سافت نيوز در گفت و گو با يونس شکرخواه:هيچ کار نکنيم
ایسنا – خبرنويسى و سبكهاى خبرى يكى از مباحث مهم و حتى حياتى رسانه و روزنامهنگارى است كه رفتهرفته نيز كاملتر و جامعتر مىشود؛ اما يكى از بحثهاى جديد سبكهاى خبرى، سافتنيوز يا همان نرم خبر است كه امروزه حرف و حديثهاى بسيارى را به خود اختصاص مىدهد. در اين خصوص با دكتر «يونس شكرخواه» استاد ارتباطات دانشگاه علامه و اولين كسى كه به جايگاه سافتنويسى در ايران اهميت داد، به گفتوگو نشستهايم.
بحث سافتنيوز از كجا وازكى شروع شد و امروز وضعيت آن در ژورناليسم جهانى چگونه است؟
دكتر شكرخواه: براى سافتنيوز تاريخ تولد مشخصى وجود ندارد اما برخى از منابع بر اين نكته تاكيد مىكنند كه شايد بتوان رشد سرسام آور تيراژ national inquirer در دههى 1960 را كه متفاوت نويسى خبرهاى غيرمتعارف و سرگرم كننده را شروع كرد و نيز انتشار مجلهى people از جانب «تايم لايف» و همچنين انتشار «يو اس مگزين» از سوى نيويوريك تايمز را مبناى حركت نشريات جهان به سوى سافتنويسى قلمداد كرد اما عدهاى هم به خطا همين حرفها را دليل قديمىبودن سافت نيوز مىدانند، در حالى كه آنچه كه امروز به نام سافتنيوز مطرح است اصلا به موارد دههى 1960 كه رفتن به سراغ سوژههاى نرم بود، مربوط نيست ، بلكه سافت نيوز امروز خودش محصول پديدهى ديگرى بود به نام «سافت ژورناليسم» كه در جهان حرفهيى امروز به آن TV in print يا تلويزيون چاپى هم مىگويند، يعنى كارى كه روزنامهى «يو.اس.اس تودى» پايهگذارش بود و با همين روش از نيويورك تايمز و واشنگتن پست، پيش اتاد .
جالب ست كه به شما بگويم كه حتى روزنامهى «وال استريت ژورنال» عبوس هم در سال 2002 مجبور به افزدن بخش سافت Personal Journal به بقيهى مطالب خود شد و اتفاقا «تم اصلى» همه خبرهاى سافت اين بخش هم نه تنها موضوعات سرگرم كننده نيست ، بلكه فقط و فقط مربوط به پول و قدرت است و تازه، وال استريت ژورنال به جز اين بخش ، يك بخش سافت ديگر هم دارد كه Weekend Journal نام دارد.
تبليغات
پس کی می خواهی وب هاست و دامین خودت را داشته باشی؟ www.parsbodnetworks.com
وضعيت سافت نيوز در ژورناليسم معاصر جهانى چگونه است؟
در اين مورد بايد بگويم كه روزنامهها و شبكههاى تلويزيونى مثل «سي.ان.ان» و «ام.اس ان. بي. سى» به كاربرد آن عادت كردهاند ، به طورى كه در شبكههاى تلويزيونى آمريكايى خبرهاى سافت حالا در قالب برنامههاى موسوم به ET ارايه مىشوند كه مخفف Entertainment Tonight است البته اين را هم بگويم كه عدهاى معتقدند تقسيم شدن سازمانهاى رسانهيى به دو شاخهى خبر و سردرگمى در آمريكا جزو عوامل اصلى رشد سافت ژورناليسم و در اثر آن رشد سافتنيوز بوده است اما به نظر من بايد عامل تغييرات ساختارى تكنولوژيك رسانهيى كه همهى مرزها و ژانرها را ب هم ريخته و همچنين فاكتورهاى رقابت رسانهيى و حرفهيى تر شدن هرچه بيشتر روزنامه نگاران را هم در نظر گرفت.
همان طور كه گفتم سافتنويسى امروز ديگر مثل قبل فقط به خواستههاى مخاطب تكيه ندارد و به نيازهاى مخاطب هم مىپردازد وبه عبارت بهتر صرفا بر سرگرمسازى مخاطب تكيه ندارد و به لحاظ ساختار نوشتن هم كاملا حرفهيىتر وپختهتر از پيش شده است .
آيا نرمخبر فقط براى نوشتن اخبار توصيه مىشود، يا مىتوان از آن در گزارش نويسى ويا مصاحبه نيز استفاده كرد؟
ببينيد، عبارت سافتنيوز به خاطر پسوند «نيوز» معلوم است كه گرايش خبرى دارد ولى اين به اين معنا نيست كه «فيچر» وبه ويژه «نيوز فيچر» نمىتواند باشد؛ راستش براى من اسم مهم نيست، اخبار، گزارشها و مصاحبه هايى كه شنيده ، خوانده و يا ديده نشوند هيچ ارزشى ندارد.
نمىدانم شما در «ايسنا» تايم و نيوزيك را آبونه هستيد يا نه؟ اگر هستيد، كاملا متوجه شدهايد كه اين دو هفته نامهى غول خبرى هم مدتهاست يك در ميان حتى موضوع جلدشان را هم سافت انتخاب مىكنند؛ واقعا در خواب هم نمىشد ديد كه «يوگا» موضوع جلد تايم شود.
اما در مورد مصاحبه كه گفتيد، من تا به حال به چيزى به اسم «مصاحبهى سافت» برنخوردهام .
آيا سافت نويسى تمام نيازهاى مخاطب را پاسخ مىدهد ؟
چرا نبايد جواب بدهد، مگر نياز مخاطب چيزى جز عناصر خبرى است، خبر سافت هم مثل هرم وارونه، داراى عناصر ششگانهى خبرى و متكى به ارزشهاى خبرى است، ضمن اينكه به ارتقاى سواد رسانهيى مخاطب هم كمك مىكند و راه زندگى در دنياى تحت سلطهى كليشههاى خبرى را مىآاموزد و آنها را به انديشهى انتقادى و مشاركت اجتماعى هم مىكشاند.
آيا از نرمخبر در خبرگزارىها ويا روزنامههاى الكترونيك هم مىتوان استفاده كرد، يا اين نوع خبر نويسى فقط مختص روزنامه است؟
متاسفانه خيلى از روزنامهها خواب تشريف دارند وبعضى از روزنامه نگاران هم اصرار دارند بر ندين و انكار همه چيزهايى كه خودشان از آن اطلاعى ندارند؛ مىگويند سافتنويسى يك بحث قديمىاست، مىگويند سافت نيوز خبر نيست و لابد خالقان سافت نيوز يك عذرخواهى به آنها بدهكارند كه چرا گفتهاند سافت نيوز و نگفتهاند سافت ريپورت!
مىگويند سافت نيوز به نيازهاى مخاطبان پاسخ نمىدهد، مىگويند سافت نيوز چون تحليل مىكند به درد نمىخورد، مىگويند همهى روزنامه را نبايد سافتنوشت و هى مدام مىگويند و مىگويند، و متاسفانه اصلا هم چيزى در اين زمينهها نمىخوانند تا لااقل بهتر به موضوع حمله كنند .
نمىدانم تا كى قرار است كه با اين تلقىهاى عجيب و غريب ، نوجويى را در روزنامه نگاران جوان تخطئه كرد و آنها را به درجا زدن ترغيب كرد؛ انگارنه انگار كه سايتهاى خبرى اينترنتى و خبرگزارىهاى آنلاين و ماهوارهها دارند بيست و چهار ساعته و عمدتا هم به سبك هرم وارونه خبر مىدهند، باور كنيد نمىشود با يك روز فاصلهى خبرهاى همين منابع را تكرار كرد و هيچ تغييرى هم در رويههاى نوشتن خود نداد.
چرا متوجه نيستيم كه سافت نيوز يكى از ابزارهاى فرار از گيوتين رسانههاى آنلاين و ماهوارههاى پخش مستقيم است و چرا متوجه نيستيم كه مخاطبان قرن بيست و يكمى، موميايى هاى مصرى نيستند.
بعد هم چه كسى گفته كه همهى روزنامه بايد سافت نوشته شود ، مگر اساسا مىشود قالبها را به دلخواه جابه جا كرد ، مگر مىشود مثلا يك رويداد كاملا تخت و فاقد درام را به سبك تاريخى نوشت و يا يك رويداد بسيار فورى را به سبك نوشت، اين كه مىبينيد روزنامهها وتلويزيونهاى دنيا به سافت گرايش يافتهاند دليل مشخصى دارند.
روزنامهها از دست پوشش خبرى سريع و بيست وچهار ساعتهى سايتهاى خبرى اينترنتى ، حالت سافت وتحليلى به خود گرفتهاند و تلويزيونها هم از دست ماهوارههاى پخش مستقيم چون هيچ كدامشان ديگر نمىتوانند به گرد پاى اخبار رقيب برسند.
چه كار كنيم تا بتوانيم نرمنويسى را در مطبوعات و رسانههايمان نهادينه كنيم ، و اصلا آيا لازم است به نرمنويسى نزديك شويم و آيا ظرفيت رسانهيى ما اين اجازه را مىدهد؟
هيچ كار نكنيم، همين هرم وارونه عاليست! بگذاريد پايبندى به كليشهنويسى مثل آبى كه زير كاه حركت مىكند و ديده نمىشود همه چيز را بروبد، شايد بعدا عدهاى بهتر ببينند كه دور و برشان چه گذشته است و به نتايج حرفهايشان بيشتر پىببرند.
برويد از طرفداران وضع موجود خبر بپرسيد تا نسخه بدهند؛ من سه، چهار سال است كه خبر تدريس نمىكنم و اين ترم هم فقط درس تئورىهاى خبر را براى فوق ليسانس دارم .
اما در مورد ظرفيت رسانهيى براى كار كردن در چنين مينههايى جهت اطلاع شما بگويم، استاد «فريدون صديقى» در بحثهاى هميشه پربارى كه قريب به دو دهه در محيطهاى مشترك كارى باهم داشتيم ، دست كم از ده سال پيش بارها در همان بحثها بر ضرورت استفاه از ابزارهاى گوناگون در خبر نويسى تاكيد مىكرد . او هنوز هم نوگراست و اميدوارم كتابى را كه مىخواست در اين باره بنويسد بالاخره به فرجام برساند .
مىخواهم بگويم نرم نويسى آن طور كه عدهاى اصرار دارند وانمود كنند كه يك پديدهى وارداتى است، نيست و حرفهيىهاى ايرانى از سالها پيش به ضرورت آن رسيده بودند.
به منابع سافتنويسى در كشور نيز اشاره كنيد و بفرماييد اگر يك گروه مطبوعاتى، خبرنگاران و يا هر كسى كه بخواهد اين روش را ياد بگيرد آيا به راحتى مىتواند؟
كتاب «نرم خبر و سخت خبر» كه «رضا نوروز پور» آن را ترجمه كرده يك «بايد» در اين زمينه است، كتاب مثلث طلايى نوشتن؛ دكتر «احمد توكلى» هم خواسته و ناخواسته زمينهى ساز سافت نويسى است،كتاب روزنامهنگارى حرفهيى «ديود رندال» كه «على اكبر قاضى زاده» ترجمه كرده و نكات خوبى هم به آن افزوده براى درك ضروتهاى تغيير بسيار مفيد است.
كتاب «خبرنويسى مدرن» من هم در واقع مقدمهى سافتنويسى است و مقالهام در ويژهنامهى آموزشى فصل نامهى رسانه تحت عنوان «ساده مثل سافت»، شيوهى نگارش اين نوع خبرها را ارايه مىكند .