رايانههايى كه ذهن شما را مىخوانند
نام نویسنده: اكونوميست
همکاران سيستم – محققان راه جديد اميدواركنندهيى را براى كنترل رايانه، به وسيلهى فكر كردن، ايجاد كردهاند.
دست چپ خود را بلند كنيد. آيا مىدانيد كه مغز شما نيم دقيقه پيش از انجام اين حركت، آماده بوده است. حتا باز هم وهمناكتر، پيش از آن كه آگاهانه تصميم بگيريد كه كدام دست خود را حركت دهيد، مغزتان آن موضوع را مىداند. پژوهشگران يك موسسهى طراحى و فنآورى نرمافزار در برلين(FIRST)، به همراه عصب شناسان كلينيك دانشگاه بنجامين فرانكلين، بر روى پديدهى ياد شده مطالعه مىكنند.
آنان بر اين باورند كه با انجام بررسىهاى لازم در اين زمينه، راه جديدى را براى كنترل رايانه به وسيلهى فكر، به دست آورند.
در حقيقت داوطلبان شركت(FIRST) درحال حاضر بازىهايى مانند تنيس ويديويى و مسابقههاى گوناگونى را بدون لمس صفحه كليد و اهرم فرمان(joystick) ، انجام مىدهند. در عوض، آنان به دستگاه نوار مغز متصل بوده و به سادگى با فكر كردن در مورد كارى كه مىخواهند انجام شود، قادر خواهند بود اجسام را در اطراف صفحه نمايش رايانه به حركت در آورند. بايد گفته شود كه فعاليت پژوهشگران از دو جنبه، در زمينهى فصل مشترك رايانه- مغز، انقلاب ايجاد كرده است. نخست آنكه داوطلبان بيش از استفاده از سيستم، آموزش بسيارى نياز ندارند و گفتنى آنكه كار كردن با بيشتر ميانجىهاى رايانه- مغز نيازمند 200 ساعت آموش است. افزون بر آن سطح مشترك، پيشرونده نبوده و از راه الكترود، به پوست بدن مىچسبد.
اگرچه يك ابزار BCI مفيد، بايد قادر به پىبردن به هدف مغز، تنها از خواندن يك موج مغزى باشد، اما براى كاربرد همزمان، ميانگين صدها موج خوانده شده، كاريست غير ممكن. در خواندن يك موج، مشكل اساسى وجود دارد و صداهاى توليد شده توسط مغز و دستگاه نوار مغز كار، خواندن امواج را دشوار مىكنند.
هنگامىكه ميانگين امواج مغز اندازهگيرى مىشوند، آثار مزاحم صداهاى ديگر خود را نشان نمىدهند. گروه محققان شركت FIRST بررسىهاى خود را بر روى تنها يك نشان ادامه داده و به دنبال راهى براى فيلتر كدن آن هستند. آنان بر روى برنامهيى كار مىكنند كه درست مانند بدن انسان عمل كرده و بسيارى از محركها را بى پاسخ گذاشته و تنها اطلاعاتى را عبور مىدهد كه مورد نياز ماست و براى حفظ حيات ما ضرورى است. در صورتى كه سيستم يادشده وجود نداشت ما در زير سنگينى بار بيش از حد احساسها غرق شده بوديم.
از آن جايى كه به نظر مىرسد آيندهى درخشانى در انتظار برنامهى يادشده باشد، پژوهشگران بايد پيش از ورود به بازار جهانى، به دنبال راهى براى پشت سر نهادن چندين مشكل اساسى در آن باشند. به عنوان مثال دستگاه نوار مغز فقط براى موارد پزشكى فروخته مىشود و هيچگاه در فروشگاه راياه، اين وسيله را نديدهايم. افزون بر اين، وجود يك فرد متخصص براى نصب الكترودها بر روى بدن الزامىست و زمان تقريبى براى به كار گرفتن 128 الكترود بر روى سر، 45 دقيقه خواهد بود و در نهايت بزرگترين مشكل، ژل مخصوص هدايت كننده است كه به ندرت در دسترس افراد معمولى، قرار مىگيرد.
دكتر مولر در اين باره گفته است كه بايد در پى دستگاه نوار مغزى باشيم كه نيازمند به ژل نبوده وبدون آن كار خود را انجام دهد. به عنوان مثال، شما الكترودها را بر روى كلاه خود نصب كنيد.
اما در اين صورت مشكل نرمافزارى وجود خواهدداشت. نشانهاى (Signals) ضبط شده از مغز سطحى بوده و بدون ژل ولتاژ كمى خواهند داشت. دراين صورت داشتن دستگاه تقويت كنندهى صدا، ضرورى خواهد بود. گام بعدى در انجام برنامهى بالا، پشت سرنهادن اين مشكل است.
اگر دستگاه نوار مغز ارزان و كارا ساخته شود، كاربرد بسيار خواهد داشت. يكى از كاربردهاى آن براى افراد ناتوان جسمى خواهد بود و در توليد بازى و فيلم، انقلابى به دنبال خواهد داشت. در صنعت خودروسازى نيز، شركتها مىتوانند خودروهايى توليد كنند كه از فكر راننده براى ترمز كردن و يا گاز دادن استفاده كند. به خصوص در تصادفها كه زمان تعيين كنندهى مرگ يا زندگى، تنها و تنها نيم دقيقه است.