جدا از تحولی که با ظهور اینترنت در عرصه ارتباطات پدید آمده، پیشرفت و نفوذ روزافزون این فناوری موجب شده تجارت الکترونیک به یکی از ارکان اصلی تجارت در سراسر دنیا تبدیل شود و گواه آن نیز حضور شرکتهای تکنولوژی در صدر ارزشمندترین شرکتهای دنیاست. امروزه فروشگاههای آنلاین مانند آمازون و علیبابا توانستهاند علاوه بر تغییر سبک زندگی مردم دنیا، توازن بازارهای سنتی را هم بر هم زده و به بازیگر اصلی در حوزه فروش محصولات مختلف در سراسر دنیا تبدیل شوند. حذف واسطه، عدم نیاز به حضور فیزیکی، قیمت لحظهای و دسترسی برابر برای تمام مردم باعث شده فروشگاهها آنلاین به اولین مرجع کاربران برای هر نوع خریدی تبدیل شوند.
در ایران هم از این دست شرکتها کم نیستند و دیجیکالا را میتوان نمونه خوبی از فروشگاههای آنلاین دانست که طی حضور حدودا ۱۰ ساله خود توانسته به یکی از مراجع اصلی خرید و استعلام قیمت محصولات، علیالخصوص تجهیزات الکترونیکی تبدیل شود. موبایل، یکی از محصولاتی است که از روزهای آغازین دیجیکالا در این فروشگاه عرضه شده و حتی میتوان آن را مهمترین محصول این فروشگاه دانست. اما در پشت صحنه چه افرادی وظیفه خرید، فروش و نظارت بر قیمتها و فروشندگان موبایل در دیجیکالا را بر عهده دارند؟ ساز و کار تامین کالا و تعیین قیمت مناسب آن هم به صورت روزانه و حتی لحظهای چگونه و توسط چه افرادی انجام میشود؟ در گفت و گو با احمد نقوی، مدیر بخش موبایل دیجیکالا، به بررسی نقش تیم موبایل و همچنین ساز و کار تامین، فروش و نظارت بر قیمت موبایل در این مارکت پلیس میپردازیم.
از خودتان برایمان بگویید. اینکه از کجا شروع کردید و چگونه به دیجی کالا پیوستید؟
من متولد ۱۳۶۱ هستم. در طول دوران دانشگاه به صورت پاره وقت تدریس و کارهای سخت افزار کار کامپیوتر میکردم و بعد از آن که همچنان دانشجو بودم وارد شرکت سونی گلف شدم و مسئول دستگاههایی مثل دوربین و دستگاههای پخش کننده mp3 و تلویزیون شدم. پس از آن به شرکت سامسونگ رفتم و مدیر محصول کالاهای آیتی بودم که در آن زمان مانیتورهای سامسونگ سهم ۵۰ درصدی از بازار را داشتند. بعد از آن مدیرعامل شرکتی شدم که وظیفه توزیع و فروش لپتاپهای سامسونگ را بر عهده داشت و به نوعی نوت بوکهای سامسونگ را در ایران با این شرکت لانچ کردیم. سپس وارد شرکت سونی موبایل شدم و از آنجا کارم با موبایل پیوند خورد و مدیریت بخش موبایل سونی را در آن زمان بر عهده داشتم. پس از آن مدیر فروش کشوری سونی شدم.
سپس تصمیم گرفتم دوباره ادامه تحصیل بدهم و ارشد MBA قبول شدم و همزمان با شرکت سامتل وارد همکاری شدم که آن شرکت هم در حوزه توزیع موبایل فعالیت میکرد. بعد از آن بود که با دیجیکالا وارد همکاری شدم.
کمی از تیم بازرگانی دیجیکالا و ساز و کار آن بگویید
تیم بازرگانی دیجیکالا به صورت کلی وظیفه تامین کالا، هماهنگی فروش کالا و مدیریت فعالیت و کسب و کار فروشندگان در دیجی کالا را بر عهده دارد. یعنی اینکه چه کالایی را با چه قیمت بخریم یا اینکه روی قیمت کالای فروشندگان نظارت کنیم و یا اینکه روی فروش کالاها هماهنگی و برنامه ریزی کنیم. در کل همه چیزهایی که به جنبه تجاری تهیه و تامین و فروش کالا ارتباط دارد، بر عهده تیم بازرگانی دیجیکالا است.
تیم بازرگانی عملا کنترل جنبه تجاری دیجیکالا را بر عهده دارد. به بیان بهتر تصمیم گیری در خصوص مقدار فروش، تعداد فروش، میزان سودآوری، سرعت گردش مالی و مسائل مرتبط در این زمینه با تیم بازرگانی است.
چند نفر در بخش بازرگانی دیجی کالا در حال حاضر فعال هستند؟
فکر میکنم حوالی سیصد نفر و تیمی که ما در بخش موبایل هستیم حدود ده نفر است و فعالیت این افراد بر حسب برندهای مختلف دسته بندی شده است. مجموع نظارتی هم که روی فروشندگان انجام میگیرد بر حسب برند بین اعضای تیم تقسیم شده است.
موبایل یکی از بخشهای شناخته شده دیجی کالاست و یکی از محصولاتی است که قیمت آن در دیجیکالا به عنوان یک ملاک در کل بازار روزانه موبایل ایران محسوب میشود. همچنین با توجه به شرایط حال حاضر و نوسان قیمتها، بسیاری در بازار موبایل به قیمت دیجی کالا رجوع میکنند. با توجه به اینکه بخش موبایل از اهمیت و حساسیت خیلی بالایی برخوردار است، تیم شما با چالشهایی مثل گارانتی، واردات، تعویض و تغییر لوازم داخل جعبه ی گوشی که برخی فروشندگان انجام میدهند، چگونه برخورد میکند و چه اقداماتی در این موارد انجام میدهد؟
یکی از پرچالشترین کسب و کارها در ایران کسب و کار موبایل است و موبایل نه تنها در سطح کشور دومین حجم واردات کشور را به خودش اختصاص میدهد بلکه دیجی کالا هم در آن بازیگر بزرگی است و مواردی که به آن اشاره کردید شاید فقط چند مشکل از پنجاه مشکل جدی باشد که کسب و کار موبایل با آن مواجه است. آن چیزی که برای ما واقعا مهم است این است که در نهایت مصرف کننده راضی باشد و در نهایت برای اینکه این اتفاق رخ دهد خیلی مواقع پا را فراتر از استانداردهای بازار موبایل ایران میگذاریم.
شما حتی زمانی که از فروشگاه فیزیکی خرید میکنید، در همان چند دقیقه امکان تشخیص اصل بودن تمامی قطعات و وسایل داخل کارتن را ندارید اما در دیجی کالا عملا شما میتوانید مطمئن باشید که تا هفت روز به شما مهلت تست داده شده و اگر در نهایت شما به هر دلیلی از عملکرد راضی نبودید، میتوانید محصول را برگردانید و این به نظر من قدم بزرگی است. حالا ممکن است شما بگویید این یک الزام قانونی در خرید غیر حضوری است که هفت روز باید مهلت بازگشت داشته باشید.
در بحث قیمت هم ما یک تیم کامل داریم که هر روز قیمت بازار را چک میکند. بخش بازرگانی هم جداگانه رصد میکند و برای اینکه با قیمت بازار رقابتی باشد یک تیم دیگری هم داریم تحت عنوان قیمت گذاری (پرایسینگ) که از وظیفه آن تنظیم قیمت مرجع است. برای مثال تیم قیمتگذاری میگوید قیمت کالای ایکس امروز در بازار ۵ هزار تومان است و فروشنده دیجی کالا را موظف میکند که ایکس درصد بالاتر از پنج تومان یا پایینتر از پنج تومان در دیجیکالا نفروشد و اگر فروشنده بخواهد از بازه تعیین شده بالاتر یا پایینتر قیمتگذاری کند، سیستم ما این اجازه را به او نمیدهد.
از نظر شما بزرگترین چالش در بخش موبایل دیجیکالا چیست؟
به نظر من تامین کالا مشکل شماره یک و نوسان مشکل شماره دو است.
ما کلا شش برند فعال در بازار داریم و حالا برندهایی را که سهم زیر یک درصد دارند حساب نمیکنیم. از این شش برند فقط سه برند در ایران حضور رسمی دارند و از این سه برند فقط یکی کار بازرگانی انجام میدهد.
این یعنی بازاری داریم که انتخاب مصرف کننده را میل او تعیین نمیکند؛ یعنی موجودی بازار است که انتخاب مشتری را مشخص میکند نه این که یه گستره معقول از کالاها باشند و مصرف کننده مطابق نیازش انتخاب کند.
بعد از این به مسئله نوسان دلار میرسیم که معمولا خریدار را دچار سردرگمی میکند. این شاید همانقدر که مشکل مصرف کننده است، به همان نسبت مشکل وارد کننده و تامین کننده هم باشد. حال ما در دیجی کالا هم وارد کنندهایم و هم از بازار خرید میکنیم و هم مارکت پلیس داریم. در کل مشکل همه فعالان این صنعت کم و بیش همین است که کسب و کار با شرایط فعلی اقتصادی خیلی نوسان دارد.
نظارت روی فروشندگانی که در مارکت پلیس دیجی کالا موبایل میفروشند احتمالا سختتر باشد ؛ کنترل قیمتهای این فروشندگان چگونه است؟ آیا فروشندگانی وجود دارند که بخواهند خارج از عرف در دیجیکالا موبایل عرضه کنند؟ الگوریتم شما برای کنترل این قیمتها چیست و چه برخوردهایی بعضا با این فروشندگان متخلف صورت میگیرد؟
در وهله اول دیجی کالا خودش یک ساختار قیمت قانونی را در سیستم پیاده سازی کرده است یعنی اینکه فروش کالا با سود یا در چارچوبی خارج از شرایط قانونی امکان پذیر نیست. به این شکل که مثلا قانون تعیین کرده سود خرده فروشی کالای ایکس از نظر قانون هفت درصد است شما به عنوان فروشنده اگر هفت ممیز یک دهم درصد را وارد کنید، موقع قیمتگذاری سیستم پیغام خطا میدهد و شما نمیتوانید با چنین قیمتی موبایل بفروشید.
در کل سقف سود قانونی در سیستم دیجیکالا اعمال شده است و این باعث میشود که عملا قیمت گذاریهایی که دیجی کالا دارد همیشه در چارچوب قوانین سازمان حمایت از مصرف کننده باشد.
تفاوتی که ما در مورد موبایل با بقیه کالاها داریم این است که تغییر دادن قیمت مرجع در کیس موبایل تقریبا هر روز انجام میشود و این همکاری بین تیم موبایل و تیم قیمت گذاری انجام میشود. این یعنی مدیریت بازار صرفا به نظر یک نفر محدود نیست، چند بخش مختلف در آن نقش ایفا میکنند که این باعث میشود تصمیمات، شخصی و سلیقهای نباشند و بیشتر تصمیمات سیستماتیک باشند.
تیم قیمت گذاری از تیم موبایل جداست یا جزئی از همان تیم موبایل است؟
ما یک تیم داریم به اسم قیمتگذاری (پرایسینگ) که وظیفه آن مشخص کردن قیمت نیست بلکه نظارت کلی بر سطوح قیمت هاست. در تیم بازرگانی تصمیم گیری میشود که موبایل ایکس ۵۰۰۰ تومان باشد یا ۵۱۰۰. تیم قیمت گذاری چک میکند که آیا ۵۱۰۰ قیمت معقولی هست یا خیر. اگر معقول نبود با تیم بازرگانی تعامل میکند و میگوید که مثلا پنج گزارش مصرف کننده داریم که قیمت آن ۵۱۰۰ نیست بلکه، ۴۸۰۰ است. در پایان یا این دو تیم به یک تفاهم میرسند یا در نهایت آنچه که به نفع مصرف کننده است در سیستم قرار داده میشود.
انجام این همه کار در روز با تعداد نفراتی که در تیم خود دارید کار سختی نیست؟
من کتمان نمیکنم که کار سختی است. به نظر من کار کردن در دیجیکالا واقعا مثل قایق سواری در آبهای خروشان است. کار سختی است، انرژی زیادی میبرد و همچنین تصمیمات لحظهای باید بگیریم که خیلی وقتها اثرات بزرگی دارد. این در عین حال هیجان و جذابیت دیجی کالا هم محسوب میشود.
یعنی علیرغم سختی و چالش، شما از منطقه امن به بیرون هل داده میشوید و یک بخش ارضا کننده در این کار این است که شما یک راه جدید را میسازید. دیجی کالا امروز واقعا نقش بزرگی در صنعت تجارت الکترونیک ایران دارد و در کنار چند شرکت دیگر در حال ساختن راههای جدید هستند. قطعا ساختن یک راه از رد شدن از آن کار سختتری است ولی این حس که مجموعهای که در آن هستید در حال ساخت یک راه جدید است، باعث میشود سختیهای کار در دیجیکالا برای هم تیمیها قابل تحمل و لذت بخش باشد. این یعنی در دیجیکالا شما کاری را میکنید که حس ارزش آفرینی جدا از مزیتهای مالی به شما میدهد.
مثلا شما احساس میکنید بخشی از یک سیستمی هستید که باعث میشود موبایلی که یک نفر در تهران میتواند با بهترین قیمت خریداری کند، شخصی در روستای دور افتاده سیستان هم با همان قیمت میتواند بخرد. اسم این هرچه که باشد حس خوبی به شما میدهد.
از طرفی هم فرصتهای خوبی به هم تیمیها داده میشود که شاید در دیگر شرکتها چنین چیزی نباشد. برای مثال به یک عضو ۲۲ ساله تیم این فرصت داده میشود که دو هزار عدد جنس پنج میلیون تومنی را خریداری کند و این توان تصمیم گیری در این سطح به او داده میشود و از همه لحاظ از طرف تیم حمایت میشود.
در این موارد دیگر بحث سودآوری ریالی برای شرکت مطرح نیست، بلکه حس رضایتی است که بعد از فراهم کردن امکان خرید گوشی برای همه مردم حتی در نقاط دورافتاده کشور را فراهم میکنیم. این حس خوبی است که کمک میکنیم حق مصرف کنندهای را که در بسیاری از موارد در بازار رعایت نمیشود، برای او فراهم شود.
نکته دیگری که میتوانم آن را دوباره به آبهای خروشان تشبیه کنم اینکه در اینجا شما در محیطی کار میکنید که میبینید آنها هم در حال تلاش برای هدفی هستند که دقیقا شما هم همان هدف را دارید. همین حس همبستگی بین آدمها یکی از مواردی است که به نظرم روی اعضای تیمها در دیجیکالا خیلی تاثیرگذار است.
مثلا شاید باورتان نشود که ما خیلی اوقات معاملاتمان ساعت ۱۰ شب انجام میشود. گاهی دوهزار عدد موبایل میخواهیم بخریم و برای این که با قیمت خوب بخریم ساعت ۲ شب باید برویم و معامله کنیم.
یا حتی شده به خاطر همین شرایط ساعت ۱۰ شب با تیم مارکتینگ تماس بگیریم و از آنها بخواهیم محصولمان را برای ۳ روز دیگر در شگفتانگیر ثبت کنند و او هم قبول میکند همان ساعت و در تایم استراحت یا شام این کار را برایمان انجام دهد. شما حتی خیلی وقتها میبینید بچهها کار همدیگر را انجام میدهند. اما آیا برای انجام این کارها کسی اجباری دارد؟ یا اگر انجام ندهد توبیخ میشود؟ هرگز
این موفقیت و پیشرفتی که دیجی کالا در این مدت در حوزه ی موبایل داشته، چند درصد آن را مدیون فرهنگ سازمانی میبینید و چقدر از آن را وابسته به الگوریتمهایی میبینید که برای قیمت گذاری در بخش موبایل شکل گرفته است؟
درصد دادن سخت است چون در برهههای مختلف این اعداد فرق میکنند. مثلا در شرایطی که بازار با ثبات است، حجم واردات ثبات دارد و نوسان عجیب و غریبی انتظار نمیرود، در این شرایط نقش تکنولوژی زیاد است و میتوانیم این چارچوبها را اتوماتیک کنیم؛ به شکلی که بدون نیاز به دخالت مرتب انسان کارش را درست انجام دهد و مشتری هم از آن بهره ببرد.
اما در شرایطی که بازار خیلی پر نوسان میشود، شما صرفا نمیتوانید یک حجم نوسان ثابت را در نظر بگیرید چرا که بازار در طول روز نوسان خیلی بیشتر از آن درصدی را دارد که شما برای کالاها در نظر گرفتهاید. برای مثال در مواردی شده که در یک روز ۴ بار درصد نوسان را تغییر دهیم. در این نوع موارد استفاده از الگوریتم ثابت ممکن نیست و نقش نیروها پررنگتر میشود.
در گذشته بارها دیدهایم که برخی برندها به صورت انحصاری یک سری مدلهای گوشی خود را در دیجیکالا عرضه کردهاند. از این مدل پروژهها چقدر داشتهاید و فکر میکنید چقدر در شناخته شدن برندها و عرضه آن محصول با قیمت مشخص در بازار تاثیر دارد؟
ما تجربههایی که با برندها داشتیم به خاطر فرمت دیجی کالا که خیلی نزدیک به فرمت شرکتهای بینالمللی است، همکاریها همیشه خوب بوده چون دیجی کالا از نظر دیتا غنی است و این دیتا به تصمیم گیری درست برندها برای بازار ایران کمک میکند.
البته این مدل همکاری چند مزیت و معایب دارد. یک مزیت آن این است که شما میتوانید کالایی را با توجه به ساختار هزینه فروشگاههای آنلاین بفروشید.
مثلا اگر درساختار توزیع آفلاین یک موبایل سه لایه کانال فروش را باید رد کند و سه دست باید بچرخد تا به دست مصرف کننده در یک شهر دور برسد. اما در دیجیکالا خریدار مستقیما از ما یا همان تولیدکننده میخرد. این باعث میشود بخشی از سودهای شبکه توزیع به مصرف کننده برسد.
مزیت دیگری که میتواند داشته باشد اینکه رقابتی که در سطح بازار ممکن است برای این کالا پیش بیاید رقابت کنترل شدهتری خواهد بود. بعضی وقتها این رقابت کنترل شدهتر میتواند مزیت بزرگی را برای مصرف کننده ایجاد کند.
دیجی کالا میتواند این نقش آفرینی را داشته باشد که آن مزیتی را که برند برای مصرف کننده در نظر گرفته مستقیما به دست مصرف کننده برساند و از ایجاد واسطه جلوگیری کند.
نکته منفی اینکه بازاری که از این مدل انحصاری محروم میشود، معمولا بدگویی آن را میکند یا بدگویی دیجی کالا را میکند.
در این مدتی که در بخش موبایل دیجی کالا بودهاید فکر میکنید وجه تمایز تیم شما نسبت به بقیه تیمها چیست؟
موبایل جزو مهمترین و بزرگترین و اثر گذارترین بخشهای دیجی کالا محسوب میشود بنابراین سهم آن در عملکرد کلی دیجی کالا اهمیت زیادی دارد.
یعنی سرقفلی یک قسمتی از کار به شما سپرده شده که همه چشمها هم به آن است. این هم خوب است هم بد چراکه عملکرد شما میتواند روی کل کسب و کار تاثیر مثبت بگذارد یا اینکه تاثیرات منفی به جای بگذارد.
بازار موبایل یک بازار خاص و سریع است. یعنی قیمت باید در روز سه بار عوض شود. قیمت خیلی از کالاهای دیگر حتی کالاهای تند گردش حتی هر پنج روز یک بار هم عوض نمیشوند، شاید حتی سه ماه یکبار عوض شوند. اما موبایل اینگونه نیست. حتی ذرهای بالا پایین کردن قیمت موبایل اثرش به چشم مشتری خیلی زیاد است. در بخش موبایل شما یک درصد گرانتر یا ارزانتر از بازار باشی به چشم مشتری خیلی زیاد میآید.
همچنین موبایل خیلی تاثیر پذیر از اتفاقات محیطی است. یعنی شما همان اندازه که باید چهار چشمی حواستان به بازار موبایل و قیمت مدلها باشد، باید سایتهای خبری را هم چک کنید که چه کسی در مورد چه چیزی سخنرانی کرده است.
اما با اینکه در کل استرس کمی در این بخش بالاست، اما برای اعضای تیم یک هیجان خاص و مثبت دارد. اعضای تیم موبایل مسئولیت بزرگی دارند و این بار بزرگ شانههای پهنتری هم میخواهد. درک این موضوع و در عین حال کمک گرفتن از بقیه تیمها برای به مقصد رساندن این بار به نظر من تفاوتی است که در تیم موبایل وجود دارد.
در مورد خود افرادی که در تیم موبایل کار میکنند برایمان بگویید. اینکه چه ویژگیها و شخصیتی دارند و چگونه به تیم موبایل آمدهاند؟
من این ویژگیها در دو بخش میبینم. یکی ویژگیهای شخصیتی یکی مهارتها. عمدهترین و مهمترین مهارتی که شما باید داشته باشید، شناختن بازار موبایل و ساز و کار آن است. اینکه بدانید بازار موبایل چطور کار میکند، آدمهای اصلی این بازار چه کسانی هستند و فرهنگ حاکم بر این بازار چیست و اینکه اصلا کالا را بشناسید. مثلا فرق سامسونک و شیائومی را بدانید.
حالا ممکن است کالا را با چند جستوجوی ساده هم پیدا کنید ولی اینکه ساز و کار این بازار چه هست و بالا و پایین شدن آن را با نوسانات باید بشناسید.
از لحاظ شخصیتی هم اینکه واقعا نسبت به کار تعهد داشته باشد. یعنی اینکه انقدر باید برویم از جاهای مختلف پیگیری کنیم تا به نتیجه برسیم چون در انتها این ماییم که باید نتیجه را ایجاد کنیم. آمادگی یادگیری و همچنین تعصب نداشتن هم از دیگر ویژگیها شخصیتی است که میتوانم به آنها اشاره کنم.
در مورد چشماندازها برایمان کمی توضیح دهید و اینکه چه کل تیم چه تک تک افرادی که در تیم وجود دارند چه آیندهای را متصور هستند؟
به نظر من یکی از جالبترین چیزهایی که در مورد دیجی کالا وجود دارد این است که افرادی که توانمندی حرفهای خود را نشان بدهند و در راستا و اهداف دیجی کالا هم باشند، مسیر رشد آنها به نسبت سریع است. این یعنی مسیری که شما در چند سال طی میکنید تا به آن برسید، در دیجی کالا اصلا عجیب نیست که طی شش ماه به آن برسید. این دو فاکتور واقعا در این ارتقا پررنگ هستند. یعنی کسی بیدلیل پروموت نمیشود ولی این زمینه که افراد تواناییهای خود را ثابت کنند در دیجیکالا وجود دارد. در کل افرادی که به دیجیکالا میآیند خیلی برای رشد محدودیت ندارند.
ما در تیم خودمان پروموشن شش ماهه داشتهایم و اگر واقعا آن افراد با همین سرعتی که کار میکنند و جلو میروند ادامه دهند، شاید زیر دو سال بتوانند از کارشناس به مدیر ارتقا پیدا کنند.
از طرفی نیروی انسانی هم ساز و کار خودش را دارد و کسی را بر اساس سلیقه شخصی ارتقا نمیدهد. این باعث میشود پروموشن و ترفیع بر مبنای شایستگی انجام شود.
برای ورود افراد به دیجیکالا هم تقریبا چنین فیلتری وجود دارد. یعنی کسی که احتمال رشد پایینی دارد، بعید است بتواند از از فیلتر نیروی انسانی عبور کند وارد تیم دیجیکالا شود.
چه عواملی باعث رشد سریع فرهنگ سازمانی دیجی کالا همزمان با رشد خود کسب و کار میشود؟
به نظر من یکی از این موارد ذات این کسب و کار است و سرعتی که این کسبوکار در ایران رشد میکند. اگر بخواهم یک ویژگی فرهنگی را در دیجی کالا بگویم این است که قبل از همه معیارها، ویژگیهای شخصیتی و مهارتها، اولین چیزی که یک نفر لازم دارد برای این که در دیجی کالا کار کند و موفق شود، توان یاد گرفتن است. این توانایی یادگرفتن نه تنها یک ارزش بلکه یک نیاز هم است.
یعنی شما اگر یاد نگیرید حتی اگر کوله باری از تجربه هم داشته باشید، از شرکتهای مطرح آمده باشید و صنعت را بشناسید وقتی وارد میشوید باز هم کار کردن در محیط ایکامرس که با این همه چالش روزمره چه از عوامل محیطی کلانتر بگیرید مثل نرخ ارز تا ریزترین جزئیات امور عملیاتی مثلا شبکه حمل و نقل و رساندن یه کالا به دست مصرف کننده، کار سختی است. شما حتی اگر این تجربیات را دارید باید یاد بگیرید که چطور این تجربیات را استفاده کنید تا بتوانید مشکلات فعلی را حل کنید.
این خود به خود باعث میشود آدمهایی که در دیجی کالا هستند یادگیرندههای خوبی باشند و چه آگاهانه چه به صورت غیر مستقیم و ناآگاهانه، باید یاد بگیرند؛ این میشود یک بخش از فرهنگ دیجیکالا.
یا اگر سختکوشی را یک ویژگی فرهنگی در نظر بگیریم، از اینجا ناشی میشود که انقدر محیط این کسب و کار جدید است و آنقدر متغیر که شما هرروز با مشکلات جدید سر و کله میزنید و برای اینکه خروجی مناسب ایجاد شود باید سعی کنید خودتان را از منطقه امن به بیرون هل بدهید و این خود به خود باعث میشود در این مجموعه سخت کوشتر شوید.
دیگر المان فرهنگی که میتوان راجع به آن گفت، احترام به افراد و جایگاه و شخصیت انسانی است. این سطح احترام از آنجایی نشات میگیرد که خود بنیان گذاران از نظر من جزو شریفترین آدمایی هستند که میشناسم. در واقع تمایل به رشد و پیشرفت و در عین حال حفظ استانداردهای اخلاقی که در این مجموعه وجود دارد به نظر من از شخصیت مدیران ناشی میشود. به علاوه که نوع نیرویی که جذب دیجی کالا میشود اکثرا افراد تحصیل کرده و فهمیدهای هستند و به نظرم در یک محیط فهمیده اتفاقات عجیب و غریب کاری کمتری پیش میآید. من تجربه کار در خیلی از شرکتهای بین المللی موفق را داشتهام و بعضا دیدهام که مدیر عامل رفتار بدی با کارمندان مجموعه داشته باشد اما در دیجی کالا اگر چنین اتفاقی هم بیفتد که نادر است، فضا به این شکلی نخواهد بود و افراد به دنبال حل سریع اختلافات و دوستی هستند. از طرفی هم تیم نیروی انسانی فعالانه تلاش میکند این فرهنگ را در تیمهای دیجیکالا بیشتر رواج دهد.