دولت اینترنت را ارزان کند
نام نویسنده: سونيتا سرابپور
بحث ارائه سرویس اینترنت در ایران، چه از نوع پرسرعت و چه کم سرعتش همیشه در کشور بحث برانگیز بوده است.
جدا از تمامي مشكلاتي كه در سيستم اينترنتي كشور اعم از كيفيت پايين خدماتدهي، سرعت پايين اينترنت، قطعي متناوب خطوط و… وجود دارد، بالا بودن خدمات این سرویس یکی دیگر از معضلاتی است که گریبانگیر افزایش ضریب نفود اینترنت در کشور شده است. بحث بر سر کاهش قیمت اینترنت چند سالی است که مطرح و هر بار هم بدون اینکه به نتیجه خاصی برسد، به فراموشی سپرده میشود. امسال نیز همچون سالهای گذشته مدیر عامل شرکت ارتباطات زیرساخت به کاربران اینترنت این نوید را داده که در سال جاری سعی میکنیم در رابطه با قیمت اینترنت، تجدید نظر کنیم و تا جایی که امکان دارد، قیمت لینکها و شبکه اینترنت را کاهش دهیم.
کاهش قیمتی در حد یک خبر
کاهش قیمت اینترنت بحث جدیدی نیست. براساس شواهد این سومین باری است که شرکت زیرساخت خبر از طرحی برای کاهش قیمت اینترنت میدهد. هر سال کاربران اینترنت این خبر را میشنوند و اجرا نشدن آن نیز عادت کردهاند، هر چند که به گفته اکثر فعالان و کارشناسان حوزه این شرکت تا حدودی اقدام به کاهش قیمت اینترنت کرده اما این کاهش قیمت هیچگاه برای کاربر نهایی محسوس نبوده است.
عباس پورخصالیان، کارشناس در حوزه مخابرات، در این خصوص میگوید: «کاهش قیمتی که از آن صحبت میشود، صورت میگیرد، اما نه به صورت علمی. یعنی هیچ یک از مدیران بهای تمام شده یک سرویس خاص را نمیدانند. برای اینکه بهای تمام شده خدمات معین شود باید حسابداری صنعتی مورد استفاده قرار بگیرد. در حسابداری صنعتی با در نظر گرفتن مراکز هزینه، اصطلاحی که معین میکند، چه نقاطی برای چه منظوری هزینه به وجود میآورند و کاهش هزینهها را چه طور میتوان اعمال کرد، بدون اینکه لطمهای به کیفیت خدمات وارد شود، میتوان کاهش قیمت واقعی را اعمال کرد.» به گفته پورخصالیان عدم وجود یک سیستم حسابداری صنعتی حتی در شرکت مخابرات باعث شده بود که این شرکت برای ورود خود به بازار بورس و سرمایه دچار مشکلات زیادی شود. در واقع نبود یک سیستم حسابداری دقیق دامنگیر شرکت زیرساخت نیز شده و باعث شده که بهای تمام شده اینترنت هیچگاه مشخص نشود.
در همین خصوص ناصرعلی سعادت، مدیرعامل شرکت اینترنتی ندا رایانه، براین باور است که کاهش قیمت زمانی اتفاق میافتد که به دنبال آن افزایش امکانات نیز وجود داشته باشد. یعنی ابتدا باید نیاز جامعه در آن ابعادی که وجود دارد، برطرف و پهنای باند کافی وارد کشور شود. در واقع هرچه زیرساخت خرید پهنای باند را افزایش دهد، به مراتب قیمت اینترنت نیز کاهش پیدا میکند. وی در ادامه میگوید: «آنچه که در بحث کاهش قیمت موثر است؛ قدمی است که خود مخابرات باید بردارد؛ یعنی این شرکت ابتدا باید تعرفههای انتقال داخلی را کاهش دهد تا کاهش قیمت اینترنت احساس شود.
در حال حاضر وقتی مخابرات پهنای باند را از مراکز خاص آن خریداری و از مرزهای شمالی، جنوبی و…. گذرانده و وارد کشور میکند، قیمت آن پهنا باند هزار تومان است. اما وقتی این پهنای باند به دست شرکتهای داخلی میرسد، این هزار تومان تبدیل به دوهزار تومان میشود.» به اعتقاد سعادت، درحال حاضر فضای کاهش قیمت وجود دارد و مخابرات اگر بخواهد میتواند این کار را انجام دهد، اما کاهش قیمت تنها معضل این حوزه نیست.
اگر جنس ارزانی را به بازار عرضه کنیم که جوابگوی نیاز کاربران و بازار نیست، دیگر آن کاهش قیمت چه فایدهای دارد. در واقع تقاضا را بالا میبریم، اما عرضه همچنان با مشکل مواجه است، به باور وی اگرعرضه افزایش پیدا کند به طور اتوماتیک کاهش قیمت مورد نظر نیز اتفاق میافتد.
یک معضل قدیمی
برای کاهش قیمت اینترنت تاکنون برنامهها و طرحهای فراوانی از سوی مسوولان وزارت ارتباطات، شرکت زیرساخت و… در نظر گرفته شده است. یکی از این برنامهها فراخوانی بود که در آن وزارت ارتباطات از شرکتهای PAP خواسته بود تا در خصوص امکان تامین پهنای باند اینترنت توسط آن شرکتها، قیمت پیشنهادی خود را جهت تحویل از نقاط دروازه بینالمللی شرکت ارتباطات زیرساخت به سازمان تنظیم مقررات ارائه کنند. این شرکتها تا دوم شهریور ماه سال گذشته فرصت داشتند که پیشنهادهای خود را در این زمینه به سازمان تنظیم مقررات ارائه کنند، اما بر اساس شواهد و به گفته ظهوریفر، مدیرعامل شرکت ارتباطات زرساخت آنها هیچگاه پیشنهادی برای کاهش قیمت خرید پهنای باند اعلام نکردند. در همین رابطه مدیرعامل زیرساخت، به کاهش 50درصدی قیمت در چند سال گذشته از سوی این شرکت اشاره داشته و اینکه دولت از سود و سهم خود گذشته است، ولی شرکتهای بخشخصوصی به هیچ وجه و برخلاف ادعاهای خود حاضر به کاهش قیمت نشدهاند. بر اساس آنچه در این مدت شنیده شده، مسوولان دولتی علت حس نشدن کاهش قیمت در بازار را پیوسته به عدم همکاری بخش خصوصی ارتباط دادهاند. در واقع عدم همکاری بخشخصوصی با بخش دولتی و برعکس آن، یک معضل قدیمی است که از دیرباز در این حوزه وجود داشته و تاکنون هم حل نشده است.
مدیرامل شرکت اینترنتی ندا رایانه، در واکنش به ادعاهایی که در چند سال اخیر به عدم همکاری و تمایل شرکتهای بخش خصوصی در کاهش قیمت اینترنت مطرح شده است، آنها را بیپایه و اساس عنوان میکند و میافزاید: «مطرح شدن این گونه ادعاها فقط به این خاطر است که دولت مشکل را از سر خودش بازکند. من هم الان میتوانم بگویم دولت با ما همکاری نمیکند، اما این روش اصلا درست نیست.
دولت چهار سال پیش تعرفه را کاهش داد و در حال حاضر ما تاثیر این کاهش قیمت را میبینیم. به طور مثال اگر کاربری اینترنت با خطوط پرسرعت را چند سال پیش 40هزار تومان میخرید در حال حاضر همان سرعت را میتواند با یمت 10هزار تومان تهیه کند. پس شواهد نشان میدهد که کاهش قیمتی اتفاق افتاده است، اما سوالی که مطرح میشود، این است که چه چیز باعث عدم کاهش قیمت بیش از این میشود؟ اولا اینکه دولت صحبت از کاهش قیمت را مطرح میکند، اما نرخ پهنای باند را برای بخشخصوصی هنوز کاهش نداده است. دوما اینکه قیمتی تمام شده سرویسی که به مردم ارائه میشود فقط قیمت پهنای باند نیست.
در این بین هزینههای همچون دستمزد پرسنل، خدمات شبانهروزی، نصب، راهاندازی، مالیات و…. نیز وجود دارد. قرار نیست که وقتی محصول خالصی به عنوان مواد اولیه خریداری میشود اگر 100 تومان ارزان شد فورا مصرفکننده م آن را حس کند.» سعادت اظهار میدارد که بخشخصوصی به دنبال جذب مشتری است و برای این کار طی چند سال گذشته قیمت سرویسهای خود را کاهش داده است. حتی در برخی موارد این بخش برای بالا بردن رقابت در بازار، سرویسهای خود را زیر قیمت نیز به فروش رسانده است و در ادامه توان این را هم دارد که زیر قیمت مخابرات نیز پهنای باند را به فروش برساند. به گفته وی، حاشیه سودی که شرکتهای فعال در این بخش به دست میآورند، چیزی در حدود 10 الی 15درصد است در مقابل تورمی که در بازار وجود دارد 20درصد است، با این اوصاف چه انتظاری میتوان از این بخش داشت. در واقع مسوولان دولتی نباید با این ادعاها در حق این بخش بیانصافی کنند.
یک ضرورت جهانی
شاید برای بسیاری از کاربران این سوال مطرح شود که وقتی آنها با تمامی طرحها و برنامههایی که ریخته میشود طعمی از کاهش قیمت را نمیچشند، به چه دلیل باید این کاهش قیمت مطرح شود. در واقع هدف از مطرح کردن آن چیست؟
پورخصالیان در پاسخ به این سوال میگوید: « مطرح شدن این کاهش قیمت یک ضرورت جهانی است، همه بهرهبران جهان، هزینه های بهرهبرداریشان را به صفر میرسانند وسعی میکنند از شیوه دیگری همچون تبلیغات سود خود را افزایش دهند. در واقع این روش، روش معمول بهرهبرداران جهانی است. شرکت زیرساخت چون تنها تامینکننده پهنای باند کشور است و دروازه بینالمللی را اداره میکند، اما این پهنای باند را به یک دلال تحول میدهد، در نتیجه برای توزیع، ساختاری از خورده فروشهای پهنای باند به وجود میآید و در نهایت کسی ارزان شدن اینترنت را از سرچشمه احساس نمیکند.»
در همین خصوص، سعادت مطرح شدن طرح کاهش قیمت را در یک مدت خاص به برنامههای دولت ارتباط میدهد و میافزاید: « دولت وظایفی دارد که یکی از این وظایف این است که در برنامه چهارم توسعه ضریب نفوذ کشور باید به بیش از 30 درصد برسد.
در این راستا مطرح کردن کاهش قیمت اینترنت میتواند یکی از پارامترهای اصلی برای تشویق مردم به استفاده از این سرویس باشد. در واقع کاهش قیمت مساوی است با افزایش ضریب نفوذ اینترنت. هرچند این کاهش برای کاربر قابل لمس نیست، اما تاثیرات مثبتی داشته و آنها را به استفاده از این سرویس تشویق میکند.»
به باور کارشناسان تنها زمانی کاهش قیمت اینترنت درکشور اتقاق میافتد که بازار تامین پهنای باند به یک بازار رقابتی تبدیل شود و زیرساخت، تنها تامینکننده پهنای باند کشور نباشد. در واقع باید بخشهای دیگری هم وارد این حوزه شوند و دولت با حمایت از بخشخصوصی و عدم دخالت در برنامههای آنها زمینه را برای کاهش قیمت و افزایش کیفیت خدمات فراهم کند.