و داستان وبلاگها همچنان ادامه دارد
نام نویسنده: نيما اکبرپور
sargardoon – لازم نيست که داستان را از اول شروع کنم. همه کم و بيش از چند و چون آن باخبريد. پس بىمقدمه داستان مسدود بودن وبلاگها را ادامه مىدهم و به بررسى آنچه اتفاق افتاده مىپردازم.
در اين هفته با مسدود شدن بلاگاسپات و اضافهشدن سايت بلاگر به فهرست سايتهاى سياه، دامنه اعتراضها چنان شدت گرفت که به صدور بيانيه و انعکاس در رسانههاى رسمى و روزنامهها انجاميد. عکسالعمل افراد، سازمانها و سايتها در اين زمينه بسيار متفاوت و تاملبرانگيز بود. بسيارى عليرغم حمايت گفتارى، مقالاتى برخلاف جهت اعتراض نوشتند و گروهى نيز با جديت تام دنبالهگير اين اعتراضات بودند. کار به آنجا کشيده شد که به صدور اطلاعيههاى رسمى از سوى وزارت پست، تلگراف و تلفن مبنى بر عذرخواهى از کاربران، نويسندگان و روزنامهنگاران اينترنتى و تقبل اشتباه فنى از سوى پارسآنلاين منتهى شد و حتى هديهاى هم از سوى اين شرکت براى عذرخواهى در نظر گرفته شد.
و اما بررسى دوباره در اين مقوله نکاتى ريز، اما بسيار مهم را نمودار مىسازد که در زير به برخى از آنها اشاره مکنم:
اولين نکته، تناقض موجود در اطلاعيه پارسآنلاين و صحبتهاى اوليه مديرعامل آن است که حکايت از دستور مخابرات در اين زمينه داشت. مساله بعدى ادعاى شرکتهاى ديگر سرويسدهنده است که وجود نامه رسمى وزارتخانه مذکور را در اين زمينه خاطرنشان مىکنند. وزارت پست، تلگراف و تلفن از سويى ادعا مىکند که اين فيلتر تنها توسط شرکت پارسآنلاين صورت گرفته و ناشى از اشتباه فنى اين شرکت بوده است. حال آنکه مسدود شدن پرشينبلاگ حدودا يکماه قبل از مسدود شدن بلاگاسپات صورت پذيرفت و هنوز اين سوؤال باقيست که ISPهاى ديگر چرا و با چه مجوزى هنوز وبلاگها را در محدوديت نگهداشتهاند؟ اگر اين موضوع اشتباه فنى بوده، چگونه ممکن است که اين اشتباه بطور همزمان و توسط چندين ICP و ISP صورت بگيرد و آيا کاربرانى که از شهرستانهاى ديگر در دسترسى به وبلاگها دچار مشکل شدهاند هم از خطوط پارسآنلاين استفاده مىکنند؟
مجيد صدرى، رئيس امور مشترکين ديتا مىگويد که مسدود نگهداشتن «بلاگ اسپات» تخلف است و در ادامه تاکيد مىکند که اين سايتها از سوى مخابرات مسدود نيست و اقدام به مسدود کردن آن از سوى هر بخشى تخلف شناخته مىشود. مخابرات تنها ضوابط شوراى عالى انقلاب فرهنگى را جهت اجرا در اختيار ICPها و ISPها مىگذارد(به نقل از هفتهنامه عصر ارتباط).
به سراغ شوراى عالى انقلاب فرهنگى مىرويم. حداد عادل عضو شوراى عالى انقلاب فرهنگى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى >سخنانى که در تاريخ 25/2/82 درباره بستن برخى پايگاههاى خبرى و مصوبه شوراى عالى انقلاب فرهنگى در مورد قانونمند كردن فعاليت اين پايگاهها گفت: اقدامات اخير در مورد پايگاههاى اينترنتى، مىتواند از آسيبهاى امنيتى و اخلاقى افراد و نظام جلوگيرى كند و وزارت پست، تلگراف و تلفن امروز، مجرى سياستهاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى است.
به نظر مىرسد که با برائت وزارت پس و تلگراف و تلفن و ادامه فيلترينگ از سوى سرويسدهندهها، تنها نهادى که بايد پاسخگوى نهايى باشد اي شوراست که همچنان سکوت اختيار کرده و هيچگونه توضيحى در اين زمينه ارائه نمىدهد.
در اين ميان استعفاى قريبالوقوع نصرالله جهانگرد، معاون برنامهريزى و توسعه وزارتخانه مذکور نيز در خور توجه است. هر چند برخى احتمال ارتباط ميان استعفاى وى را با شرايط اخير پيشآمده براى سايتها و وبلاگها دور از ذهن نمىدانند (ايمان بيگ، سردبير هفتهنامه عصر ارتباط) و البتهتحليل محمود اروجزاده، مدير مسؤول دنياى کامپيوتر و ارتباطات هم در اين زمينه خواندنيست.
نکته آخر و قابل توجه بعدى مقايسه ظريفيست ميان مجالس دو کشور. انگليس و ايران. در حاليکه بلاگرها با حضور در مجلس عوام نگليس، سياستمداران را به ابراز احساسات و علايقشان در محيط وب تشويق مىکنند و حتى يکى از نمايندگان پارلمان انگليس در حمايت از اعتراض بر ضد فيلترينگ سايتها و وبلاگهاى ايرانى، آنرا امضا مىکند (امضاى شماره 569) و در وبلاگش مطلبى در اين مقوله مىنويسد، در ايران نيز، موضوع مسدود شدن وبلاگ هاى اينترنتى در کميته مخابرات مجلس شوراى اسلامى بررسى مى شود .
اين اتفاق نيز از ابعادى ديگر جالب توجه بوده و حکايت از اهميت وبلاگ و وبلاگنويسى در مسايل جارى و تحولاتى حتى در لايههاى بالاى قدرت دارد.
آنچه مسلم است هنوز داستان سانسور و فيلترينگ روى وبلاگهاى فارسى ادامه دارد و اينکه دنباله آن چند قسمت به طول خواهد انجاميد، سوؤاليست که ذهن بسيارى از ما را روزهاست که مشغول ساخته است. و جوابش… همچنان نامعلوم!