پان کاپيتاليسم و تمدن و امپراتورى هاى اطلاعاتى
نام نویسنده: دکتر مجيد تهرانيان
ایران و جامعه اطلاعاتی – «انقلاب جهانى ارتباطات مىتواند نخستين انقلاب در تاريخ باشد که هيچ بازندهاى ندارد».
ام. آرمسترانگ، 1999، رئيس اىتىاندتى
«اگر انقلاب اطلاعاتى تنها به امان خود رها شود، دره ميان کشورهاى ثروتمند و کشورهاى تنگدست و ميان ثروتمندان و تنگدستان درون هر کشور را وسيعتر مىکند. تاريخ به ما مىآموزد که اگر کارى نکني، نمىتوانيم اين انقلاب را از واکنشهاى خشونتآميز در امان بداريم».
مايکل دروتوزوس، مدير آزمايشگاههاى کامپيوتر دانشگاه امآىتى، به نقل از ماتلار 2003:152
چکيده
مفهوم «تمدن» معمولاً به صورت عقيدتى بکار گرفته شده تا تمايزى باشد ميان ما و آنها، ميان متمدنها و وحشىها. در اين مقاله از اين نوع بکارگيرى دورى مىجوييم و مىگوييم که با توجه به قدرت ويرانگر سلاحهاى کشتار جمعى، ديگر «ما» و «آنهايى» وجود ندارد.
همانگونه که حادثه 11 سپتامبر 2001 و اشغال افغانستان و عراق توسط ايالات متحده نشان داد، مرزهاى ظاهرى و اخلاقى ديگر مصداقى ندارد. در اين مقاله تمدن به عنوان حلوفصل صلحجويانه ستيزههاى بشر تعريف مىشود. بحث بر سر اين است که همه تمدنهاى گذشته و حال را بايد به عنوان شاخههايى از درخت عظيم تمدن بشرى به حساب آورد. سفر ناتمام انسان به سوى تمدن را مىتوان گذارهاى ناهموار از تمدنهاى چادرنشينى به کشاورزى، تجارى، صنعتى و اطلاعاتى شمرد. هر لايه(نه مرحله) تمدن را مىتوان با شيوههاى متفاوت توليد، مشروعيت، ارتباطات، امپراتورىها، و مقاومتها مشخص کرد.
تاريخ بشرى را مىتوان نوعى فرايند ديالکتيکى جهانىسازى از بالا و دموکراتيکسازى از پايين، و تمدن را ترکيب يا سنتزى از اين دو دانست. در عصر ما، جهانگستر شدن فناورىهاى اطلاعاتى، نام مختصر تازهاى را مىطلبد. پيشنهاد من «پانکاپيتاليسم و تمدن و امپراتورىهاى اطلاعاتى» است. پانکاپيتاليسم به معناى نوعى سرمايهدارى جهانى است که از سرمايهدارىهاى ملى رقابتى فراتر مىرود. تمدن و امپراتورى اطلاعاتى نيز حاکى از آن است که مشکلات سلطه، مقاومت و هنجارهاى جهانى هنوز بر سر راه است.
در اين مقاله همچنين گفته مىشود که عصر ما وجود نوعى اسطوره يکپارچهساز را ضرورى مىسازد؛ مانند فرضيه گايا که کره زمين را يک ارگانيسم زندة واحد مىشمارد که از همه مرزها فراتر مىرود. اين اسطوره يکپارچهساز مايه قوت بخشيدن به وحدت بشرى در عين تنوع مىشود. با اين حال، بيمارگونىهاى کنونى فيتيشيسم هويت – قبيله و کالا – امنيت، در دامان خود تروريسم دولتى و ضددولتى را مىپروراند و مانع شيوههاى متمدنانهتر حلوفصل ستيزهها مىشود.
اظهارنظرهاى رئيس اىتىاندتى و مدير آزمايشگاههاى امآىتى که در ابتداى مقاله نقل شد، جلوهاى از تنوع گسترده عقايد درباره اقتصاد و جامعه نو جهانى است. در اين مقاله از ديدگاه انتقادى به بررسى شيوههاى توليد و مشروعيت در يک نظام جديد اجتماعى _فنى اطلاعاتى مىپردازيم. پنجمين جهانىسازى، دموکراتيکسازى، و متمدنسازى، پديدهاى متعلق ب دوران پس از جنگ دوم جهانى است. «اقتصاد جديد» با عناوين گوناگونى شناخته شده است؛ از آن جملهاند: «جامعه فراصنعتى» (بل 1973؛ 1999)، «اقتصاد اطلاعاتى» (پورات 1977)، «موج سوم» (تافلر 1971، 1981، 1990)، «اقتصاد دانايى» (مکهولوپ 1980)، «سرمايهدارى ديجيتال» (شيلر 2000)، «جامعه شبکهاى» (کاستلز 2000-1996) و «پانکاپيتاليسم» (تهرانيان 1999). هر کدام از اين عناوين داراى ريشهها و جانبدارىهاى عقيدتى خاص خود است.
من براى اين پديده جديد که شاخصه آن نوعى «تمدن و امپراتورى اطلاعاتى» است عنوان «پانکاپيتاليسم» (1999) را برگزيدهام. واژه اطلاعاتى برگرفته از کلمه فرانسوى انفورماتيک است و به عناى همگرايى فزاينده کامپيوتر و صنايع ارتباطاتدوربرد است. ديجيتالى شدن شبکههاى ارتباطى که با اختراع ريزتراشه (Microchip) در سال 1971 امکانپذير شد، فناورى جديدى براى تمدن بشرى بنياد گذارده که به طرز چشمگيرى با بنيادهاى جوامع چادرنشين، کشاورزى، تجارى يا صنعتى متفاوت است. از شروع اين ديجيتالى شدن، انقلاب اطلاعاتى شتاب گرفته است. طبق قانون مور (2)، ظرفيت حافظه آىسىها(مدارات مجتمع) هر 18 ماه دو برابر شده است. پيامدهاى اقتصادى، سياسى و فرهنگى اين پديده هنوز بهطور کامل کشف و درک نشده است.
ظهور تمدن اطلاعاتى جديد، پرسشهاى بسيار حيرانکنندهاى پيش روى ما گذاشته است. ما هنوز در مراحل آغازين اين تمدن هستيم. شايد بتوانيم اين تمدن را حس کنيم اما نمىتوانيم بهطور کامل دگرگونىهاى عميقى را که اين تمدن جديد در حال بروز آنهاست دريابيم. با اين حال، مىتوان پرسشهاى زير را مطرح کرد:
– اقتصاد جديد، جهان را چگونه متحول مىکند؟
– جهان تازه سياست به چه شکل است؟
– شکلهاى جديد سلطه و مقاومت در کجا هستند؟
شيوههاى توليد
آثار و نوشتهها درباره «اقتصاد جديد» گسترده و فزاينده است. در اينجا به ده مکتب مختلف که توسعههاى اقتصادى و فناورى جديد را تعريف، تمجيد يا نقد کردهاند اشاره مىکنيم. (به جدول زير نگاه کنيد) ه نويسندهاى از جنبه متفاوتى به فيل در تاريکى اقتصاد جديد نظر کرده است. اما مجموعه نظرات آنها مىتواند تصويرى هرچند گذرا از اين مخلوق در حال تحول به ما ارائه دهد.
متن کامل این مقاله را در سایت ایران و جامعه اطلاعاتی بخوانید