نگاهی به وضعیت شاخصهای فناوری ارتباطات و اطلاعات در ایران
نام نویسنده: سونیتا سرابپور
درحالی که تنها چند ماه بیشتر به پایان سال 88 و اتمام برنامه چهارم توسعه باقی نمانده، آمارها و گزارشها از وضعیت و شاخصهای فناوری ارتباطات و اطلاعات در این برنامه منتشر شده است. یکی از این گزارشهای مربوط به شرکت فناوری اطلاعات ایران است.
این شرکت در گزارشی عملکرد خود و وضعیت شاخصهای فناوری اطلاعات را طی اجرای برنامه چهارم توسعه (از ابتداي اجراي برنامه چهارم تا شهريورماه سال جاري) منتشر کرده است. این گزارش همزمان با انتشار خود بحثها و شبهات زیادی را به همراه داشته است. با نگاهی گذرا به این آمارها به نظر میرسد که همه چیز در این حوزه ایدهآل بوده و براساس برنامه، کشور تقریبا به تمامی اهداف و برنامههای خود رسیده است. برخی کارشناسان حوزه آیتی بر این باورند از آنجایی که نحوه رسیدن به این آمار و اطلاعات دقیقا مشخص نیست، نمیتوان اعتماد چندانی به آن داشت.
شک و تردید به آمار ارائه شده
در گزارش شرکت فناوری اطلاعات در خصوص وضعيت شاخصهاي فناوري اطلاعات طي اجراي برنامه چهارم توسعه، 14 شاخص در نظر گرفته شده است. نسبت ترافیک داده داخل کشور به کل ترافیک، ظرفیت اینترنت کشو، ضریب نفود کاربران اینترنت، خانههای شهری متصل به شبکه اطلاعرسانی، ایجادهاب منطقهای اینترنت، واگذاری اینترنت به دانشگاه از طریق فیبر نوری، اتصال مدارس کشور به شبکه ملی اینترنت، بانکداری الکترونیک و …. از جمله شاخصهای مورد
بررسی هستند.
اما عدهای از کارشناسان نسبت به برخی از آمارهای مطرح شده در خصوص شاخصهای این حوزه، شبهاتی را مطرح میکنند و معتقدند که این آمارها چندان با واقعیت مطابقت ندارد. احمد معتمدی، وزیر پیشین وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با اشاره به سوال برانگیز بودن آمار ارائه شده در زمینه ضریب نفوذ کاربران اینترنتی میگوید: «اگر به سایت مخابرات هم سر بزنید، تعداد کاربران در سال 84 چیزی در حدود 8میلیون و 800هزار کاربر بوده (که در زمان تحویل وزارت در سال 84 این تعداد کاربر چیزی در حدود 7میلیون کاربر بود) که در سال 85 این تعداد به 12میلیون کاربر رسیده، یعنی سهمیلیون افزایش رخ داده است. در سال 86 چندان به تعداد کاربران افزوده نشده و براساس آمار در این سال تعداد کاربران 12میلیون و نه دهم بوده است، اما این تعداد کاربر یکدفعه در سال 88 به چیزی در حدود 22میلیون کاربر میرسد.
در واقع میزان کاربران از رقم کمتر از 13میلیون به 22میلیون رسیده که این افزایش چندان طبیعی به نظر نمیرسد و این گمان را به وجود میآورد که احتمالا در این آمار اشتباهی صورت گرفته است.»
معتمدی بر این باور است که داشتن چنین تعداد کاربری دور از واقعیت نیست و ایران با این وسعت جمعیت باید تعداد کاربران بیشتری نیز داشته باشد و شاید تنها پاسخی که میتوان برای این افزایش تعداد کاربران داد این باشد که مسوولان ذیربط، شاخصهای مورد بررسی خود را تغییر دادهاند؛ چرا که در غیر این صورت به هیچ وجه قابلقبول نیست که در عرض یک سال کشور در عرصه ضریب نفوذ اینترنت با افزایش 9میلیون نفری مواجه باشد.
اما مسعود داورینژاد رییس سابق سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به جنبه دیگر ریدن به این تعداد کاربر اشاره میکند و اظهار میدارد که تنها سندی که مسوولان وزارت ارتباطات برای افزایش ناگهانی تعداد کاربران در عرض یکسال، آن هم به صورت شفاهی عنوان میدارند این است که آنها، کاربرانی را که از طریق تلفن همراه به اینترنت متصل میشوند را نیز جزو کاربران اینترنتی میدانند که این کار کاملا غیر قابلقبول به نظر میرسد؛ چرا که نمیتوان هیچگاه به این نوع از افراد به عنوان یک پایانه نگاه کرد. وی در ادامه به تعریفی که مهدیون، مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات، از کاربر اینترنتی داشته اشاره میکند و میافزاید: «از دیدگاه این افراد کاربر اینترنتی کسی است که هر دو هفته یک بار از اینترنت استفاده کند، بنابراین تعریف نمیتوان گفت که این آمار چگونه و براساس چه روشها و شاخصهایی به دست آمده است.»
به اعتقاد وی اگه خیلی هم شرایط و زیرساختها فراهم باشد، کاربران اینترنت کشور به چیزی در حدود 15میلیون نفر میرسند و برای 7میلیون کاربر باقی مانده (براساس آمار مطرح شده) با توجه به شرایط نمیتوان تعریفی ارائه کرد. به باور کارشناسان با بررسی شاخصهای جهانی و سازمان ITU،تا چند سال پیش تعداد کاربران اینترنتی از مهمترین شاخصهای رشد آیتی در هر کشوری محسوب میشدند، اما امروزه این تعداد دیگر یک شاخص مهم نیست و دلیل آنهم به زیرساختهای یک کشور باز میگردد. در واقع هنگامی که زیرساختها ایجاد شده است هر فردی میتواند از این زیرساختها استفاده کند و از این طریق در رشد آیتی یک کشور موثر واقع شود.
معتمدی نیز در خصوص شاخصها مطرح شده در این حوزه میگوید: «زمانی که دولت هشتم شروع به کار کرد زیرساختهای مربوط به ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز فراهم شد؛ در واقع در آن زمان نیز هر فرد در زمینه خط تلفن ثابت و… امکاناتی میخواست به او داده میشد؛ چرا که زیرساختها فراهم بود. بنابراین با این شرایط نباید روی ضریب نفود اینترنت زیاد تمرکز و روی آن مانور زیادی داد؛ چرا که دیگر این شاخص، شاخص مهمی در جهان آیتی محسوب نمیشود.»
به باور وی در این مدت به جای ابزار خوشحالی در خصوص افزایش ضریب نفوذ اینترنت باید روی کارهای دیگر تمرکز میشود که مهمترین آن افزایش شاخص ارائه پورت پرسرعت اینترنت به کاربران بود شاخصی که براساس آمارهای شرکت فناوری اطلاعات از برنامه بسیار عقب است. معتمدی در ادامه میافزاید: «براساس برنامه چهارم توسعه باید يك میلیون و 200 پورت پرسرعت تا پایان برنامه ارائه میشد همچنین این تعداد براساس سند راهبردی چیزی در حدود 3میلیون پورت در نظر گرفته شده بود؛ اما با توجه به آمارهای ارائه شده توسط شرکت فناوری اطلاعات از صدرصد برنامه تنها 10درصد از برنامه محقق شده است.»
بنابر اظهارات معتمدی، برنامه چهارم توسعه دو هدف و برنامه اصلی را در حوز فناوری اطلاعات مد نظر داشت که یکی از آنها مربوط به ارائه پورت پرسرعت اینترنت است و دیگر نیز به کاربرد فناوری اطلاعات در جامعه (آموزش الکترونیک، دولت اکترونیک، تجارت الکترونیک و…) برمیگردد که با توجه به شرایط میتوان گفت هیچ کدام از این دو هدف و برنامه محقق نشدهاند.
داوری نژاد نیز به نرسیدن کشور به برخی از شاخصهای فناوری اطلاعات در برنامه چهارم توسعه اشاره میکند و میگوید: «تنها رسیدن به شاخصها مطرح نیست، بلکه آموزش در این زمینه نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. در حال حاضر نه تنها از نظر آماری از برنامه عقب هستیم، بلکه از نظر کیفی نیز تاکنون فعالیت جدی صورت نگرفته است. در واقع در حال حاضر تنها اتصال مدارس به شکبه اینترنت ملی موضوع بحث نیست، بلکه نحوه استفاده و آموزش نیز باید مور توجه قرار بگیرد.»
برنامه پنجم توسعه
گمان میرفت برخی شاخصها که در برنامه چهارم به فراموش سپرده شده یا اهدافی که رسیدن به آن محقق نشده در برنامه پنجم جبران شود؛ اما با نگاهی به این برنامه کاملا مشخص میشود که آیتی در برنامه آینده توسعه نیز جایگاهی نخواهد داشت. رویکردهایآیسیتی در برنامه پنجم توسعه بیشتر سیاستهای واسطهای فناوری اطلاعات را داراست و به رویکردهای راهبردی آن توجهی ندارد. رضا باقری اصل، مدیر دفتر فناوری مرکز پژوهشهای مجلس با تایید این مطلب، در خصوص فناوری اطلاعات در برنامه پنجم توسعه میگوید: «بر خلاف انتظار نه تنها رویکردهای هدفمند و راهبردی چون دولت الکترونیک، بانکداری و سلامت الکترونیک در این لایحه مطرح نشده، بلکه بسیاری از احکام اجرا نشده برنامه چهارم نیز رها شده است. این در حالی است که عدم تفکیک اهداف از برنامهها و اقدامات و همچنین کلی گویی در برخی موارد، نبود زمانبندی دقیق در اجرای مرحلهای برنامهها، کمرنگ بودن نقش بخش خصوصی و فقدان شاخصهای قابلاندازهگیری و منابع لازم برای تحقیق از دیگر نقاط ضعفی است که در بخش آیسیتی برنامه پنجم توسعه نمایان و قابلانتقاد است.»
وی در ادامه میافزاید: «در برنامه پنجم توسعه که هنوز به تصویب نهایی مجلس نرسیده است، پیشبینی شده است که ایران تا پایان مدت زمان اجرای کلی این برنامه جایگاه دوم فناوری در منطقه را کسب کند و بتواند در طی چشمانداز بیست ساله مقام اول را از آن خود کند؛ اما به نظر میرسد با توجه به شرایط و عقبماندگی از برنامههای پیشین رسیدن به این جایگاه کمی سخت باشد.»
به باور کارشناسان و فعالان حوزه آیتی عمدهترین چالشهای پیش روی کشور در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به کم بودن میزان مشارکت بخش خصوصی از گردش مالیآیسیتی و فقدان زیر ساختهای لازم برمیگردد.
با وجود سر دادن شعارهایی همچون شتاب درخصوصیسازی؛ اما همچنان حضور بخش خصوصی در چرخه اصلی گردش مالی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات ناچیز است. به باور این کارشناسان نبود مرجع واحد و جامع برای اطلاعات، فقدان رویه گردآوری و به روزرسانی اطلاعات و خلاء پایگاه دادههای ملی در دولت، از جمله نکاتی است که همچنان کشور با آن روبه رو است که در این میان نیز سازمان آمار ایران هنوز اطلاعات قابل استنادی در این خصوص ارائه نرده است.
منبع : دنیای اقتصاد