تکنولوژی
آنچه که احتمالا در خصوص مهاجران به آمریکا نمیدانید!
نام نویسنده: حسن کریمی
حرف و حدیثهای مختلفی در خصوص تاثیرات مثبت و منفی حضور مهاجران در ایالات متحده آمریکا مطرح شده و تحقیقات انجام شده با موضوعات مختلف و ایدههای متفاوت به نتایج گستردهای نیز رسیدهاند.
با این وجود، شواهد آماری زیادی وجود دارند که نشان میدهند مهاجران در صنایع و مشاغلی مشخص و خاص (که اکثر آنها جز مشاغل با درآمد کم هستند) حضور دارند و یا بهتر است بگوییم به کار گماشته میشوند. این افراد بهطور متوسط تعداد فرزند بیشتری دارند و در میان مهاجران جدیدتر، سطح تحصیلات بالاتری در مقایسه با همتایان آنها که در آمریکا متولد شدهاند مشاهده میشود.
بر اساس تحلیلهای جدید مرکز تحقیقاتی Per، در واقع مهاجرانی که بعد از سال 2007 به این کشور وارد شدهاند، میزان تحصیلاتی بهمراتب بالاتر از آمریکاییهای بومی دارند. 41 درصد از مهاجران (چه قانونی و چه غیرقانونی) که بین سالهای 2007 تا 2013 وارد ایالات متحده آمریکا شدهاند مدرک کارشناسی یا بالاتر دارند. لازم به ذکر است که این آمار برای افراد زادهشده در آمریکا، 30 درصد است.
البته همچنان تعداد زیادی از افراد در آمریکا (مهاجران و افراد بومی) از سطح تحصیلات پایین یعنی دیپلم یا پایینتر برخوردارند. این آمار و ارقام، فارغ از محل تولد شخص، به مجموعه محدودتر یعنی انتخابهای شخصی و البته مجموعه گستردهتر در قالب فاکتورهای اجتماعی وابستهاند.
تنها تفاوت واقعی میان افرادی که در ایالات متحده آمریکا متولد شدهاند با کسانی که در خارج از این کشور تولد یافتهاند، زمانی است که جداسازی از این نابرابریهای اجتماعی مشهود میشود. در کشورهای در حال توسعه در اکثر روستاها، شهرهای کوچک و حتی بعضا شهرهای بزرگ، خبری از مدارس رایگان نیست و یا این مدارس رایگان تنها تا مقاطع ابتدایی و متوسطه وجود دارند و والدین باید منابع مالی زیادی را صرف فرستادن فرزندان خود به دبیرستانها و یا دانشگاهها کنند.
در کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا، مدارس پایهای بهطور رایگان و دبیرستانها نیز عموما با همین روند در اختیار افراد قرار میگیرند بنابراین عوامل تعیین کننده یعنی انتخابهای فردی و عوامل اجتماعی کمی دیرتر پیش روی افراد قرار میگیرند.
دقیقا به همین دلیل است که تعداد آمریکاییهای بومی که تحصیلات دبیرستانی دارند همچنان از تعداد افراد با این سطح از تحصیلات در میان مهاجران به این کشور، بیشتر است. از سوی دیگر در ایالات متحده آمریکا، فرزندان افرادی که مدارک دانشگاهی دارند علاقه بیشتری به گرفتن چنین مدارک و طی کردن مدارج تحصیلی مشابه دارند زیرا نداشتن مدرک تحصیلی محدوده شغلهای پیش روی افراد را محدودتر خواهد کرد و گستردگی و تنوع صنایع نیازمند به آن فرد و میزان دستمزد وی نیز تاثیر خواهد پذیرفت. با این اوصاف این مسئله تنها عامل شکلدهنده شانس موفقیت در آمریکا نیست.
کارگرانی که در آمریکا به دنیا آمدهاند توزیع گستردهای در بازار کار دارند. در واقع این بدانمعناست که ظاهرا این افراد برای استخدام و بهکارگیری در تنوع بیشتری از شغلها آماده خدمت هستند. این الگویی است که برای به استخدام در آوردن زنان و البته نرخ اشتغال و دستمزدهای فارغالتحصیلان سیاهپوست و البته افراد لاتین نیز قابل بررسی است. بهطور خلاصه و مختصر باید اذعان داشت افرادی که سفیدپوست نیستند، اگرچه متولد آمریکا و مذکر باشند همچنان مشکلات بیشتری در یافتن شغل در آمریکا در مقایسه با دیگران خواهند داشت.
این الگو باعث خواهد شد برخی افراد تصور کنند که گروههای اقلیتی و کارگران مهاجر، شغلهای با دستمزد پایین را انجام میدهند و از انجام این امر با توجه به الگوی یادشده خوشحال هم هستند! با این اوصاف اگرچه استثنائاتی نیز وجود دارند اما همچنان الگوی اصلی واضح و مشخص است.
تحلیلهای انجام شده در سال 2012 در خصوص جمعیت کلی مهاجران ( و نه مهاجرانی که در سالهای اخیر به آمریکا آمدهاند) به بررسی روشهایی پرداخته که مهاجرانی که در آمریکا زندگی میکنند در صنایع با سطح دستمزد پایین مشغول به کار میشوند و یا بهتر است بگوییم به نوعی به دام میافتند. حتی در رشتههای پردرآمد مانند داروسازی، علوم و تکنولوژی نیز مهاجران سهم بالایی از نیروی کاری با سطح شغلی پایینتر را به خود اختصاص دادهاند.
بازهم این امر برای کارگران مونث، سیاهپوست و لاتین صادق است. این در حالی است که مدتهاست مطالبی مختلف در خصوص این الگوها نگاشته میشوند. در سال 1995 کمیسیون ویژهای به بررسی استفاده از سرمایه انسانی در آمریکا پرداخت و به این الگو و فاکتورهای متفاوت، شامل تبعیض آشکار اشاره کرد.
اگرچه اخیرا پیشرفتهایی در این زمینه انجام شده اما این الگو همچنان در سال 2015 نیز پابرجاست.
خبر خوب اینکه بر اساس تحلیلهای انجام شده در سال 2010 توسط انستیتو Migration Policy، شواهدی وجود دارند که حداقل برای مهاجران، این الگوها در مراحل آغازین در جهت تغییر قراردارند تا مهاجران بیشتری در شغلهایی که به دیپلم (و نه تحصیلات دانشگاهی) نیاز دارند به خدمت گماشته شوند. با این وجود کلمه کلیدی در این تحقیق، ” مراحل آغازین در جهت تغییر ” است که باید توجه ویژهای به آن داشت.
از سوی دیگر باید پذیرفت افرادی که از حضور مهاجران واهمه دارند، بدون شک این دیدگاههای جایگزین و رقابتی برای انتخاب نیروی کار از میان مهاجران و افراد بومی آمریکا برای حضور در شغلهای مختلف را برنمیتابند.
منبع : آی تی ایران