تا جایی که عدهای با تمرکز بر سبک حاکمیت فضای سایبری در چین، با نگاهی بدبینانه به این تفاهم مینگرند و عدهای دیگر با تاکید بر توانمندیهای قابلتوجه این کشور در حوزههای مختلف IT، این همکاری را فرصت مناسبی برای توسعه زیرساختها و همگام شدن با پیشرفتهای روز دنیا عنوان میکنند. با در نظر گرفتن احتمالات، میتوان گفت تمام این انتقادات میتوانند وارد هم باشند، اما آنچه مرز بین «تهدید» یا «فرصت» بودن این تفاهمنامه را مشخص خواهد کرد، رویکرد دولتهای طرفین و نحوه اجرایی شدن این همکاری خواهد بود.
آیا چین میتواند رهبر دنیای تکنولوژی باشد؟
تا حد زیادی میتوان قدرت سیاسی و اقتصادی کشورها در سالهای آتی را به توانمندیهای آنان در تکنولوژیهای پیشرویی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، روباتیک، بیگ دیتا، نسلهای جدید تکنولوژیهای ارتباطی مانند ۵G، نانوتکنولوژی و… وابسته دانست. در سالهای اخیر، چین به پیشرفتهای قابل ملاحظهای در حوزههای مختلف تکنولوژی خصوصا تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی دست پیدا کرده است و در بسیاری از همین بخشها، توانسته است، رهبری آمریکا را به چالش بکشد.
در رتبهبندی اعلامشده از شاخص نوآوری جهانی (GII) در سال ۲۰۲۰، چین توانست با ۵ رتبه صعود نسبت به سال ۲۰۱۷، در جایگاه ۱۷ از بین ۱۳۱ کشور قرار گیرد و آمریکا با دو رتبه سقوط نسبت به سال پیش از آن، در رتبه ۶ قرار گرفت. این نخستین باری بود که یک کشور آسیایی توانست در میان ۲۰ کشور صدرنشین این رتبهبندی قرار گیرد. نکته مهمی که درباره وضعیت چین در رتبهبندیهای مختلف تکنولوژی و اقتصادی وجود دارد، رشد سریع چین در این رتبهبندیهاست. امیدها برای تبدیل شدن چین به یکی از ابرقدرتهای جهان به حدی است که پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۴، چین پس از آمریکا، در رتبه دوم بزرگترین اقتصادهای جهان قرار گیرد و همین امر اهمیت ایجاد توافق و شکلگیری همکاریهای مشترک با این کشور را نشان میدهد.
با وجود آنکه هنوز نبض بسیاری از حوزههای تکنولوژی در دست آمریکاست، اما سیاستهای اخیر این کشور در قبال دیگر کشورها، اندکی جایگاه آن را متزلزل کرده و در مقابل بسیاری کشورها مانند چین در این مدت توانستهاند در بسیاری حوزهها مانند نیمههادیها و هوش مصنوعی، آمریکا را به چالش بکشند. چند سالی است که چین درحال آمادهسازی بسترهایی است که امیدوار است در آینده به ثمر بنشینند و حاکمیت بسیاری از حوزههای تکنولوژی را به دست این کشور بسپارند.
حدود ۶ سال پیش، یعنی در سال ۲۰۱۵، چین از برنامهای تحت عنوان «Made in China ۲۰۲۵» رونمایی کرد. هدف این طرح، ایجاد رشد قابل ملاحظه در بخشهای مختلف تولیدات های-تک (high Tech) بود که به نظر میرسد تا حد زیادی برآورده شده است. بر اساس گزارش CNBC، در برنامه دیگری که در سال ۲۰۱۷ تدوین شده، قرار است چین تا سال ۲۰۳۰، رهبری دنیا در حوزه هوش مصنوعی را به عهده بگیرد.
آمارهای ارائهشده در آخرین گزارش آنکتاد، به خوبی نشاندهنده رقابت نزدیک چین و آمریکا در حوزههای مختلف تکنولوژیهای پیشرو و آینده روشن چین در تبدیل شدن به رهبر دنیای تکنولوژی است. نمودار ارائهشده درباره تعداد مستندات علمی -پژوهشی منتشرشده در زمینههای مختلف تکنولوژیهای پیشرو نشان میدهد چین توانسته در اکثر زمینهها، در جایگاهی نزدیک به کشور آمریکا قرار گیرد و حتی در برخی حوزهها مانند بیگدیتا از آمریکا پیش بیفتد.
نمودار دیگری که نشاندهنده سهم کشورهای مختلف از پتنتهای (حق ثبت اختراع) ثبتشده در سال ۲۰۲۰ است، نشان میدهد چین در ثبت پتنت و ایجاد نوآوری در محصولات آتی، با قدرت از تمام کشورها، حتی آمریکا پیش است و توانسته در اکثر حوزهها، تعداد قابل ملاحظهای پتنت به ثبت برساند.
فرصتهای همکاری مشترک ایران-چین در حوزه تکنولوژی
آمارها بر جایگاه مهم چین در حوزههای مختلف تکنولوژی و اقتصاد دیجیتال جهان تاکید دارند و بهنظر میرسد در صورت وجود فضای آزادانه، تجارت، تجربهآموزی و ارتباط صنعتی از اصلیترین مزیتهای این تفاهمنامه باشد. چین با داشتن شرکتهای بزرگ تکنولوژی مانند علی بابا، هوآوی، ZTE، بایدو و…که از تجربه جهانی برخوردارند، میتواند الگوی مناسبی برای هر کشور درحال توسعه باشد. از طرفی چین در بعضی بخشها مانند پرداخت الکترونیک، یکی از گستردهترین و پیشرفتهترین صنایع دنیا را در اختیار دارد. این کشوربا داشتن شرکتهایی مانند تنسنت، توانسته به خوبی فناوریهای نوین را برای توسعه هرچه بیشتر این صنعت بهکار بگیرد. در سالهای اخیر بخش زیادی از تولیدات جهان در چین انجام میشود و کشورهای بسیاری برای تکمیل تولیدات خود، وابسته به قطعات تولیدشده در این کشور هستند. بنابراین بهطور پیشفرض ایجاد روابط فناورانه بین دو دولت ایران و چین میتواند تاثیر بسزایی در توسعه و پیشرفت بخشهای مختلف تولیدی و صنعتی کشور داشته باشد؛ اما ازآنجا که هنوز جزئیات زیادی درباره نحوه اجرایی شدن این همکاریهای مشترک ارائه نشده است، نمیتوان چشمانداز دقیقی درباره نحوه تاثیرات این همکاری مشترک در بخشهای مختلف و زیرمجموعههای آنها داشت.
یکی از اصلیترین چالشهای مطرحشده درباره اجرایی شدن این همکاری مشترک و ایجاد ارتباطات تجاری میان صنایع ایران و چین، آن است که آیا واقعا صرف امضای سند همکاری میان دو دولت و با وجود تحریمهای جهانی سختگیرانه علیه ایران و کشورهایی که با آن همکاری میکنند، میتوان به ایجاد روابط تجاری و فناورانه موفقیت آمیز با شرکتهای چینی امیدی داشت یا خیر. حقیقت آن است که اکنون بسیاری از شرکتهای چینی، با بازارهای جهانی، ارتباطات مالی قابلتوجهی دارند. در نتیجه بعید است که بتوان با اعمال فشارهای حاکمیتی، آنها را مجاب کرد که منافع جهانی خود و ارتباطاتی که با کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند را به خطر بیندازند تا بتوانند با ایران وارد همکاری مشترک شوند.
مواردی که قرار است دو کشور در آنها به همکاری مشترک بپردازند، در سندی ۱۸ صفحهای ارائه شده است.
تعریف پروژههای مشترک برای توسعه و تقویت شبکه زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، توسعه نسل پنجم ارتباطات از راه دور، ارائه خدمات اساسی مانند موتورهای جستوجو، پست الکترونیک و پیامرسانهای اجتماعی، تجهیزات ارتباط از راه دور (شامل مسیریاب جیپیاس، سوئیچ، سرور ما و ذخیره اطلاعات)، تجهیزات کاربر نهایی مانند تلفن همراه، تبلت، لپتاپ، تعامل درباره همکاریهای ممکن درخصوص توسعه نرمافزارهای پایه از قبیل سیستمعامل رایانهها و تلفنهای همراه به مرورگرها و آنتیویروسها و اجرای چنین همکاریهایی در موعد مناسب از جمله اصلیترین مواردی هستند که بهعنوان زمینههای همکاری ایران و چین در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، در متن این پیشنویس ارائه شده آمده است.
با اینحال، این همکاریها محدود به موارد فوق نیست و موارد دیگری مانند تعریف پروژههای مشترک و آزمایشی در زمینه فناوریهای هوشمند و هوش مصنوعی، انجام تحقیقات مشترک توسط دانشگاههای دو کشور و توسعه همکاری با شرکتهای دانشبنیان و اکوسیستم کسبوکارهای نوآورانه و استارتآپها و تقویت همکاریها در طرحهای طیف فرکانس رادیویی و هماهنگی در فرکانسهای ماهوارهای در صحنه بینالمللی و… نیز در متن این تفاهمنامه به چشم میخورد.
تهدیدهای احتمالی همکاری مشترک ایران و چین
با وجود تمامی نکات مثبتی که تعامل با چین بهعنوان یکی از قدرتهای نوظهور اقتصاد و فناوری جهان میتواند برای ایران به ارمغان آورد، ابهامات و نگرانیهایی نیز از سوی برخی افراد مطرح میشود. یکی از اصلیترین نگرانیهایی که این روزها افراد در شبکههای اجتماعی به آن اشاره میکنند، سرنوشت اینترنت کشور پس از تقویت همکاریها با چین است. سیاستهای چین در سانسور فضای ارتباطی اینترنت این کشور، زبانزد است؛ بهطوری که اکنون تعداد قابل ملاحظهای از شبکههای اجتماعی غربی- از توییتر، فیسبوک، یوتیوب و… گرفته تا کلابهاوس که اخیر جای خود را در فضای شبکههای اجتماعی جهانی باز کرده- در این کشور فیلتر و از دسترس خارج شدهاند و کاربران محدود به استفاده از پلتفرمهای بومی هستند.
از آنجا که در برخی مفاد اعلام شده درباره همکاریهای مشترک ایران و چین در حوزه فناوری، به توسعه پلتفرمهای بومی برای شبکههای اجتماعی، موتور جستوجو و… اشاره شده، بسیاری گمان میکنند به زودی اینترنت کشور به سرنوشت اینترنت چین دچار خواهد شد و محدودیتهایی بیش از پیش بر فضای مجازی کشور حاکم خواهد شد. با اینحال، برخی کارشناسان معتقدند با سیاستهای فیلترینگی که در سالهای اخیر بر پلتفرمهای مختلف اعمال شده و دسترسیهایی که از سوی ارائه دهندگان خدمات برای کاربران ایرانی محدود شده، فضای اینترنت کشور بیش از این قابل محدودتر شدن نیست و جای نگرانی چندانی وجود ندارد. در روزهای اخیر مسوولان در اظهارنظرهای مختلفی اعلام کردهاند که این همکاری بیشتر در قالب بهبود زیرساختها و دسترسی به فناوریهای ارتباطی جدید خواهد بود و بر سیاستهای مدیریت فضای مجازی کشور تاثیر نخواهد داشت.
نگرانی دیگری که درباره ورود چین به اکوسیستم دیجیتال کشور وجود دارد آن است آیا جهتگیری مسوولان طرفین بهگونهای خواهد بود که در کنار ورود تکنولوژیهای جدید، از کسب و کارهای موجود در داخل کشور حمایت شود یا اینکه قرار است با باز گذاشتن فضا، زمینههای رقابت شرکتهای دیجیتال ایرانی و چینی را فراهم کرد. با وجود مزیتهایی که باز گذاشتن فضای رقابتی میتواند برای شرکتها داشته باشد، این امر میتواند برای کسبوکارهای ایرانی که گاهی بسیار نوپا هستند گران تمام شود و خیلی زود آنها را از چرخه رقابت خارج کند.
در مجموع، کارشناسان معتقدند در صورتی که توافق انجام شده به گونهای پیش برود که باعث ایجاد نوعی مراوده اقتصادی مناسب و متوازن میان شرکتهای طرفین قرارداد شود، میتوان به انتفاع توامان دوطرف از این همکاری امید داشت و دستاوردهای قابل ملاحظهای از تعامل با کشور پیشرویی مانند چین کسب کرد.