استعداد بيشترى در استخدام نيروى کار مطابق برنامه هاى خود دارند و مشاغل را به ندرت به خارج از کشور منتقل مى کنند، ضمن آنکه روند افزايش حقوق در آنها طبيعى تر است و پرداخت ما به التفاوت يا مساعده به پرسنلشان را قطع نمى کنند. واقعيت در آمريکا اين است که شرکت هاى IT 41219 نفر از کارمندان خود را بين فصل اول سال 2002 و فصل اول سال 2003 اخراج کردند که اين رقم در مورد شرکتهاى غير IT بالغ بر 438924 بود. استخدام در شرکتهاى IT طى يک دوره 12 ماهه همچنان ناچيز بود. اين داده ها به معناى آن هستن که نيروى کار IT در كشورهاى پيشرفته و صنعتى در حال ثبات و استقرار است. بازار نرم مشاغل IT نشان دهنده اين حقيقت بوده است که از هر چهار شرکت سه شرکت مى گويند طى دوازده ماه گذشته تغييرى در پرداخت حقوق کارکنان IT خود نداشته اند.
76 درصد از شرکت هاى غير IT و 49 درصد از شرکت هاى IT که اين تغيير را داده اند، مى گويند طى سال گذشته پرداخت ها را افزايش داده اند. فقط 8 درصد از شرکت ها که دست به کار شده اند، مى گويند که طى 12 ماه گذشته پرداختهايشان همچنان در سطح پايينى قرار داشته است. شرکت هاى IT بيش از 20 برابر بيشتر از اين رقم نسبت به شرکت هاى غير IT سهم داشته اند. 17 درصد از شرکتها مى گويند که براى تغيير در پرداخت ها برنامه ريزى کرده اند و اى١ ? کار را در ارتباط با کارکنان IT طى 12 ماه آينده انجام خواهند داد.
65 درصد از شرکتهاى IT مى گويند دستمزدها را افزايش خواهند داد، در حاليکه 11 درصد مى گويند حقوقها را کاهش خواهند داد]6[. اما در کنار اين واقعيت ها افق هاى اميد بخشى نيز به چشم مى خورند. همانطور که اقتصاد تعداد فزاينده اى از متقاضيان واجد شرايط کار را به وجود آورده است، مديران کارفرما نيز مى توانند در پرکردن مشاعل خود آزادى انتخاب بيشترى داشته باشند. در اواخر دهه 1990 و در بازارهاى رقابتى، کارفرمايان بيشتر مايل به دادن آموزش رسمى و گرفتن تجربه مشخص کارى بودند. با نرمتر شدن بازار، کارفرمايان نيز بيشتر مايل به جذب آموزش و تجارب کارى ويژه شدند. اکنون شرکتها مى خواهند مشاغل IT خود را به چند دليل به خارج از کشور منتقل کنند. اين دلايل شامل نياز به بومى سازى گسترده محصولات ١ ? خدمات، توانايى استفاده از اختلافات زمانى و جغرافيايى براى ايجاد شيفت هاى دوم يا سوم کارى به عنوان وسيله اى جهت باز نگه داشتن بازارها و نيز يک استراتژى براى کاهش هزينه ها مى باشد. از آنجايى که طبيعت شرکت هاى خارجى جمعيت هاى نيروى کارى IT را بيش از گذشته پيچيده ساخته است، تعادل سنتى ميان هزينه و کيفيت به تدريج از ميان مى رود. در نتيجه، توسعه خارجى مشاغل بيشتر به عنوان يک گزينه مطرح مى شود و کارفرمايان بيشترى اين راه حل را در ارتباط با انواع بيشترى از مشاغل IT در نظر مى گيرند. 6. نتيجه گيرى ملاحظه شد كه فناورى اطلاعات تحولات زيادى در كليه فعاليتهاى اجتماعى ازجمله كارآفرينى بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفرينى مدرن مورد توجه قرار گرفته است.
همچنين كارآفرينى در فناورى اطلاعات پهنه وسيعى براى فعاليت دارد. كارآفرينى لازمة توسعه فناورى و توسعه فناورى بستر كارآفرينى است. بنابراين با يك تعامل دو سويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفرينى، وظيفه نهاد هاى مسئول مدنى و اجتماعى مشخص مىشود. دولتها بايد بستر كارآفرينى در حوزه فناورى اطلاعات كه همان شبكههاى ارتباطى و اطلاعاتى مىباشد را توسعه دهند ١ ? تقويت كنند و امكان دسترسى آسان همگان به اين شبكهها را فراهم نمايند. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكهها را ايجاد كرده و گسترش دهند و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايند.
از سوى ديگر در بخشهاى خصوصى شرکت هاى IT در حال افزايش کارکنان پشتيبانى فنى هستند و اين نشان دهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات يا برنامه هاى جديد نيازمند نيروهاى انسانى تازه نفس هستند. اين گونه فعاليتها علاوه بر آنكه سبب رشد سرمايه IT مى شوند، جذب منابع انسانى را نيز در پى دارند. بنابراين به نظر مى رسد اين شرکت ها بتوانند فراتر از اهداف استخدامى خود بروند و سهم بيشترى در كارآفرينى داشته باشند. همچنين انتقال مشاغل IT به خارج مى تواند به عنوان يكى از قابليت هاى بالقوه بازار كار فناورى اطلاعات در نظر گرفته شود.
• منابع و مآخذ: 1. Stevenson, H. H. and Jaarillo, J.C (1990) “A Paradigm of Entrepreneurship, Entrepreneurial Management”, Strategic Management Journal, 11, 17- 27. 2. عابدى، رحيم. نقش کارآفرينان در تحول خلاق سازمانهاى ادارى، مجله دانشکده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه اروميه، دوره اول، پاييز 1380، شماره 1. 3. Szilagy, A.D and Wallace, M.J. 1987, “Entrepreneurship”. 4. موسوى، سيد محمود. نقش کارآفرينى ر توسعه صنعتى و اقتصادى، مجله رهيافت، شماه 29، بهار 1382 5. شهيدى، مهدي. تجارت الكترونيكى ابزارى براى كاهش شكاف ديجيتالى، عصر ارتباط، 22 تيرماه 1382 6. حجازى، سيد عليرضا. برر سى وضعيت منابع انسانى فعال در حوزه فناورى اطلاعات ايالات متحده، http://www.systemgroup.net 7. “How Information Technology Entrepreneurship has changed the world?” http://www.jackmwilson.com/eBusiness/ITE.htm