وضع شرکت های IT خوب یا بد؟
نام نویسنده: امضا محفوظ
دنیای اقتصاد – حوزه فناوری اطلاعات در کشور ما حکایت قریبی دارد. اگر نخواهم زیاد به حاشیه بروم باید به آمار و اطلاعاتی که در روزها گذشته در جراید و از سوی برخی مراجع پیرامون وضعیت شرکت های فناوری اطلاعات منتشر شد.
نگرانی شرکت های فناوری اطلاعات از آنجا اوج گرفت که ظاهراً بودجه ای برای IT در سال آینده در نظر گرفته نشده بود. قبل تر از آن هم به مراتب اعلام شده بود که شرکت های فناوری اطلاعات به ویژه نرم افزاری ها در وضع بدی قرار دارند و از ابتدای سال دایماً در حال تعدیل نیرو هستند. البته به غیر از موضوع تعدیل نیروی انسانی در شرکت های فناوری اطلاعات ، اخباری نیز از تعطیل شدن و بالا آوردن بدهی و متواری شدن برخی مدیران شرکت های IT منتشر شد.
لیکن داستان قریبی است که در شرایطی که سازمان نظام صنفی رایانه ای به عنوان یکی از نهادهای حوزه فناوری اطلاعات خبر ز نیاز مبرم شرکت های خصوصی به حمایت های جدی جهت حفظ بقای ایشان می دهد، یکی از بخش های دولتی در راستای ماموریت نامربوط همه ساله خود، امسال نیز عزم سفر به فرنگستان کرده است.
مرکز صنایع نوین وزارت صنایع و معادن که از چند سال قبل به تنهایی بار کم کاری وزارت بازرگانی، مرکز توسعه صادرات و شرکت نمایشگاهی کشور را بر دوش می کشد، امسال نیز در راستای ماموریت های سازمانیش! قصد دارد از طریق مجری انحصاری خود یعنی شرکت ثنارای، بار دیگر تعدادی از شرکت های کشورمان را به نمایشگاه بین المللی “سبیت” در کشور آلمان ببرد.
قریبی حکایت ما نیز از همین جا شروع می شود. ما نفهمیدیم وضع شرکت های خصوصی کشور در حوزه نرم افزار با وجود هشدارها و اظهار نگرانی ها بالاخره خوب است یا بد؟ اگر وضعمان خوب نیست که جریان خرج کردن پول مملکت در خارج از کشور چیست؟
حتماً این چنین توجیه می شود که چون وضع شرکت ها خوب نیست به دنبال یافتن بازارهای جدید برای ایشان هستیم. حال یک پرسش دیگر طرح می شود که مگر چند درصد شرکت های داخلی محصول قابل صادرات دارند؟ بزرگترین شرکت نرم افزاری کشور تا آنجا که شنیده ایم تا به حال حتی یک محصول نیز به خارج صادر نکرده و از همین بازار داخلی خودمان به چنین جایگاهی رسیده است.
پرسش دیگر این که بیایید فرض کنیم ده شرکت داخلی محصول قابل صارات دارند. باز هم تا آنجا که من می دانم شرکت هایی که قادر به فروش محصول در بازارهای جهانی هستند از توان مالی مناسبی برای دست کردن در جیب خود برخوردارند و اصولاً از طریق اعزام نیروی بازاریاب به این نمایشگاه ها گلیم خود را از آب می کشند.
اما فرض کنیم از این ده شرکت 5 شرکت هستند که خیلی دوست دارند بدون پول و توان کافی وارد بازارهای جهانی نیز بشوند.
تا اینجا هم عیبی وارد نیست و بی شک باید از شرکت های کوچک برای ورود به بازارهای جهانی حمایت کرد.
اما چند شرکت با چنین مشخصاتی داریم؟ بیایید باز هم فرض کنیم 10 شرکت. باز باید پرسید آیا در این شرایط ما باید صدها میلیون تومان را به همین چند شرکت تخصیص دهیم و صدها شرکت های داخلی را هم به امان خدا رها کنیم؟ آیا همه ساله شرکت های جدیدی به نمایشگاه های خارجی اعزام می شوند یا آنکه حدود 80 درصد از نام شرکت ها تکراری است ؟
آیا تنها راه ورود به بازارهای جهانی، صرف صدها میلیون تومان بودجه دولت در سال برای حضور در نمایشگاه های خارجی است؟ آیا زحمت کشان مرکز صنایع نوین وزارت صنایع به غیر از این چند صد میلیون در سال، راه های دیگری را برای توسعه صادرات نرم افزار کشورمان طی کرده اند که تنها راه را حضور در نمایشگاه ها یافته اند؟