مرور ادبيات پاركهاى تحقيقاتى در ايالات متحده
مقدمهاى بر پاركهاى تحقيقاتـى
بخش مقاله ITiran – در طول دهههاى 80 و 90 ميلادى، پاركهاى تحقيقاتى، در هر شرايط اقتصادى، به عنوان استراتژى توسعة همگانى اقتصادى براى مناطق شهرى و نيز مناطق روستايى مطرح بودهاند. براى مناطقى كه به دليل كاهش تمركز بر توليد، با زوال اقتصادى مواجه شده بودند، پاركهاى تحقيقاتى به عوان استراتژى بازسازى و تمركز مجدد اقتصاد بر ساير بخشها مطرح مىشوند. در موقعيتهاى مناسب، پاركهاى تحقيقاتى مىتوانند به عنوان يك سياست بيمهاى براى حفظ ردههاى كارى مطرح شوند، مثلاً يك اقتصاد را به قرن بعد منتقل كنند. پاركهاى تحقيقاتى بوسيله Luger و Goldstein (سال 1991، صفحه 5) چنين تعريف شدهاند: “نهادهاى سازمانى كه زمين و يا ساختمان را به مؤسسات تجارى يا ساير مؤسساتى كه فعاليت اصلى آنها بر پايه يا در ارتباط با تحقيق يا توسعه محصولات يا فرآيندهاى جديد باشد، فروخته و يا اجاره مىدهند.” اين تعريف مراكز High-Tech مانند دره سيليكون، پاركهاى صنعتى و پاركهاى ادارى را در بر نىگيرد. بسيارى از پاركهاى تحقيقاتى با يك يا چند دانشگاه در ارتباط هستند و بر جذب شركتهاى تحقيق و توسعه تمركز كردهاند.
“اتحاديه پاركهاى تحقيقاتى مرتبط با دانشگاه”[1] پاركهاى تحقيقاتى يا علمى را به عنوان يك ريسك مبتنى بر مالكيت تعريف مىكند كه داراى شرايط زير است:
1- بناها و زمينهايى جهت استقرار تجهيزات تحقيق و توسعه بخش خصوصى و عمومى، شركتهاى تكنولوژى دانش محور High-Tech و خدمات پشتيباني.
2- مالكيت پيمانى و يا رسمى يا ارتباط عملى با يك يا چند دانشگاه يا ساير مؤسسات آموزش عالى و تحقيقات علمي.
3- ترويج تحقيق و توسعه بوسيله دانشگاه در مشاركت با صنعت، كمك ه رشد سرمايهگذارىهاى ريسكپذير و تشويق توسعه اقتصادي.
4- كمك به انتقال فناورى و مهارتهاى تجارى بين دانشگاه و مستأجرين صنعتي.
ديگر مقوله ادبياتى، لغت فرانسوى “قطب فناورى”[1] است كه در انگليسى به پارك علمى يا پارك فناورى ترجمه شده است. امروزه، اصطلاحاتى مانند قطب فناورى يا پارك علمى مفاهيم بسيار وسيعترى را در بر مىگيرند كه نه تنها با ساختمانهاى فيزيكى فعاليتهاى High-Tech ارتباط دارند، بلكه با بسيارى از روابط ايجاد شده در اين محيطها با دانشگاهها، تحقيقات و صنعت نيز مرتبط است. همه اين اصطلاحات گوناگون مىتوانند براى تشريح چنين پاركهايى به كار روند: پاركهاى تحقيقاتى، پاركهاى علمى، پاركهاى فناورى، قطبهاى فناورى، مراكز علمى، مراكز نوآورى تجارى، مراكز تكنولوژى پيشرفته و نسخههاى مشابه با اين مفاهيم. دو اصطلاح پارك علمى و قطب فناورى در اروپا رايجترند، در حاليكه اصطلاح پارك تحقيقاتى در آمريكا و كانادا ترجيح داده مىشود. AURRP استدلال مىكند كه در واقع اصطلاح پارك فناورى دقيقتر است و مىرساند كه مفهوم اصلى اين مجموعه، به جاى هدايت تحقيقات علوم پايه، توسعه، انتقال و يا تجارىسازى تكنولوژىهاست. بهر حال براى مقاصد اين مرور ادبياتى، اصطلاح پارك تحقيقاتى براى رساندن مفهوم هر نوع پارك چه در تعريف Luger & Goldstein و چه در تعريف AURRP بكار مىرود
سابقة توسعه پاركهاى تحقيقاتى
اخيراً، توجه بسيار زياد و حجم بسيار مهمى از منابع به سمت جذب صنايع High-Tech و فعاليتهاى تحقيقات صنعتى، خصوصاً در مناطق نزديك به دانشگاهها هدايت شدهاند. مفهوم پاركهاى تحقيقاتى از آنچه براى مجموعههاى توسعهدهندهاى مثل پاركهاى صنعتى شناخته شده است، اخذ شده و مترادفى است براى مناطقى كه قبلاً توسعه يافتهاند و در انگلستان با عنوان “مناطق صنعتى” شناخته مىشوند.
نخستين پارك صنعتى يا ناحيه صنعتى در آمريكا، “ناحيه توليدى مركزى در شيكاگو”[1] بود كه در سال 1905 تأسيس شد. ايده متمركز كردن صنايع در يك مكان، ر واقع پس از جنگ جهانى دوم در آمريكا مطرح شد. نخستين پارك تحقيقاتى، مطابق تعريف، در سال 1948 در Menlo Park در ايالت كاليفرنيا تأسيس شد. صنعت به زودى مزاياى حضور در مكانى نزديك به دانشگاه را دريافت و الگوهاى جديد در اواخـر دهة 70 و دهة 80 بوجود آمدند. موج ناگهانى ساختن پاركهاى تحقيقاتى در دهه 80، دومين موج توجه به اين پاركها را مطرح كرد. نخستين موج در دهه 50 و اوايل دهه 60 با ايجاد مهمترين و موفقترين پاركها ايجاد شد: پارك صنعتى استانفورد در درة سيليكون در كاليفرنياى شمالى، پارك مثلث پژوهشى در كاروليناى شمالى و مركز صنعتى Waltham و ديگر توسعههايى كه در جاده 128 بوستون بوجود آمدند.
پارك صنعتى استانفورد نخستين پارك تحقيقاتى مرتبط با دانشگاه در آمريكا بود، در حاليكه پارك مثلث پژوهشى در حال حاضر بزرگترين پارك تحقيقاتى مرتبط با دانشگاه است. اين پارك شامل 5000 جريب زمين است كه در ميان 3 دانشگاه بزرگ قرار دارد. Duke University در Durham، دانشگاه كاروليناى شمالى در Chapel Hill و دانشگاه ايالتى كاروليناى شمالى در Raleigh. ايدة اولية اين پارك بوسيلة يك پروفسور از دانشگاه كاروليناى شمالى به نام Howard Odum مطرح شد كه بدنبال تجميع منابع سه دانشگاه در يكجا بود. بعدها تحت نظارت Luther Hodges پارك با هدف اشتغالزايى براى فارغالتحصيلان جوان دانشگاهى كاروليناى شمالى تأسيس شد. ناحية بين بوستون تا كمبريج چندين سرمايهگذارى مشترك تجارى با شركت Cabot & Forbes داشت كه عنوان “پارك علمى” را ترجيح مىداد. اين مناطق كه جادة 128 را در اطراف كلانشهر بوستون تشكيل دادهاند، ابتدائاً به دانشگاه هاروارد و “مؤسسة فناورى ماساچوست” مرتبط شدند.
اين قابل بحث است كه آيا پاركهاى تحقيقاتى، نقش پشتوانه توسعه اقتصادى را در يك منطقه ايفا مىكنند يا خير؟ در اين پاركها و ساير پاركهاى موفق، اصطلاحات بسيارى ايجاد شده است، در حاليكه در پاركهايى با موفقيت كمتر تعداد اين اصطلاحات كمتر است. اين مطالعه ادبيات پاركها، نشان مىدهد كه چرا مناطق مختلف، استراتژى توسعه اقتصادى پاركهاى تحقيقاتى را به كار مىگيرند، چه كسى و چه چيزى موفقيت يك پارك تحقيقاتى را تعيين مىكند؛ و دولتها چه نقشى در استفاده از پارك تحقيقاتى به عنوان يك استراتژى توسعه اقتصادى ايفا مىكنند ( و يا بايد ايفا كنند). در نهايت، اين بررسى، برخى از تأثيرات را كه ممكن است پاركهاى تحقيقاتى بر اقتصاد مناطق داشته باشند، درنظر گرفته و پيرامون زمينههايى كه تحقيقات بيشتر در مورد آنها ضرورى به نظر مىرسد، بحث مىكند.
چرا يك پارك تحقيقاتى؟
هدف از پاركهاى تحقيقاتى، كنترل خلاقيتها و نوآورىهاى منطقهاى، براى به حركت درآوردن توسعه اقتصادى است. Durso اظهار مىداد كه پاركهاى تحقيقاتى عموماً به عنوان محيطهايى عمل مى كنند كه علومى را پرورش مىدهند كه منجر به نوآورى مىشوند. به گزارش AURRPدر دسامبر 1993، 4000 شركت در 133 پارك تحقيقاتى يا علمى در سطح ملى جاى گرفتند كه در حدود 225.000 نفر كارمند در فضايى بالغ بر 100 ميليون فوت مربع داشتند. اين آمار به بيش از 200 پارك تحقيقاتى در سال 1998 رسيد. روى با اين استراتژى توسعة اقتصادى، دولتهاى محلى و ايالتى مبالغ هنگفتى سرمايهگذارى مىكنند تا شغل ايجادكنند، پايههاى مالياتى (در سطح شركتها) را گسترش دهند، نامى براى منطقه خود در بازار رقابتى جهانى دست و پا كنند، و در عصر اطلاعات به رقابت بپردازند. بهر حال، به جهت كاهش سرمايهگذارى دولت در امر تحقيقات، مانند كوچك كردن كلى حجم بخشهاى معينى از صنعت، رشد پاركهاى تحقيقاتى از اواسط تا اواخر دهة 90 در ايالات متحده كاهش يافت. با وجود پاركهاى تحقيقاتى در تمامى ايالات، و وجود دو يا سه پارك در برخى از ايالتها، Durso خاطر نشان مىكند كه پاركهاى تحقيقاتى اگر مىخواهند براى جذب تعداد محدود شركتهاى صاحب نام تحقيق و توسعه و High-Tech رقابت كنند، بايد فعاليتهاى خود را گسترش دهند.
هنگامى كه رقابت بالاست، بايد تحقيق كرد كه چرا يك منطقه به پارك تحقيقاتى به عنوان يك استراتژى توسعه اقتصادى مىنگرد. Castells و Hall سه دليل براى اينكه چرا يك منطقه، فرآيند هزينهبر و طولانى ايجاد پارك تحقيقاتى را طى مىكند، بيان مىكنند. اول آنكه يك منطقه ممكن است بدنبال آنچه Castells و Hallآن را “صنعتىسازى مجدد”[4] مىنامند باشد. در اينجا منظور آن است كه مشاغل جديد در صنايع جديد ايجاد شوند تا جايگزين مشاغل در صنايع رو به ركود شوند. در برخى از اقتصادهاى در حال توسعه، ركود نتيجه مشاغل پايهاى كشاورزى است كه در حال حذف و نابودى هستند. در اقتصادهايى كه پيشتر به بلوغ رسيدهاند، ركود در صنايع استخراجى و صنايع توليدى پايهاى به وقوع مىپيوندد كه نتيجة شروع زودتر صنعتىسازى است: صنايعى از استخراج معادن ذغالسنگ گرفه، تا توليد آهن و فولاد و تا كشتىسازى و حتى توليد اتومبيل. تئورى “چرخة توليد و تجارت” عقيده دارد كه اقتصادها وقتى توسعه مىيابند، در بخشهايى متمركز مىشوند كه داراى برخى مزايا نسبت به ساير مناطق باشند. اين ايده عموماً به صورت تلويحى ارتقاى منحنى آموزش مهارتها را در جهت توليد محصولات تخصصىتر به روشهاى تخصصىتر بيان مىكند.
دومين دليل اينكه چرا هر منطقه بايد يك پارك تحقيقاتى بسازد، اين است كه بتواند صنايع داراى رشد بالا داشته باشد؛ صنايعى مانند كامپيوتر، نرمافزار و بيوتكنولوژى كه تصور مىشود وضعيت اقتصادى منطقه را بهبود بخشند. با توسعة مناطق و كشورها، منحنى مهارت و آموزش نيز ارتقاء پيدا كرده و اختلاف ميان دو منطقه جغرافيايى افزايش خواهد يافت. به ويژه، صنايع جديدتر نقش مهمى در توسعة يك منطقه و اقتصاد آن دارند. در مقابل، صنايع قديمىتر مربوط به كشاورزى و بنابراين اساساً روستايى خواهند بود. به عبارت ديگر، صنايع قديمىترى كه مىتوانند توليدى باشند ابتدائاً بر پايه استفاده از منابع منطقهاى مانند ذغالسنگ، سنگ آهن يا جزر و مد آب بنا شدهاند كه در اين حالت بر برخى مناطق كليدى يا حتى شهرهاى كليدى متمركز خواهند شد. پس در اين حالت، هدف منطقهاى يك پارك تحقيقاتى مىتواند اين باشد كه صنايع داراى رشد بالا را در مناطقى كه به نظر مىرسد از نظر اقتصادى نيازمندترند، متمركز كند. در اين موارد، پاركهاى تحقيقاتى به عنوان ايجادكـنندة شغـلهاى جديـد، افزايـشدهنـدة درآمـد و افزايشدهنـدة فعالـيتهاى اقـتصادى در يك منطـقه ظـاهر مـىشـونـد.
آخرين دليل اينكه چرا يك منطقه از استراتژى پارك تحقيقاتى استفاده مىكند، كمك به ايجاد همافزايى ميان صنايع و شركتها است.Castells و Hallهمافزايى را در بهترين حالت، “نظامدهى اطلاعات جديد و باارزش از طريق تعامل انسانها” تعريف مىكنند. Durso گزارش مىدهد به رغم مشكلات سرمايهگذارى كه امروزه پاركهاى تحقيقاتى با آن روبرو هستند، مقامات رسمى هنوز همافزايــى را به عنوان دليل اينكه شركتها بايد در پاركها مستقر شوند، مطرح مىكنند. به هر حال، به نظر مىرسد هر چند اين همافزايـىها براى موفقيت پاركهاى تحقيقاتى كافى نيستند، هنوز بسيارى از پاركها در جهان در دورة رشد خود هستند و فضاهاى خالى زيادى براى پرشدن دارند.
آيا پاركهاى تحقيقاتى به اهداف خود مىرسند؟
بسيارى از ادبيات از اواخر دهة 70 تا اواخر دهة 80، تصوير پارك تحقيقاتى را براى همة مناطق در تمامى سطوح توسعه نمايش دادند. در حاليكه هر منطقه براى تبديل شدن به درة سيليكونى ديگر رقايت مىكرد، پاركهاى تحقيقاتى به زودى به يك مد رو به رشد تبديل شدند. بسيارى از نويسندگان، روى اين موضوع تمركز كردند كه توليد در ركود بود و ايالات متحده به سمت دوره ديگرى حركت مىكرد كه توجه آن به تركيب صنايع بود. پاركهاى تحقيقاتى به عنوان تسريعكنندة حركت به سمت قرن آينده و عامل كمك به يك منطقه براى مطرح ساختن خود در اقتصاد جهانى، تصور مىشدند (و هنوز هم در بسيارى از موارد همينطور است). پاركهاى تحقيقاتى موفقتر و قابل توجه مانند پارك مثلث پژوهشى، درة سيليكون و جادة 128، در سطح كشور با يك روند موفقيت آرام در حال رقابت بودهاند.
مشكل اصلى در تعيين موفقيت يك پارك تحقيقاتى، اين است كه وفاق عمومى براى تعريف موفقيت يك پارك تحقيقاتى وجود ندارد.Castells و Hallاشاره مىكنند كه مفهوم پاركهاى تحقيقاتى بواسطة تعصبات سياسى، ايدئولوژيكى و تجارى بطورى كمرنگ شده است كه كسانى كه در توسعة يك پارك تحقيقاتى دست دارند، براى خود تعريف خاصى از موفقيت دارند. پاركهاى تحقيقاتى به عنوان داروى همة دردهاى كشورها، مناطق و شهرهايى كه از تعديلهاى دردناك در دورة تحول تكنولوژيكى و اقتصادى ضربه خوردهاند، شناخته شدهاند. ايجادكنندگان و سياستگذاران پاركها، استراتژى پاركهاى تحقيقاتى را با هدف ايجاد شغل، رشد درآمد، برابرى درآمدها، افزايش فرصتها براى گروههاى كارى خاص و بازسازى اقتصادى مناطق، توسعه مىدهند.
ارزيابى ميزان تأثير پاركهاى تحقيقاتى در هر يك از اين جنبههاى توسعة اقتصادى بسيار مشكل است. برخى از ايجادكنندگان پاركها، ملاك موفقيت پاركها را ميزان ايجاد اشتغال و درآمد تجارى پاركها ذكر مىكنند. به هر حال، برخى از شغلهايى كه در پارك وجود دارند، ممكن است حتى قبل از آنكه پارك بوجود آمده باشد، در منطقه موجود باشند. Luger و Goldstein اشاره مىكنند كه همچنين بايد شغلهايى را كه بواسطة ايجاد پارك، در خارج از پارك ايجاد مىشوند، درنظر گرفت. آنها اظهار مىدارند همانطور كه سودهاى استراتژى پاركهاى تحقيقاتى سنجيده مىشوند، براى تعيين موفقيت پاركها بايد هزينهها ني سنجيده شوند. اين هزينهها شامل پرداختهاى مستقيم دولت جهت مالكيت زمين و توسعه زيربنايى، مالياتهاى پرداختى توسط تمامى بخشهاى تأمين سرمايه كه بوسيلة دولت استفاده مىشود، و هزينة كاربرى زمين به عنوان پارك تحقيقاتى بجاى ساير كاربرىها مىشوند.
يك راه پذيرفته شده براى سنجش موفقيت پاركهاى تحقيقاتى، بررسى عملكرد آنها در قبال اهداف تعيين شده در مصوبهها و پروندهها و مصاحبهها مىباشد. Luger و Goldstein يك مطالعة موردى چندگانه را براى تعيين اينكه آيا واقعاً پاركهاى تحقيقاتى به اهداف خود مىرسند يا خير انجام دادند (116 ناحية داراى پارك با مناطق مشابه بدون پاك مقايسه شدند). به هر حال هيچ فرمول عمومى براى يك توسعة موفق مبتنى بر فناورى وجود ندارد، چرا كه در واقع آنها بسيار متنوع هستند؛ مقايسة پاركهاى تحقيقاتى نيز بسيار سخت است، زيرا آنها با يكديگر متفاوتند. موقعيت جغرافيايى پاركها مىتواند از يك موقعيت شهرى انحصارى تا يك موقعيت روستايى متغير باشد. همچنين محيطهاى اقتصادى، سياسى و اجتماعى كه پاركهاى تحقيقاتى را دربرمىگيرند نيز مختلفند. سازمان اجرايى، مديريت، شرايط حقوقى و حجم آنها در هر جاى كشور مىتواند بسيار متفاوت باشد.
پاركهاى تحقيقاتى و نقش صحيح دولت
كنگره در سال 1980، مصوبة “باىدال”[5] را به تصويب سانيد كه به دانشگاهها اجازه مىداد تحقيقات تحت نظارت دولت را به آزمايشگاههاى خود هدايت كنند. طبق گزارش O`Brien، تعداد متوسط ثبت اختراعات كه هر ساله توسط دانشگاهها صورت مىگرفت، در نتيجة مصوبة “باىدال” از 250 عدد به 1500 عدد افزايش يافت. به هر حال، از اوايل دهة 80 دولت فدرال در هزينهكردن براى توسعة اقتصاد محلى (مانند سرمايهگذارى براى تحقيقات) تجديد نظر كرد. بنابراين دولتهاى ايالتى و محلى مجبور شدند تنبلى را كنار بگذارند و سهم بيشترى از درآمدهاى مالياتى خود را به ابتكارات توسعة اقتصادى در پاركهاى تحقيقاتى اختصاص دهند. در نتيجه، بسيارى از ايالات رويكرد استراتژيك به توسعة اقتصادى را انتخاب كردند. مجامعى كه براى ترقى اقتصاد خود كوشش مىكنند، به دانشگاهها، اختراعات ثبت شده و زمينهاى باارزش آنها به عنوان يك موتور پتانسيل اقتصادى توجه نمودهاند. پاركهاى تحقيقاتى به مدلهايى براى انتخاب مناطقى كه به دنبال تشويق توسعة High-Tech هستند، تبديل شدند.
طبق گزارشCastells و Hall اكثر پاركهاى تحقيقاتى با سرمايهگذارى بنگاههاى كاملاً خصوصى ايجاد شدهاند. همچنين تعداد قابل توجهى از آنها نتيجة انواع مختلف همكارى يا شراكت بين بخشهاى عمومى و خصوصى هستند. اين پاركها معمولاً با تشويق دولتهاى محلى يا منطقهاى ايجاد مىشوند و عموما با يك دانشگاه نزديك و شركتهاى خصوصى كه در پاركها مستقر مىشوند، همكارى دارند. دولتها نوعاً به پاركها به عنوان يك ضرورت ايجاد فضاى صنعتى جديد نگاه مىكنند كه هم توسط موقعيت جغرافيايى بخشهاى صنعتى جديد و هم با استفاده از فناورىهاى جديد در همة بخشها تعريف مىشوند. در عين حال، اينگونه فضاهاى صنعتى جديد عموماً وابستگى داخلى دارند و بنابراين مىتوانند به عنوان يك سياست ارزنده سرمايهگذارى مطرح شوند. پاركهاى تحقيقاتى تنها يك جنبـه از آنچهCastells و Hallبه عنوان “شهرها و مناطق با عنوان آخرين كارآفرينان” عنوان مىكنند، هستند. Malecki درباره اين ايده اينگونه بحث مىكند كه شهرها و مناطق، ظرفيت پاسخگويى بالاترى براى انجام پروژههاى هدفمند توسعه، مذاكره با شركتهاى چند مليتــى، تقويت رشد شركتهاى كوچك و متوسط و ايجاد شرايطى براى جذب منابع جديد ثروت، قدرت و اعتبار دارند.
در فرآيند جديد ايجاد رشد، شهرها و مناطق با يكديگر در رقابتند. طرفداران ايجاد پاركهاى تحقيقاتى معتقدند كه اين رقابت، منبعى خواهد شد براى نوآورى، كارايى و تجمع نيروها جهت ايجاد فضايى بهتر براى زندگى و فضايى كاراتر براى فعاليتهاى تجاري. بسيارى مناطق در كشورهاى صنعتى و نيز در حال صنعتى شدن، رؤياى تبديل شدن به يك درة سيليكون ديگر را داشتهاند و برخى از آنها با عجله به سمت تجارت حركت مىكردند و متأسفانه دچار شكست شدند. متأسفانه تحقيقات يا شواهد اندكى براى بررسى علت شكست پاركهاى تحقيقاتى وجود دارد. مشكلات زيادى با شكست پاركهاى تحقيقاتى مرتبط است، مانند زمين و يا ساختمانهاى خالى، مشاغال از دست رفته و انتظارات برآورده نشده. در حال حاضر يك توافق ميان مقامات رسمى و علمى و ايالتى برقرار شده است كه عقيده دارد دورنماى اقتصاد بلندمدت مناطق، به قابليت آنها در متمركز كردن حمايت از شركتها و صنايع مستعد براى توسعة محصولات و فرآيندهاى جديدى كه امكان رقابت در سطح ملى و بازارهاى جهانى را داشته باشند، بستگى دارد. ولى در بسيارى از مواقع، همين توقعات بالا از دولتهاى ايالتى يا محلى، باعث شكست نهايى استراتژى توسعه اقتصادى پاركهاى تحقيقاتى مىشود.
اثرات پاركها و نواحــى تحقيقاتى در بازنگــريهاى بعدى
به نظر مىرسد ديگر در مورد اينكه پاركهاى تحقيقاتى مىتوانند توسعة اقتصاد محلى را تشديد كنند، شكى وجود ندارد. Luger و Goldstein اضافه مىكنند كه ساختار اقتصادى مناطق، خود اثرى قوى بر نتايج توسعة اقتصادى آن منطقه خواهد داشت. حتى با وجود آنكه منطقى است كه از يك پارك تحقيقاتى انتظار داشته باشيم كه توسعة اقتصاد منطقه را تقويت كند، ولى بايد برخى هزينهها و معايب را نيز درنظر گرفت. براى مثال فرصتهاى شغلى اندكى براى نيروى كارى با مهارت كم ايجاد خواهد شد. Luger و Goldstein شواهدى دارند كه نشان مىدهد پاركهاى تحقيقاتى باعث رشد فعاليتهاى تحقيق و توسعه و توليدى شدهاند. همچنين به نظر مىرسد پاركهاى تحقيقاتى باعث رشد سرويسهاى تجارى و سرويسهاى جزئى و خدمات ارائه شده به مشترى و بهرهورى شركتهاى منطقهاى شدهاند. عليرغم اين رشد، پاركهاى تحقيقاتى باعث حذف بعضى از مشاغل منطقه شدهاند. همچنين طبق گزارش Luger و Goldstein پارك تحقيقاتى مىتواند استحكام اقتصادى يك منطقه، تركيب مشاركت و مالكيت، بهرهورى، تركيب توليدات با توجه به موقعيت در چرخة توليد، ساختار دستمزدها، الگوهاى مهاجرت به داخل يا خارج، نرخ مشاركت نيروى كار، نرح بيكارى ساختارى، نرخهاى فقر و يا بيكارى، سطح نابرابرى درآمدها، فرم فضايى و قيمتهاى زمين و خانه و نيز روابط كارگران با مديران را تغيير دهد.
با بررسى اين ادبيات روشن مىشود كه بيشترين تأثيرات توسعههاى حجيم در مناطقى كه درونشان پارك قرار دارد، اينست كه باعث رشد فعاليتهاى تحقيق و توسعه مىشوند. به نظر Luger و Goldstein اين به آن دليل است كه شركتهاى تحقيق و توسعه نسبت به ساير شركتها بيشتر علاقهمند به گردآمدن در يك منطقه هستند. شركتهاى تحقيق و توسعه نوعاً به اين منظور گردهم مىآيند كه از مزاياى اشتراك نيروى كار، اخذ تجهيزات و نيروى انسانى ماهر از دانشگاهها، خدمات تجارى، استقرار در انواع مشخصى از محيطهاى اجتماعى و فرهنگى، و دستيابى به اطلاعات فنى و بازارى بهرهمند شوند. نتيجتاً هنگامى كه يك منطقه، بواسطة يك پارك تحقيقاتى موفق اوج مىگيرد، بايد تجربة رشد خود در بخش تحقيق و توسعه را ادامه دهد. مسلماً هر پارك تحقيقاتى مستقل، اثر متفاوتى خواهد داشت. اثرهاى متفاوت به ساختاراقتصادى منطقه و نواحى اطراف آن، سازماندهى و يا مديريت درونى پارك، و پيوندهاى برونى بين پارك و مؤسسات كليدى، شامل دولتهاى محلى و ايالتى، دانشگاهها و ديگر مؤسسات پژوهشى و شركتهاى تجارى موجود در منطقه بستگى دارد.
با وجود اين تفاوتها ميان پارك تحقيقاتى، تصورى كلى در مورد پاركهاى تحقيقاتى به عنوان استراتژى توسعة اقتصادى وجود دارد كه توجه اضافى را مىطلبد. Durso و Luger و Goldstein اظهار مىكنند كه توليدات پاركهاى تحقيقاتى به صورت گسترده به تقاضاها پاسخ مىگويند كه باعث پرشدن همة فضاهاى خالى مىشود. اين نكته براى نواحى نيازمند به تحقيقات بيشتر و با توجه به عملكرد پاركهاى تحقيقاتى، مىتواند گزينهاى ثابت باشد. نكتة ديگرى كه در آيندة دورتر مورد توجه قرار مىگيرد، اين واقعيت است كه لزوماً همة مناطق، قادر به توسعة يك پارك تحقيقاتى نيستند. تلاش بسيارى مناق براى كپىبردارى از يك پارك موفق و پيادهسازى همان كپى در منطقة خود با شكست مواجه شده است.
اين مرور ادبياتى به كاهش مخارج دولت و سياست كاهش حجم دولت به عنوان مهمترين دليل براى كاربرد كمتر پاركهاى تحقيقاتى به عنوان يك استراتژى توسعة اقتصادى اشاره مىكند. Durso تأكيد مىكند كه پاركهاى تحقيقاتى به تنهايى ع