تبديل فناورى به هوشمندى محيطى
نام نویسنده: بنفشه محمدزمانى
شرق – ظرف ۵ تا ۱۰ سال آينده تصور و انديشه دستيابى به «هوشمندى محيطى» به عنوان مقوله اى جدى در دستور كار تحقيق كميسيون اروپايى فناورى اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد گرفت. اين مفهوم كلى به تشريح و توصيف محيطى مى پردازد كه در آن افراد توسط واسط ها يا (interface)هاى مكانيكى هوشمند كه از ويژگى انتقال مستقيم اطلاعات و داده ها برخوردار هستند، احاطه شده اند. (interface)هاى مذكور بر روى اشياى متعددى نصب شده و در محيطى قرار داده مى شوند كه قابليت درك، پاسخگويى و عكس العمل را نسبت به حضور افراد مختلف به گونه اى نامحسوس و بدون اتصال (به صورت بى سيم) داشته باشند.
ده ها سال است كه تلفيق ابزارهاى كامپيوترى با زندگى روزمره و به كارگيرى آنها در كليه جنبه هاى زندگى، هدف اصلى تحقيقات و فرضيات علمى است. امروزه با پيشرفت ها و نوآورى هاى متعدد در عرصه فناورى، شاهد كوچك شدن ابزارهاى مذكور و پايين آمدن قيمت آنها هستيم. به عنوان مثال برخى قطعات نظير nanotech ها حتى از يك دانه شن نيز كوچكترند و بدين سان تصوير و روياى خلق platform هاى جديد كامپيوترى به حقيقت مى پيوندد. بنا به گفته Emile Aarts در مركز تحقيقات Philips در Eindhoven هلند، روزى فرا مى رسد كه (interface)هاى كاربران (يا تعامل متقابل ميان كاربر و كامپيوتر) از حالت «شناختى» به حالت «خودكار و غريزى» مبدل مى گردد.
به عنوان مثال، تلويزيون شما با تفسير و برگردان آنچه مى گوييد، حالات، حركات و حتى شيوه راه رفتن شما، تشخيص خواهد داد كه مايل به تماشاى چه برنامه اى هستيد، كانال هاى مورد علاقه شما كدام اند و چه برنامه هايى را بايد ضبط نمايد. وقوع تمام موارد فوق با وجود سيستم هاى كامپيوترى و امكان برقرارى ارتباط به شكلى كه آنها را به كار مى گيريم و بسته به جريان برق و آب، امكان پذير و دست يافتنى است. اخيراً در گزارشى كه به وسيله يك كميته اروپايى در رابطه با هوشمندى محيطى تهيه شده به داستانى خيالى اشاره مى شود. داستان از اين قرار است: يك زن تاجر وارد فرودگاه خارجى شده و بدون بازرسى وارد كشور مى شود و تنها وسيله شناسايى هويت و تاييد اعتبار ويزاى وى كامپيوترى است مچى كه با خود به همراه دارد. خارج از فرودگاه، با نزديك شدن به اتومبيلى كه كرايه كرده قفل آن به طور خودكار باز شده و وى را به سوى پاركينگ هتلى كه رزرو كرده هدايت ى كند. با ورود وى به اتاق هتل، دما و نور اتاق و همچنين كانال هاى تلويزيون و موسيقى به دلخواه وى تنظيم مى گردند.
در حال حاضر چنين رويدادى در حد فرضيات علمى است اما وقوع چنين رخدادهايى در آينده چندان دور از ذهن نيست. هم اكنون نيز برخى محصولات از ماهيت كامپيوترى هوشمند و ادراكى برخوردار هستند. به عنوان مثال، زمانى كه براى اولين بار دهانى گوشى هاى موبايل بر روى صفحه آن قرار گرفت، كاربران ابتدا مى بايست جلد فوقانى گوشى را گشوده و سپس دكمه اى را براى پاسخگويى به تماس فشار دهند. اما زمانى به طول نينجاميد كه توليدكنندگان فقط با اضافه كردن يك حسگر به دستگاه موبايل، قابليت پاسخگويى به تماس و خاتمه دادن به مكالمه را تنها با باز و بسته كردن صفحه فوقانى در آن ايجاد كردند.
همچنين محققين شركت Microsoft، اخيراً با اضافه كردن حسگرها و شتاب سنج ها، PDA (personal digital assistant)هاى بى سيم را به بازار عرضه كرده اند.به محض اينكه فرد گوشى را برمى دارد، interface ها با ايجاد خروجى حسگر، امكان شماره گيرى و برقرارى تماس را فراهم مى آورند. محققين از شتاب سنج ها جهت شناخت الگوهاى حركتى و شيوه قدم برداشتن استفاده مى كنند و بدين سان PDA زمان مناسب براى برقرارى تماس را تعيين مى نمايد. امروزه در آمريكا و اروپا، تحقيق در زمينه سيستم هاى هوشمند در آزمايشگاه هاى فناورى اطلاعات (IT) از اهميت و تاكيد روزافزونى برخوردار است.
به عنوان مثال پروژه هاى در دست اقدام در دانشگاه كمبريج موسسه فناورى ماساچوست (MIT) در پى آنند تا فرضيه «هوشمندى محيطى» را به واقعيت نزديك نمايند.از سال ،۱۹۹۹ MIT به فعاليت بر روى پروژه اكسيژن (Project Oxygen) ، كه تحقيقى جامع و گسترده در زمينه سيستم هاى كامپيوترى انسان مدار است، اشتغال دارد. اين پروژه از شناخت و درك بصرى آغاز شده و به ايجاد شبكه هاى ارتباطى (Nomadic Networking) يا سيستم هاى يكپارچه صوت/داده كه كاربران مى توانند از طريق امواج راديويى از هر نقطه به شبكه متصل شوند و در نهايت به طراحى تراشه ها مى انجامد. اين پروژه (Project Oxygen) در راستاى پاسخ به سئوالات مطرح شده در زمينه هاى زير، طراحى شده و تحقق يافته است:
به كارگيرى كامپيوتر به عنوان ابزارى كمكى كاربران را يارى مى دهد تا با وارد كردن ورودى هاى اندك، به اطلاعات و خروجى هاى بسيارى دست يابند، درك فرآيندهايى كه پس از خارج شدن اطلاعات كامپيوترى و ارتباطات از شكل interface خود به وقوع مى پيوندد، به خدمت گماردن كامپيوتر جهت رفع نيازهاى كاربران و درك اين نيازها توسط كامپيوتر.
سرانجام تكنولوژى و فناورى به سطحى از پيشرفت خواهد رسيد كه تمام فرضيات فوق را تحقق مى بخشد. اگرچه هنوز اين فرضيات جنبه عملى نيافته اند، استقرار و گسترش سيست هاى موبايل و ساير شبكه هاى بى سيم در عرصه جهانى، افق هاى آينده را در دستيابى به اهداف فوق روشن و نمايان مى سازد. شبكه هاى بى سيم زيرساختارهاى لازم را به منظور تحقق محيط هاى هوشمند فراهم مى سازند.
انگيزه هاى مثبت و سودمندى در پيشبرد فناورى دخالت داشته و آن را در رسيدن به اهداف فوق هدايت مى كند. امروزه شركت ها با توجه به رونق اندك صنعت IT در سال هاى اخير، در تلاش به منظور يافتن بازارهاى جديد و تقاضا جهت عرضه محصولات خود بوده و در حال كسب آمادگى لازم براى ايجاد تغييرات اساسى در ساختار تجارى خود هستند. با پديدار شدن تغييرات گسترده، انتظار مى رود كه شركت هاى IT محصولات متفاوتى را در اختيار مشتريان خود قرار دهند.
با توجه به زمان و چگونگى انتقال سيستم هاى هوشمند كامپيوترى به زندگى روزمره، اشاره به برخى مطالب ضرورى است. اين موارد محدوديت هاى موجود در زمينه فناورى روز، نظير موارد امنيتى و حفظ اطلاعات خصوصى و محرمانه افراد را در بر مى گيرد.
از ديدگاه فناورى، شبكه هاى بى سيم به زودى يكپارچه شده و بدين سان كاربران بدون هرگونه مانعى از قابليت اتصال به شبكه از منزل، محل كار و از طريق شبكه تلفن سيار در طول سفر، برخوردار خواهند بود. قابليت فراهم ساختن اطلاعات دقيق محل به منظور مشخص ساختن كاربران در موقعيت هاى جغرافيايى مخلف و قرار دادن آنان در محيطى يكپارچه و مجازى، از اهميت و ضرورت خاصى برخوردار است.
وجود حسگر ها جهت فراهم آوردن اطلاعات در سراسر محيط ضرورى است و سيستم ها به منظور برقرارى ارتباط مستقيم با هر كاربر مى بايست از قابليت يكپارچه سازى حجم وسيعى از اطلاعات برخوردار باشند. زمانى كه شرايط و الزامات فراهم شد، فرصت هاى جديد جهت توليد محصولى كه Michael Dertouzo، سرپرست سابق آزمايشگاه علوم كامپيوترى MIT، آن را «فناورى انسان – مدار» (Human – centred IT) ناميد، ايجاد مى شود.
در ژوئن ،۲۰۰۳ مقاله اى تحت همين عنوان در Economist، به چاپ رسيد، نويسنده اين مقاله مى گويد: تصور كنيد مى توانيد فضاى طراف را برنامه ريزى كنيد، و با به كارگيرى اطلاعات موقعيت مكانى خود در منزل، سيستم روشنايى را كنترل كرده و از اينكه فقط نزديك ترين تلفن به محلى كه در آن قرار داريد زنگ خواهد زد و يا برنامه هاى تلويزيونى كه در حال تماشا كردن آنها هستيد، با حركت شما از يك اتاق به اتاق ديگر صفحه به صفحه تغيير كنند، اطمينان حاصل نماييد. همچنين تصور كنيد كه صفحه نمايش و كاركردهاى محاسباتى كه آن را هدايت مى كند، به جاى آنكه بخشى از يك سيستم به شمار آيند، جدا از هم باشند. بنابراين در زمانى كه منزل را ترك مى كنيد نيز امكان تماشاى ادامه فيلمى را كه در منزل از طريق صفحه بزرگ تلويزيون تماشا مى رديد، به طور خودكار و از طريق گوشى موبايل داشته باشيد. در اين جا اين سئوال مطرح مى شود كه هنگامى كه چنين ابزارهايى واقعيت مى يابند، چگونه زندگى افراد را تحت تاثير قرار خواهند داد؟ آيا براى برخوردارى از چنين تسهيلاتى هزينه صرف خواهيم كرد؟ سيستم هاى كامپيوترى هوشمند، با هدف تشخيص محل كاربران و تفسير كليه حركات آنان، زندگى شخصى و اطلاعات محرمانه افراد را به مخاطره مى اندازد.
بنا به گفته Dertouzos، ما بر سر دوراهى قرار گرفته ايم: پيشروى به سوى فناورى مهيج و برتر و حصول اطمينان از اينكه اين فناورى ها حقيقتاً پاسخگوى نيازهاى بشر هستند.