تکنولوژی

فیلم جاذبه محصولی از سینمای تکنولوژیک

فیلم “جاذبه” (Gravity) این روزها توجه بسیاری از مردم جهان را به خودش جلب کرده است. این فیلم توانست نظر اغلب منتقدان را هم جلب کرده و علاوه بر جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره گلدن گلوب، جایزه بهترین تهیه کنندگی را به طور مشترک با فیلم “دوازده سال بردگی” از انجمن تهیه کنندگان آمریکا دریافت کرد

 این فیلم  را که  حالا با ۱۰ نامزد  یکی از دو فیلم اصلی کسب بیشترین جوایز اسکار هم هست می‌توان به نقطه اوج هنر تکنولوژی‌های انیمیشن و کامپیوتری هم منتسب کرد.
این فیلم داستان یک مهندس پزشکی ناسا به نام ریان استون با بازی ساندرا بولاک است که در اولین سفر خود به خارج از کره زمین، به همراه فضانورد با تجربه مت کوالسکی با بازی جرج کلونی، دو نفر از اعضای یک تیم ۵ نفره از فضانوردان آمریکایی را تشکیل می­دهند که ماموریت آن­ها تعمیر تلسکوپ فضایی هابل است. در هنگام یکی از راهپیمایی‌های فضایی، پیغام اضطراری درباره انهدام یکی از ماهواره‌های جاسوسی روسیه و پراکنده شدن تکه‌های بدنه آن در فضا و برخورد آن­ها با ماهواره­های دیگرموجود در جو زمین به آن­ها مخابره می‌شود. به این ترتیب به آن­ها دستور داده می­شود که در کمترین زمان ممکن از فضاپیما دور شده تا از ترکش­های انفجار در امان بمانند. این در حالی است که به دلیل سرعت بسیار زیاد ترکش‌های انفجار، زمان زیادی برای فرار از صحنه باقی نمی‌ماند و از طرفی ترکش‌ها منجر به انهدام فضاپیمای آمریکایی و کشته شدن سه فضانورد دیگر گروه می‌شود. به این ترتیب از این تیم پنج نفره تنها رایان استون و مت کوالسکی زنده مانده‌اند و سعی می‌کنند به هر شکل ممکن جان خودشان را نجات دهند. آن­ها مشکلات زیادی برای نجات­شان پیش رو دارند در حالی که ذخیره اکسیژن لباس فضایی استون هم در حال تمام شدن است و ….
فیلم جاذبه

استفاده از تکنولوژی‌ برای جلوه‌های ویژه

کارگردان فیلم “آلفونسو کوارون” در اثر جالب توجه و تاثیرگذارش از جلوه ­های ویژه پیشرفته و تکنولوژی­های به روز و جدیدی استفاده کرده که تا حالا ستاره­ های زیادی را هم از منتقدان و کارشناسان دریافت کرده است. نتیجه کار در نهایت مجسم کردن فضای کهکشان به شکلی جذاب و عمیق از آب درآمده است که می­تواند بسیار مورد توجه قرار بگیرد. اما این تصاویر خیره کننده کجا ثبت و ضبط شده­اند؟ آیا عوامل فیلم به 372 مایل خارج از جو زمین فرستاده شده­اند؟ در واقع این تصاویر جالب در همین کره زمین و در منطقه سوهو در وستمینستر در غرب لندن طراحی و خلق شده­اند. این یک فیلم هالیوودی است که از مرحله پیش تولید تا فیلمبرداری و در نهایت مراحل طولانی پس از تولید آن در بریتانیا انجام شده است.
“تیم وبر” سرپرست تیم جلوه­های ویژه این فیلم که مدت­هاست با کوارون – کارگردان فیلم – همکاری می­کند، همان کسی است که باعث شده کمتر کسی بتواند تشخیص بدهد که این فیلم چطور ساخته شده. او در این مورد می­گوید: “اولین بار در اوایل سال 2010 درباره فیلم جاذبه شنیدم. آلفونسو آمد و با ما درباره یک فیلم 45 دقیقه­ای صحبت کرد که بعدها ایده ساخت آن توسعه بیشتری پیدا کرد. وقتی ما درباره این فیلم می­شنیدیم بسیار هیجان زده شده بودیم.” در آن زمان هنوز مشخص نبود که این فیلم تا چه اندازه­ای به جلوه­های ویژه نیاز دارد و تیم کاری وبر در شرکت ارایه دهنده خدمات جلوه ویژه Framestore دقیقا به چه چیزهایی نیاز خواهند داشت.
وبر می­گوید: “در مرحله اول قرار بود بازیگران با لباس فضانوردی واقعی کار کنند. قرار بود با نیمی از این لباس و با استفاده از سیم­ها به صورت معلق آویزان باشند و ما صحنه را با جلوه­های ویژه توسعه بدهیم و پس زمینه را تصحیح کنیم تا به واقعیت نزدیک شود.” در نهایت شبیه سازی­های کامپیوتری بسیار بیشتر از آن چیزی شد که در ابتدا درباره آن صحبت می­کردیم و در واقع بیشتر فیلم شبیه سازی­های کامپیوتری بود تا صحنه­های واقعی. در اکثر شات­ها تنها عناصری که توسط دوربین ثبت می­شدند، چهره­ها بودند. وسعت و عظمت فضا، کره زمین، همه 30 میلیون ستاره کهکشان، ماهواره­های فضایی، تلسکوپ هابل، ایستگاه فضایی بین المللی (ISS)، زباله­های فضایی زیادی که در کهکشان وجود دارند و حتی لباس­های فضانوردی همه توسط تیم طراحی جلوه­های ویژه در شرکت Framestore خلق شده­اند.
فیلم جاذبه
اصلا فرآیند ساده­ ای نبود و همه چیز باید به دقت و سخت گیرانه طراحی می­شد. اولین مرحله­ای که انجام شد سه سال و نیمی طول کشید تا جلوه­ های ویژه فیلم جاذبه پیش تولید شوند؛ یک فرآیند انیمیشنی ابتدایی و رایج برای همه فیلم­ها که در آن هر حرکتی در هر صحنه با استفاده از انیمیشن و قبل از شروع فیلمبرداری شبیه سازی می­شود. درباره فیلم جاذبه اما این مرحله نه تنها ساده، بلکه پیچیده و سخت بود. “چارلز هاول” تولیدکننده جلوه­های ویژه و یکی از اعضای تیم طراحی جلوه­های ویژه فیلم جاذبه می­گوید: “ما یک سال زمان برای طراحی این صحنه­ها قبل از فیلمبرداری آن­ها زمان صرف کردیم. در همین زمان بود که متوجه شدیم ساخت این فیلم چقدر نیازمند جزئیات و پیچیده است.”
وبر با دقت نیاز به جزئیات در این طرح را توضیح می­دهد: “بنا به دلایلی لازم بود این طرح به طور جدی و البته کاملا فنی پیش طراحی بشود، چون ما از طرفی لازم بود روند حرکت­های دوربین را در بیاوریم و مشخص کنیم چون باید یک نمای 12 دقیقه­ای متوالی را بگیریم که این نما در فضا است، جایی که دوربینی دارید که قطعا می­تواند همه جا بچرخد و پرسه بزند و افرادی را دارید که آن­ها هم می­توانند به راحتی همه جا بروند؛ بالا، پایین، در زیر و روی تلسکوپ و هر جای دیگری چون میزان آزادی حرکت آن­ها بسیار زیاد است. بنابراین این شات باید خلاقانه طراحی شود، چون بدون ادیت و ویرایش کار زیادی لازم دارد. به همین دلیل هم شبیه سازی در پیش تولید پروسه بزرگ و مهمی بود.”  این کار توسط “امانوئل چیوو لوبزکی” مدیر فیلمبرداری در این دوره انجام شد؛ یک حرکت بی سابقه برای لایو اکشن اما لازم در نماهای پیچیده. حتی استفاده از تصاویر سه بعدی استریو هم که اغلب استفاده از آن به عنوان یک راه چاره مورد انتقاد است، در طول فرآیند پیش تولید شبیه سازی کامپیوتری تصاویر از طرف “کریس پارکز” سرپرست تیم برجسته سازی تصاویر طراحی و استفاده شد. نمایشنامه اصلی خوانده شده بود: “جاذبه: یک داستان ماجراجویانه فضایی به صورت سه بعدی.”

سبد Sandy Cage

بعد از اتمام مرحله پیش تولید شبیه سازی کامپیوتری تصاویر، وبر و همکارانش روی خلق و استفاده از تکنیک­هایی برای کمک به شبیه سازی فیلم جاذبه در ابعاد کوچک­تر تمرکز کردند تا نیاز به صدها سفر با هواپیمای vomit comet را که ناسا از آن برای ایجاد حالت بی وزنی چند ثانیه­ای استفاده می­کند، را از بین ببرد. تیم وبر و آلفونسو کوارون هر دو مدتی برای انجام تحقیقات داخل این هواپیما بوده­اند، اما در نهایت ترجیح دادند ترکیبی از دوربین­های کنترل حرکتی و تجهیزات نورپردازی را به جای آن استفاده کنند. با استفاده از سیستم کنترل حرکتی Bot & Dolly Motion Control و تیم جلوه­های ویژه همراه آن – که از جلوه­های ویژه روی دوربین به جای جلوه­های تصویری کامپیوتری بهره می­بردند-، دوربین­ها روی بازوهای رباتیکی عظیم و بزرگی بسته شدند و جورج کلونی و ساندرا بولاک هم داخلی انواع مختلفی از تحهیزات قرار داده می­شدند که بسیاری از آن­ها برای این فیلم طراحی و تولید شدند. سپس از یک سبد محصور شده با پنل­های LED روی این ابزار قرار داده شد که به آن Sandy Cage می­گویند. در نهایت Sandy Cage به یکی از مهم­ترین تجهیزاتی تبدیل شد که بیشترین مسئولیت را در زمان فیلمبرداری به عهده داشت. در حالت استاندارد این سبد یک مکعب 10 متری با پنل­های بزرگ LED است که تقریبا دو میلیون لامپ LED دیوارهای آن را تشکیل می­دهند. مجله تایم این سبد را به عنوان یکی از اختراعات مهم ساعت 2013 انتخاب و معرفی کرده است.
مجله تایم لایت باکسی که برای فیلمبرداری این فیلم استفاده شده را جزو نوآوری‌های سال ۲۰۱۳ ذکر کرده است
استفاده از این پنل­های LED به “چیوو” مدیر فیلمبرداری این فیلم این امکان را می­داد تا به بازیگران نور بدهد که این کار انعطاف پذیری بیشتری نسبت به نورپردازی­های قدیمی در فیلم­ها دارد. با استفاده از این سبد نورانی رنگ­های مختلف و متفاوت انعکاس نور روی کره زمین، نور ماه، نور خورشید و نور ستارگان می­توانستند به راحتی شبیه سازی بشوند. ساندرا بولاک با استفاده از سیم­هایی در وسط این سبد معلق می­شد و در همان حال دوربین در اطراف آن حرکت می­کرد تا به این ترتیب این حس به ببیندگان القا شود که خود بولاک در حال حرکت است. این دوربین می­توانست از هر موقعیتی بزرگنمایی به دورن یا بیرون را انجام بدهد، به سرعت به سمت او و در چند سانتیمتری صورتش برود و از او بسیار دور بشود. استفاده از جلوه­های ویژه تصویری با استفاده از این پنل­های LED در فرآیند فیلمبرداری واقعا غیر معمول و بی سابقه بود. “ریچ مک براید” سرپرست جلوه­های ویژه شرکت Framestore در این مورد می­گوید: “وقتی من همراه با ربات­ها داخل سبد بودم، هرگز فکرش را هم نمی­کردم که با چنین ابزاری کار بکنم. هرگز نشنیده بودم که چنین چیزی ساخته شود. من از همان زمان می­دانستم که این فیلم قرار است یک فیلم پیشرو و متفاوت باشد.”
“کریس لورنس” سرپرست جلوه­های تصویری کامپیوتری در این مورد توضیح می­دهد: “ما با استفاده از سیستم کنترل حرکتی، حرکات بازیگران روی ابزار و تجهیزات را دنبال می­کردیم، در حالی که با استفاده از صفحات LED یک محیط کاملا دیجیتالی در اطراف آن­ها ایجاد می­کردیم. کنترل هر دوی این­ها به صورت همزمان واقعا چالش بزرگی بود! من فکر نمی­کنم چنین کاری تا قبل از این در ساخت فیلم­ها انجام شده باشد. زمانی که ما فیلم را می­ساختیم من فکر نمی­کردم کسی بتواند متوجه بشود که ما از یک سبد بزرگ استفاده کردیم که کاملا بازیگر را محصور کرده و در آن از عناصر مختلف جلوه­های ویژه کامپیوتری به صورت زنده استفاده کنیم.”
کوارون خودش در این مورد گفته است که به خاطر ترکیب پیچیده رنگ­هایی که لامپ­های LED می­توانند ایجاد کنند، فکر می­کرده این تکنیک قدمی در آینده برای فیلمبرداری خواهد بود و حالا با این اوصاف انتظار می­رود استفاده از این تکینیک به سرعت رایج شود. بعد از شش ماه کار فیلمبرداری این فیلم تمام شد، اما قطعا هنوز کار به پایان نرسیده بود. کوارون اجراهای فردی یعنی حرکات بولاک -به عنوان شخصیت رایان که سعی می­کند در یک فضای نا متعارف و بزرگ زنده بماند- را ضبط کند و حالا زمان آن بودکه تیم از استدیوی Shepperton به شرکت Framestore برگردد تا جهان اطراف رایان را خلق کند.

درس­هایی از فیزیک

برای کوارون دقت در جزئیات بیشترین اهمیت را داشت. او می­خواست که فیلم حالت واقعیت بیشتری به خودش بگیرد. تیم وبر در این مورد می­گوید: “تحقیقات بسیار زیادی در این باره که چیزهای مختلف در فضا چطور به نظر برسند، چطور کار کنند و چطور حرکت کنند. ما مجبور بودیم چندین مرتبه به انیماتورها آموزش بدهیم که که تا چه اندازه باید از وزن دادن به اجسام استفاده کنند. این یکی از سخت­ترین چیزهایی بود که باید مجسم و به تصویر کشیده می­شد که البته انیماتورهای ما این ویژگی را در خون خودشان و به صورت ذاتی داشتند. ناگهان همه چیز بی وزن می­شد. فیزیک جو زمین کاملا متفاوت بود؛ در آن نه تنها جاذبه صفر است، بلکه مقاومت هوا هم صفر است، بنابراین ناگهان چیزی شروع به حرکت می­کند و به حرکت خودش ادامه می­دهد بدون آنکه سرعتش کم شود. ما درس­های فیزیک کمی روی تخته وایتبورد خودمان داشتیم و با آلفونسو درباره مفاهیم فیزیک بحث می­کردیم. او درباره واقعی شدن تصاویر سختگیر و دقیق است. او می­خواست هر لحظه فیلم دقیق و واقعی به نظر برسد و به سختی سعی می­کرد تا راه­هایی را برای ممکن ساختن این داستان در جو زمین پیدا کند. زمانی درباره این صحبت می­کردیم که یک فضانورد چطور باید خودش را از سفینه جدا و رها کند و او به ما گفت که این فرآیندی است که چهار دقیقه طول می­کشد. مطمئنا در شرایطی که اتفاقات ناخوشایندی در اطراف می­افتد نمی­توان چهار دقیقه آنجا ماند و این همان چیزی است که این فیلم را از رکود خارج می­کند.
معمای بزرگ خلق کهکشان
یکی از مشکل­ترین کارها ایجاد و خلق تمام محیط اطراف بود. اگر قرار بود با ابزارهای قدیمی کار شود، باید همه عناصر به صورت کامپیوتری شبیه سازی و تولید می­شد. چارلز هاول تولیدکننده جلوه­های ویژه و یکی از اعضای تیم طراحی جلوه­های ویژه فیلم جاذبه در این مورد می­گوید: “ساخت لباس­های فضانوردی، سفینه­های فضایی، تلسکوپ هابل، ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) و چیزهای دیگر چالش بسیار بزرگی بود، چون مردم آنچه را تماشا می­کنند می­شناسند. قسمت­های داخلی ایستگاه فضایی بین المللی همه به طرز فوق العاده­ای با استفاده از تصویر سازی­های کامپیوتری و با جزئیات زیاد مجسم شد و هر بخش آن باید توسط کسی طراحی می­شد. به این ترتیب بود که ساخت و خلق این فضا بیش از یک سال طول کشید. ما هرگز واقعا کار را متوقف نمی­کردیم و به طور مداوم در حال افزودن جزئیات بیشتر بودیم.”
هدایت این تیم تولیدکننده محتوای دیجیتالی به عهده “بن لامبرت” بود، کسی که به خاطر زمان زیادی که برای ساخت مدل­های دقیق و تا حد امکان با جزئیات بالا صرف کرده است به خودش می­بالد. او می­گوید: “به خصوص برای ایستگاه بین المللی فضایی حدود 50 مدل ساخته شد که ساخت آن در واقعیت بیش از 25 سال طول کشیده است. این در واقع بزرگ­ترین چالش و معمای کهکشان ساختگی ما بود. به همین دلیل ما نمی­توانستیم یک قطعه بزرگ ساختگی به جای آن درست کنیم با ظاهری مصنوعی و چند آنتن هوایی براق از جنس کروم. ممکن است یکی از شات­های داخلی ایستگاه بین المللی فضایی در فیلم را ببینید و سپس یک تصویر از فضای واقعی این ایستگاه را ببینید، در این صورت متوجه خواهید شد که چقدر مدل بکار رفته در فیلم واقعی و با جزئیات کامل است.”
یکی دیگر از کارهای بسیار سخت و پیچیده قرار دادن شات­های مربوط به چهره بازیگران که در استودیوی Shepperton ضبط شده بودند، در لباس­های فضانوردی که به صورت کامپیوتری شبیه سازی شده بودند. این کار حتی در زمانی که دوربین به طور از پیش برنامه ریزی شده هم کار می­کرد، بسیار سخت و پیچیده بود. “آنتونی اسمیت” سرپرست بخش ساخت کامپوزیت­ها در این مورد می­گوید: “شما می­توانستید یک شات کلی را طراحی کنید، اما نمی­توانستید دقیقا آنچه را که ساندرا بولاک در زمانی که در سبد بود، انجام می­داد را طراحی کنید. ما در واقع سه فیلم ساختیم؛ یک فیلم را به استفاده از تصویر سازی­های کامپیوتری شبیه سازی کردیم، فیلمی را از حرکات بازیگران گرفتیم و سپس فیلم دیگری را بر اساس آنچه قبلا ساخته بودیم ترکیب کردیم و ساختیم. همه چیز باید بر اساس آنچه در سبد Sandy Cage اتفاق افتاده بود، هماهنگ سازی می­شد.”
وقتی نوبت به انیمیشن سازی رسید، ممکن بود بعضی از حرکات مورد نظر را فرض اما مشاهده حرکت­هایی که در فضای بدون جاذبه اتفاق می­افتند غیر ممکن بود. بسیاری از حرکاتی که ضبط شده بودند اگرچه برای رجاع بسیار مفید بودند، اما تطابق نداشتند. بسیاری از انیمیشن­ها به طرز سخت و زحمت آوری واقعا با دست فریم بندی شدند. تنها دو بازیگر نبودند که لازم بود با انیمیشن­ها مطابقت داشته باشند، بلکه کره زمین که در پس زمینه تصویر از دور دیده می­شد هم کار بسیار زیادی داشت. در واقع در بسیاری از موارد دوربین فیلمبرداری خودش یک کاراکتر دیگر بود. “مکس سولومون” سرپرست تیم انیمیشن سازی در این مورد می­گوید: “ما برای ایجاد کاراکتری که گاهی خود دوربین خلق می­کرد به اندازه ایجاد تطابق بین چهره فضانوردان و انیمیشن­ها زمان صرف کردیم. این کاراکتر برای القای حس بی وزنی و بی جهتی به تماشاگران استفاده می­شد تا بتوانند بالا و پایین رفتن کاراکترها و چیزهای دیگر را بهتر احساس کنند.”
فیلمی که کار تولید آن باید از قبل از شکل گیری تمدن مصریان باستان آغاز می­شد!
ویژگی متفاوت آلفونسو کوارون در خلق شات­های بلند مدت کل فرآیند تولید و ساخت فیلم را بسیار سخت­تر می­کرد. یادآوری و تذکر رایجی که تیم جلوه­های ویژه می­دادند این بود که هیچ جایی برای پنهان کردن نیست، هیچ راه میانبر و سریعی برای ساخت و تولید یک شات نیست. هر چیزی که آن­ها خلق می­کردند به شکل کامل نمایش داده می­شد و شاید برای ده دقیقه ادامه داشت. کار آن­ها باید بسیار دقیق و موشکافانه انجام می­شد و به همین روال هم ادامه پیدا می­­کرد. “کریس لورنس” سرپرست جلوه­های تصویری کامپیوتری در این مورد می­گوید: “علاوه بر کارهای برنامه ریزی شده، همیشه کارهای بیشتری باید انجام می­شد چون شات­های بلند مدت کار زیادی می­برد. بنابراین باید از قبل همه این موارد را تخمین می­زدیم.” معمولا برای آنکه یک تصویر شبیه سازی شده به تصویر واقعی و طبیعی تبدیل شود، اعضای تیم بیش از دو روز کار می­کردند تا بتوانند در نهایت نتیجه را ببینند.
نه تنها شات­های بلند مدت و طولانی، بلکه تمام فرآیند تولید و ساخت این فیلم به زمان زیاد و البته کار کامپیوتری قابل توجهی نیاز داشت. برای ارایه “جاذبه” به عنوان یک فیلم واحد با یک فرآیند یکنواخت و طبیعی که برای سال 2013 هم آماده شود، لازم است کار تولید و ساخت از زمانی قبل از شکل گیری تمدن مصریان باستان آغاز شود. اولین اجرای این فیلم ظاهرا قانع کننده به نظر می­رسید و اعضای تیم جلوه­های ویژه “جاذبه” برای نوشتن نظرات و دیدگاه­های مطرح شده درباره فیلم زمانی برابر نوشتن چهار نسخه از کتاب جنگ و صلح را صرف کردند.
یکی از صحنه­هایی که در اجرای اول بسیار مورد توجه قرار گرفت، اتفاقا یکی از آرام­ترین صحنه­های فیلم بود؛ زمانی که کاراکتر بولاک یعنی رایان خودش را با حالت جنینی به سمت بالا پرت کرد و به راحتی در اطراف ایستگاه بین المللی فضایی معلق بود. در این صحنه یکی از پاهای بولاک به یک چهارپایه بسته شده بود که سه ربات دیگر هم همراه آن روی چهارپایه بودند؛ یک ربات برای دوربین، یک ربات برای کنترل عملکرد نورافکن پشت دریچه فرضی ایستگاه بین المللی فضایی و یک ربات دیگر برای چرخاندن این دریچه فرضی دور او. در شات و تصویر نهایی این رایان است که معلق است، چرخ می­خورد، هر دو پاهایش رها هستند و لباس فضانوردی را که در حقیقت هرگز وجود نداشته از تنش بیرون می­آورد. “نیکوو اسکاپل” سرپرست تجهیزات فیلم در این مورد می­گوید: “این یکی از سخت­ترین شات­ها بود. ما قبلا لباس فضانوردی را منطبق بر چهره و اندام بولاک ساخته بودیم و حالا مجبور بودیم آن را بیرون بیاوریم. ما برای انجام این کار بسیار نگران بودیم.” تمام بخش­های بدن رایان باید به صورت کامپیوتری شبیه سازی می­شد و برای این کار باید از تکنیک­های مختلفی استفاده می­شد. “سیلویان دگروت” سرپرست بخش شبیه سازی در این مورد می­گوید: “همیشه وقتی که با بازیگر زنده و تصاویر شبیه سازی شده کامپیوتری تعامل داری، کار سخت می­شود. دلیلش هم آن است که باید حرکات را با چیزی که از بازیگر قبلا فیلمبرداری شده تطابق بدهی. من دوست دارم ببینم که مخاطبان و تماشاگران فکر می­کنند این صحنه­ها واقعی است یا شبیه سازی کامپیوتری.”
تیم وبر می­گوید: “همیشه صحنه­هایی هستند که افراد معتقدند آن­ها شبیه سازی هستند، مانند صحنه­ای از فضاپیما چون آن­ها می­دانند که این تصویر نمی­تواند فیلمبرداری شود. اما در مقابل صحنه­هایی هم هستند که مردم کاملا می­دانند فیلمبرداری شده­اند. برای مثال صحنه­ای که رایان در حال کار روی تلسکوپ هابل است. بسیاری از مردم وقتی این صحنه را می­بینند با خودشان می­گویند او دارد آنجا چکار می­کند، در حالی که آن­ها نمی­دانند که همه اجزای این تصویر به جز صورت بولاک شبیه سازی­های کامپیوتری هستند.”
هدف فیلم جاذبه این است که چند سال با بیش از 400 نفر کار کنی و مردم از سینما بیرون بیایند در حالی که حیران با خودشان می­گویند آن­ها چطور عوامل فیلم را به فضا فرستادند. این زمانی است که می­دانی کار را خوب انجام داده­ای.

 

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا