میزگرد دنیایاقتصاد و اعضای هیاتمدیره سازمان نظام صنفی رایانهای
نام نویسنده: م.ر.بهنام رئوف
از برگزاری نمایشگاه الکامپ نزدیک به یک ماه است که میگذرد. نمایشگاهی که طی چند سال گذشته اختلافات بسیاری در بین اعضای درگیر صنف خود شاهد بوده است.
چند روز قبل از برگزاری این نمایشگاه به منظور نقد عملکرد یک ساله دوره دوم سازمان نظام صنفی رایانهای ایران میزگردی با حضور مهران خوانساری و باقر بحری، دو نایبرییس سازمان نام صنفی رایانهای به همراه علیرضا صالحی، مدیر روابطعمومیکمیسیون شبکه در محل سازمان برگزار کردیم که بخش بیشتری از این گفتوگو به مسائل نمایشگاهی معطوف شد. به همین خاطر تصمیم گرفته شد که این میزگرد با گذشت زمان از برگزاری نمایشگاه منتشر شود که بخش اول آن را امروز و در ادامه میخوانيد:
از مهر ماه سال گذشته؛ یعنی بعد از انتخابات دوره دوم تا به امروز سازمان نظام صنفی رایانهای در یک سکوت کامل به سر میبرد و بیشترین اخبار خروجی نظام صنفی رایانهای در زمان الکامپ و به دلیل اختلافهای دیرینهای که این سازمان بر سر برگزاری این نمایشگاه دارد، صورت میگیرد. چرا سازمان نظام صنفی بعد از انتخابات دوره دوم خود در سکوت خبری به سر میبرد و به شکل کلی آیا شما که هر دو نایبرییس سازمان نظام صنفی رایانهای هستید منتقد عملکرد یک ساله گذشته سازمان هستید یا مدافع آن؟
خوانساری: عملکرد سازمان در قالب گزارش سالانه در مجمع ارائه شده است و اینکه میگویید سازمان در سکوت کامل بوده این گونه نیست. گزارش عملکرد ارائه شده است حال اگر در مورد گزارش سوالی و ابهاماتی وجود دارد میتوان پاسخگو بود؛ اما در مورد اینکه آیا انتقادی از سوی ما به سازمان وجود دارد باید بگویم که ما همیشه منتقد عملکرد خودمان هستیم و شاید هم از برخی عملکردهای خود راضی نباشیم و این هم دلایل مختلفی دارد. اینکه سازمان در سکوت فرو رفته اصلا قبول ندارم. شاید شما میخواهید که سازمان در جنجالهای خبری باشد که سازمان اصلا در این جریانات نیست و این سیاست ما نیست؛ اما اگر منظورتان این است که ما اطلاعرسانی نداریم این گونه نیست. شاید در این بخش ضعف داشته باشیم؛ اما به طور مطلق به این شکل نیست. زمانی که انتخابات در مهر ماه برگزار شد تا انتخابات شورای مرکزی سه ماه فاصله داشتیم و ما با این مشکل روبهرو بودیم که به عنوان شورای مرکزی استان تهران در ساختمانی مشغول فعالیت بودیم که شورای مرکزی سازمان هم در همان مکان حضور داشتند؛ یعنی آقای سعیدی همچنان رییس سازمان بود و آقای رحمتی رییس استان تهران بود؛ به همین دلیل ملاحظاتی بین این دو هیات رییسه وجود داشت و ما مقداری در همین بخش دست به عصا حرکت کردیم تا زمان انتخابات شورای مرکزی که آقای رحمتی به عنوان رییس سازمان انتخاب شدند.
این وقفه تا زمانی که حکم ریاست آقای رحمتی داده شده ادامه پیدا کرد. شاید به همین دلایل باشد که شما فکر میکنید بحث اطلاعرسانی افت داشته است. این درحالی است که در همین مدت ما کارهای بسیاری انجام دادیم که اطلاعرسانی هم در مورد آنها انجام دادهایم.
بحری: من چند انتقاد دارم. نگاه به تشکیل هیاتمدیره به نظر من چیدمانی بود و آن چیزی که باید به دست میآورد نداشت. هیاتمدیره قبلی بسیار بسیار آدمهای قویای بودند؛ اما دغدغههایی وجود داشت. سازمان به رسمیت شناخته نشده بود و به علت برخوردهایی که وجود داشت و رونق اقتصادی که در آن زمان بود جریاناتی بودند که برای این رونق اقتصادی کیسه دوخته بودند و فکر میکردند که هر جا سازمان را بزنند، درآمد خودشان بیشتر میشود. در آن زمان تمام فعالیتها پیرامون این مساله بود که ما حقانیت خود را ثابت کنیم و من فکر میکنم مهمترین نقطه ضعف ما در آن زمان تعامل ما با دولت بود. بعد از انتخابات و با تشکیل هیات جدید تعامل با دولت فارغ از تمام انتقادات گذشته شکل گرفت. در حقیقت ما اعلام حضور کردیم و خواستار همکاری دو طرف با توجه به پتانسیلهای موجود شدیم. شاید به نظر شما در طول این مدت سازمان با چراغ خاموش به تعریف شما حرکت کرد، اما به واقع آقای رحمتی در طول این مدت تمام تلاش خود را برای ایجاد ثبات جایگاه صنف به کار برد و همین کار باعث شد امروز که ما با شما صحبت میکنیم بسیاری از نهادهای دولتی رسمیت ما را پذیرفتهاند.
یک مشکل کوچک وجود داشت و آن هم بحران اقتصادی بود که این اواخر به درون کشور ما هم راه یافت در کنار این موضوع ما با بحث انتخابات ریاستجمهوری روبهرو بودیم. در حالی که به نظر میرسید دوره دوم کار دولت دوران ثبات باشد، اما دیدیم که اکثر وزرای دولت عوض شدند و آنهایی هم که در کابینه ماندند در مقامهای دیگری به کار گرفته شدند و همین امر باعث شد که همه چیز عوض شود و این تغییرات زحمات ما را دچار مشکل کرد. من فکر میکنم چه ما حکم داشتیم چه نداشتیم اگر شرایط اقتصادی شرایط مقبولی بود، سازمان میتوانست کارهای خاص و بزرگتری انجام دهد. در بخش ارتباط ما با بدنه سازمان من فکر میکنم که نقاط ضعفی وجود دارد که میتوان به آنها پرداخت.
این که میگویید در این دوره توسط بسیاری از نهادهای دولتی سازمان پذیرفته شده است این بدان معنی نیست که در دوره گذشته این تعامل وجود نداشته است؟
بحری: از نظر من این گونه بوده است. واقعیت این است که در آن دوره ما درگیریها و مشکلات زیادی داشتیم مانند پلمب برخی از دفاتر و غیره. در جلسات رسمیدولتی در دوران گذشته همان گروه کوچکی که وجود دارد همه جا بود و به سازمان اصلا توجهی نمیشد؛ البته در همان دوره اول ما به شکوفاییهايمان رسیده بودیم.
خوانساری: من در این بخش مطلبی را اضافه کنم. اینکه الان میبینیم تعامل ما با دولت نتیجه داده است این به معنی یک کار یک ساله نیست، بلکه یک فرآیند چهارساله صورت گرفته است و الان این نتیجه حاصل شده است. به نظر من این گونه نیست که ما در آن زمان نتیجه ای نگرفتیم، ام الان گرفتیم. بالاخره در آن زمان هم فعالیتهای زیادی انجام شده است که الان و با توجه به کارهایی که در این یک سال صورت گرفته نتیجه داده است.
صالحی: با توجه به اینکه به نظر میرسد که در دوره گذشته ما برنامه مدونی نداشتیم نمیتوان به شکل دقیق عملکرد سازمان را سنجید؛ یعنی فاکتور و معیاری وجود ندارد که بتوانیم بر اساس آن بگوییم که سازمان موفق عمل کرده است یا ناموفق بوده است.
خوانساری: ما سعی کردیم که در آخرین گزارش عملکردی که چندی پیش ارائه دادیم برنامههای سال آینده را مشخص کنیم. یعنی با توجه به هفت محوری که مشخص شد قرار شد که فعالیت صورت بگیرد همچنین در همین سیر محورهای 18 گانه دیگری هم به کمیتهها اضافه شد. سعی داریم در برنامههای جاری با توجه به این برنامه حرکت کنیم. بر همین اساس رشد هم داشتیم؛ یعنی برای تک تک کمیسیونها برنامه تعیین کردیم تا بتوانیم در آینده دقیقتر بسنجیم. به عنوان مثال در مورد نمایشگاه ما خوب عمل کردیم. در این دوره از ما دعوت شد و طرحهای خود را ارائه دادیم؛ اما خب بنا به دلایلی نشد. به نظر من الان فصل نتیجه نگرفتن است. ما تمام تلاش خود را انجام دادهایم، اما خب نتیجهای گرفته نمیشود.
بحری: من اعتقاد دارم که در همین دوره کوتاه کارهای معینی شده است، اما به نظرم این جمله قشنگی است که آقای خواساری به آن اشاره کرده است، فصل، فصل نتیجه نگرفتن است. یا باید همچنان بر همین روندی که در پیش گرفتهایم پافشاری کنیم یا اینکه باید یک بار دیگر روی رفتارها و برنامهها تجدید نظر کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم.
صالحی: اما عمر هیاتمدیره سه سال است. فکر میکنم که سازمان باید مقداری چابکتر عمل کند تا بتواند نتیجه بگیرد. الان بیشتر از یک سال از عمر هیاتمدیره جدید گذشته است. ما خیلی فرصت آزمون و خطا کردن نداریم.
بحری: اجازه بدهيد در یک مورد خاص صحبت کنیم. به عنوان مثال نمایشگاه. پیش از برگزاری از سوی وزارت بازرگانی و نمایشگاهها از ما دعوت به عمل آمد و مشخص هم بود که میخواهند از روند برگزاری الکامپ کارنامه خوبی داشته باشند و پذیرفته بودند که سازمان میتواند فعالیت خوبی برای آنها داشته باشند. به نظر من آنها محافظهکاری با ما کردند. اگر ما نمایشگاه را خوب برگزار میکردیم آیا قیمت نمایشگاه بالا نمیرفت؟ آیا نگاه ویژهتری به نمایشگاه نمیشد؟
صالحی: در این بخش من مدافع نمایشگاه هستم تا سازمان؛ چرا که در همان دوره دهم که انجمن نمایشگاه را برگزار کرد نتوانست مشکل ارزی ریالی را حل کند و همین امر باعث شد که قیمتها افزایش پیدا کند در نتیجه ای کاش آن زمان این کار انجام نمیشد.
بحری: این مورد هیچ ربطی به سازمان دارد چون موضع نمایشگاهها است. احساس شخصی من این است که نمایشگاهها متوجه شده بودند که در دوسال گذشته کارنامه مقبولی از الکامپ ارائه نداده بودند و به همین دلیل به ما نیاز داشتند. همان نمایشگاهی که انجمن برگزار کرد باعث شد تا حدودی کیفیت نمایشگاه کامپیوتر در کشور ما ارتقا یابد. هر چند که من معتقدم دیگر تاریخ مصرف نمایشگاهها گذشته است. جیتکس با آن همه پول امسال بسیار ضعیف بود این اتفاق در مورد سبیت هم چند سالی است که رخ داده است. این را به این دلیل گفتم که فصل نتیجه نگرفتن است و هیچ ربطی هم به طرفین درگیر ماجرا ندارد. وقتی که دوران رکود است به نظر من بهترین دوران بای تلاش و ساختن خود فرد و مجموعه برای بعد از دوران رکود است. تلاش زیاد در دوران رکود فقط افسوس و ناامیدی به وجود میآورد.
با توجه به سایر نمایشگاههایی که در کشور به شکل منظم برگزار میشود و عمدتا هم بخش خصوصی و نه اصناف مربوطه آنها را برگزار میکند به نظر میرسد که مشکلات اصلی در برگزاری الکامپ بیشتر مربوط به مشکلات درون صنفی است تا چیز دیگر.جیتکس یا سبیت یا هر نمایشگاه دیگری فارغ از موقعیت کنونیای که دارند، اما موفقیتهای گذشته آنها به این دلیل نبوده است که به عنوان مثال سازمان نظام صنفی امارات یا آلمان آنها را برگزار کرده است. این چه اصراری است که نظام صنفی باید نمایشگاه را برگزار کند؟
بحری: ما هیچ اصراری نداریم که این نمایشگاه را ما برگزار کنیم.
اما از بعد از الکامپ دهم به وضوح اختلافات صنف با نمایشگاهها در بخش تحریمها و شرکت نکردنها دیده شد. اگر اصراری به برگزاری ندارید پس چرا تحریم میکنید؟
بحری: ما فقط یک دوره تحریم داشتیم و آن هم به دلیل درگیریهایی بود که آن زمان وجود داشت. حتی آن زمان موضع صنف این نبود که نمایشگاه را برگزار کند یا نکند بلکه ما میگفتیم که ما یک نمایشگاه در سطح بینالمللی میخواهیم یا نمایشگاه به شکل درست انجام شود.
کجای صنعت آیتی ما بینالمللی است و حرفی برای گفتن دارد که انتظار یک نمایشگاه بینالمللی هم دارید؟
بحری: به نظر شما بازار آیتی ما چندمین بازار خاورمیانه است؟
آن چیزی که مشخص است آن است که بازار آیتی ما یک بازار صد درصد وارداتی است.
بحری: همه جای دنیا همین است. در بخش آیتی آن تفکری که به تولید فکر میکند کاملا سنتی و اشتباه است. در صورتی که اگر بتوانیم در کشور عرضه آیتی را به خوبی گسترش دهیم در آینده میتوانیم بخش تولید نرمافزار و خدمات را به خوبی گسترش دهیم.
ولی به این علت که این جوری نیست ما هماکنون سهم زیادی در مهاجرت نیروی کار در حوزه آیتی داریم. علت فرار نیروی کارما این است که در کشور ما تولید را به شکل سنتی میبینند و معتقدند که تولید یعنی تولید یک چیز فیزیکی. این در حالی است که با داشتن زیرساختهای مناسب ما هم میتوانستیم همانند هندوستان تولید نرمافزار را در کشورمان گسترش دهیم.
خوانساری: ما خواستمان برگزاری نمایشگاه نیست. خواسته ما برگزاری درست نمایشگاه است. برای اینکه یکبار ثابت کردیم که میتوان نمایشگاهی را با توجه به استانداردهای درست برگزار کرد. ما میخواهیم منتقد باشیم به جای اینکه مجری باشیم.
بحری: بالغ بر 50 نمایشگاه برگزار میشود که یا بخش خصوصی برگزار میکند یا صنف و یا با تعامل یکدیگر انجام میشود. نمایشگاه را اعضا یک صنف برگزار میکند. چه ما برگزار کنیم چه فرد دیگری، اما باید حداقل تعامل با صنف وجود داشته باشد.
در سه سال گذشته نمایشگاه از رونق برخوردار نبوده است. سال گذشته بخش عظیمی از جمعیت برای بازدید آمده بودند، اما نتیجه شرکتها از حضور در نمایشگاه چه بوده است؟ سال گذشته شاید سرجمع 10 شرکت مطرح آیتی در نمایشگاه هم حضور نداشتند.
بله! از نظر تعداد بازدیدکنندگان هر سال شلوغ میشود، اما این را در نظر بگیرید که در دوره دهم ما هم برای بازدید ورودی میگرفتیم و هم افراد برای بازدید نیازمند پرکردن فرم بودند. با تمام این سختگیریها اما تعداد بازدیدکننده بینظیری داشتیم و به گفته شرکتهای حاضر آن دوره شاید بهترین دورهای بود که ما با بازدیدکنندگانی روبهرو بودیم که با هدف به نمایشگاه آمده بودند نه برای پیکنیک.
***
به نظر میرسد بهرغم تحریمهای صورت گرفته در بحث الکامپ، اما این نمایشگاه در دو سال گذشته با استقبال خوبی روبهرو بوده و تنها زيانديدگان این شرکت نکردنها، اعضایی بودند که به خاطر رودربایستی با سازمان در این نمایشگاه شرکت نکردند.
بحری: طی هشت سال گذشته که این همه پول از افراد حاضر در نمایشگاه گرفته شده است خدمات متمایزتری نسبت به سالهای گذشته از سوی نمایشگاه برای بازدیدکنندگان فراهم نشده است؛ در صورتی که همین جیتکسی را که با شکست روبهرو شده است، شما امسال دیدید که سالن جدید تاسیس کرده با کلی امکانات تازه و این امکانات جدید از محل همان درآمدهایی است که از شرکتکنندگان اخذ کرده است. چرا پول از بخش خصوصی گرفته میشود و فقط به شکل سود دیده میشود؟ چرا اگر پروژهای مانند نمایشگاه که یک پروژه ملی است برای آن ارزش افزودهای ایجاد نمیشود؟ در الکامپ دهم ما زمینه ارائه اینترنت رایگان را در نمایشگاه ایجاد کردیم آیا بعد از آن این داستان تکرار شد؟ ما آن زمان یک گام به جلو رفتیم، اما آیا گامهای بعدی اتفاق افتاد؟ با توجه به این مسائل است که میتوانیم بگوییم آیا نمایشگاه در این سالها موفق بوده است یا خیر؟
طی یکی دو ماه گذشته چند اتفاق مهم در سازمان افتاد که یکی از آنها انتخاب دبیر سازمان نظام صنفی تهران بوده است. انتخاب دبیر سازمان حتی در سایت سازمان به نقل از روزنامه فناوران آورده شده است نه به نقل از خود سازمان یا واحد روابطعمومی آن. این بدان معنی است که سازمان نظام صنفی هیچ سخنگو یا روابطعمومیای ندارد و وقتی که نمیتواند در برابر اتفاقات درونی خود به اعضایش اطلاعرسانی صحیح داشته باشد در ارتباطات بیرونی سازمان که دیگر مشخص است چه اتفاقی میافتد!
بحری: اگر بخواهیم توجیه کنیم میگوییم که ما برای آن روزنامه آنقدر ارزش قائل هستیم که حتی خبر دست اول خود را از آن روزنامه میخوانیم و ارائه میدهیم، ولی اگر جدا بخواهیم بحث کنیم حرف شما درست است. اینکه ما دبیر داشته باشیم و بتوانیم یک سر و سامان جدی به مجموعه بدهیم مهم است، البته در دوره گذشته به دلیل حضور آقای مظلوم و توان مدیریت اجرايی او شاید واقعا به حضور دبیر زیاد توجه نمیشد یا بهتر است بگوییم زیاد لازم نمیشد، البته خوشحالیم که بعد از گذشت دو سه ماه از گرفتن حکم آقای رحمتی ایشان دغدغه انتخاب دبیر را در دستور کار خود قرار داد و توانست فرد مورد نظر خود را هم انتخاب کند.
البته بهتر است بگوییم که بعد از گذشت یک سال و چند ماه از انتخاب ایشان این اتفاق افتاد.
خب اگر بخواهیم به این شکل به داستان نگاه کنیم مجبور میشویم تمام داستانهایی را که از ابتدای گفتوگو به آن اشاره کردیم، دوباره بازگو کنیم. من اعتقادم این است که شما کوتاه مدت نگاه میکنید. ما سازمانی هستیم که نمیتوانیم از ظرفیت معین خود استفاده کنیم. در آییننامه هست که تمام شرکتها موظف هستند که عضوسازمان شوند، اما در بخش مالی میگوید به دلخواه میتوانند حق عضویت را پرداخت کنند. همین امر باعث میشود که بنیه مالی سازمان پایین بیاید. توان و قدرت مانور ما را پایین میآورد بعد شما میگویيد لنگش کن!، اگر یک سازمانی از همه نظر محکم باشد طبیعتا ما میتوانیم درست حرکت کنیم. اعتقاد شخصی من این است که همین که در این دوره دبیر داریم و دبیرمان هم بعد از یک سال تشکیل شدن هیاتمدیره جدید انتخاب شده است یک نقطه قوت است؛ چراکه دبیر نداشتن را در دوره گذشته تجربه کردیم و تنها در چند ماه آخر آن هم با مسائل خاص خودش دبیر داشتیم. پس بیايیم نیمه پر لیوان را ببینیم. نداشتن روابطعمومی و سایر مسائل به دلیل نداشتن دبیر بود و نداشتن دبیر بود که باعث میشد در بخشهایی این چنین مشکل داشته باشیم. ما این نقد را میپذیریم.
خوانساری: در اینکه روابطعمومی سازمان ضعیف است صد درصد شکی وجود ندارد و کاملا هم مشخص است. در مورد پروسه روابطعمومی هم سعی شد این مشکل به رای گذاشته شود و زمان آن هم به بعد از گرفتن حکم آقای رحمتی محول شد.
به جز روابطعمومی که البته یکی از ستونهای مهم سازمان است متاسفانه مشکل بزرگ و شاید بهتر است بگوییم دیگر انتقاد مهم به سازمان نداشتن یک سایت جامع و کاربردی برای اعضای سازمان و مخاطبان بیرونی سازمان است. متاسفانه اطلاعات موجود در سایت به خصوص در بخش برنامهها و نتایج جلسات کمیسیونهای سازمان تماما برای سال و دوره گذشته است و هیچ جایی در سایت به منظور ارائه عملکرد کمیسیونهای سازمان و جلسات هفتگی که برگزار میشود، نتایج آنها و سایر موارد وجود ندارد. به نظر شما این درست است که تنها گزارش عملکرد سازمان سالی یک بار در قالب یک دفترچهای که کپی و تنظیم میشود و آن هم بیشتر پیرامون مسائل مالی سازمان است در مجامع سازمان در اختیار اعضا قرار گیرد؟
خوانساری: متاسفانه این مشکل و انتقاد هم کاملا وارد است و نمیتوان به هیچ عنوان از آن دفاع کرد.
صالحی: این مشکل در بخش مجله تکفا هم که به نوعی مجله اعضای صنف است نیز وجود دارد. این مجله به یک بلاتکلیفی دچار شده است که از آن روند ماهانه و تخصصی بودن گذشته خود به یک مجله شاید فصلنامه و بیمحتوا تبدیل شده است.
خوانساری: کاملا انتقادتان وارد است.
در اینکه وارد است شکی نیست (با خنده) اما اینکه چه راهکاری برای برونرفت از آن اندیشیده شده مهم است؟
بحری: فکر میکنم در مورد مجله تکفا سازمان در حال حاضر مشغول گذاشتن نیرو است و اجازه بدهيد که با روتین شدن کارهای دبیر سازمان به مرور به این مشکلات قطعا پرداخت خواهد شد. در حال حاضر با آمدن دبیر تمامی جلسات درون و برونسازمانی به شکلی جدی منظم و روتین در دست پیگیری و اجرا است. همین اتفاقات بیانگر حرکت رو به جلویسازمان است که اگر اجازه دهید قطعا به آن قسمتها هم رسیدگی خواهد شد.
خوانسار: ما برای سایت یک معماری جدیدی پیشبینی کردیم که البته باز هم کند پیش میرود. سایت ما سایت خوبی نیست و متاسفانه روابطعمومی ما هم خوب نیست.
بحری: به شکل کلی معتقدیم که در این موارد ضعف داریم و معتقدیم که باید آنها را هم اصلاح کنیم.
شما در ابتدای گفتوگو به چیدمان هیاتمدیره جدیده اشاره کردید که ترکیبی جدید و مستقل است، اما من همچنان معتقدم که با این حال باز هم در این هیاتمدیره، ما تصمیمگیرندگان در سایهای داریم که بر روند فعالیت هیاتمدیره تاثیرگذار هستند. این موضوع را قبول دارید؟
بحری: من نمیدانم، اما صادقانه بگویم من قبل از اینکه وارد هاتمدیره شوم این گونه فکر میکردم، اما بعد از اینکه از نزدیک در روند کار قرار گرفتم و با توجه به حال و هوایی که از آقای رحمتی سراغ دارم صادقانه میگویم که چنین حسی ندارم یعنی معتقدم که هیاتمدیره در سایه نداریم. صادقانه میگویم اگر داشتیم حتما میگفتم. به عنوان مثال دیدیم که در انتخاب دبیر برای سازمان آقای رحمتی فردی را انتخاب کرد که از همه لحاظ به خط فکری و اجرایی او نزدیک است و اگر همان طور که میدانید کاندیداهای احتمالی دیگری به جای فرد فعلی به عنوان دبیر انتخاب میشد قطعا نمیتوانستند با هم کار کنند؛ چراکه در حقیقت رییس سازمان بخشی از اختیارات خود را به دبیر واگذار میکند، بنابراین باید آرامش خیال داشته باشد تا بتواند این کار را انجام دهد.
صالحی: یعنی هیچ مشورتی با هیاتمدیره قبلی نشده است؟
خوانساری: اگر منظورتان مشورت است که چرا. صد درصد مشورت صورت گرفته است، البته در مورد دبیر سازمان.
بحری: من فکر میکنم با توجه به اینکه هیاتمدیره فعلی به هر حال ادامهدهنده برنامهها و اهداف کلی سازمان است باید بین آنها با هیاتمدیره قبلی همفکریهایی وجود داشته باشد.
صالحی: یعنی معتقدید که هیچ تصمیمگیری و خطمشی از طرف هیاتمدیره قبلی در حال حاضر در سازمان وجود ندارد؟
خوانساری: شما باید ببیید که این امر چه نفع یا چه ضرری برای صنف دارد. بله من به شما حق میدهم که اینگونه فکر کنید، چون ما با هم مشترکاتی هم داشتهایم هنوز هم هست و هیچ مشکلی هم در آن وجود نداشت، اما اگر فضاهای دوره گذشته را با فضای فعلی مقایسه کنید میفهمید که به این شکلی که شما فکر میکنید نیست. در دوره گذشته خیلی پافشاری میشد که تمام تشکلها و انجمنها باید زیر نظر سازمان باشند یا با سازمان ادغام شوند، اما آیا الان چنین رویهای در سازمان میبینید که بخواهیم بگويیم هیاتمدیره فعلی تحت نظر هیاتمدیره قبلی است؟ شما حتی فضاهایی میبینید که کاملا با فضاهای گذشته تفاوت دارد.
به عنوان آخرین سوال بحثی که آقای رحمتی در بدو ورودشان در سازمان پیرامون تعامل با سایر تشکلهای موازی در حوزه آیتی داشتند هماکنون در چه مرحلهای قرار دارد؟
خوانساری: این بحث شروع شده، اما خب برخی از مسائل خیلی پیچیده به هم بود مانند بحث اتحادیه که بسیاری از مشکلات هم حل شد؛ چرا که این مشکلات بیدلیل هم بود. الان هم دیدگاه ما در مورد سازمان و سایر تشکلها به این شکل ا