آینده اشتراک اینترنتی خدمات
در یکی از شبهای سال 2013، جمعیتی در حدود 40 هزار نفر، محل اقامت خود را از طریق خدماتی اجاره کردند که 250 هزار اتاق را در 30 هزار شهر و 192 کشور پیشنهاد میدهد. افراد اتاق خود را انتخاب کرده و هر پرداختی را بهصورت برخط (آنلاین) انجام میدهند. اما تختهای آنها توسط افراد خصوصی تعیین میشدند و نه یک هتل زنجیرهای. میزبانان و میهمانان تحت هدایت شرکت Airbnb که مقر اصلی آن در سانفرانسیسکو قرار دارد، با هم ارتباط پیدا میکردند. از زمان راهاندازی این شرکت در سال 2008 بیش از 4 میلیون نفر از آن استفاده کردهاند. این رخداد معروفترین مثال از «اقتصاد مشارکتی» بزرگی است که در آن افراد تختها، خودروها، قایقها و سایر داراییها را مستقیما از یکدیگر اجاره میکنند و از طریق اینترنت با هم هماهنگ میشوند.
ممکن است فکر کنیم تفاوتی بین اجاره تخت، خودرو و سایر چیزها به این صورت از افراد یا یک هتل و شرکت وجود ندارد، اما در واقع فناوری، هزینههای مبادلات را کاهش داده و داراییهای قابل مشارکت را ارزانتر و دستیابی به آن را آسانتر از همیشه کرده است. به همین دلیل احتمالا مقیاس آن گسترش بیشتری یافته است. تغییر بزرگی که شکل گرفته است منجر به این شده که اطلاعات بیشتری در دسترس افراد قرار داشته باشد. این امر به نوبه خود اجازه میدهد که داراییهای فیزیکی تفکیک شده و بتوانند بهصورت خدمات مصرف شوند. پیش از فراگیر شدن اینترنت، اجاره کردن چیزهایی مانند فضایی برای پارک کردن خودرو امکانپذیر بود، ولی به دردسری که داشت نمیارزید. اکنون وبسایتهایی مانند Airbnb، RelayRides و SnapGoods مالکان و اجارهکنندگان را با هم مرتبط میکنند؛ گوشیهای هوشمند که از سیستم جیپیاس برخوردارند به افراد اجازه میدهند تا نزدیکترین محل را برای پارک کردن ماشین خود پیدا کنند؛ شبکههای اجتماعی راهی برای بررسی افراد و اطمینان حاصل کردن فراهم میکنند و سیستمهای پرداخت برخط (آنلاین) وظیفه پرداخت صورتحسابها را بر عهده دارند.
درست همان طور که کسب و کارهای شخص به شخص مانند eBay به هر کسی اجازه میدهند که یک خردهفروش باشد، سایتهای به مشارکتی به افراد اجازه میدهند تا بهعنوان یک خدمات تاکسی، شرکت اجاره خودرو، فیلم یا هتل بوتیک موقتی در زمانی که برایشان مناسب باشد، عمل کنند. این نوع معامله برای اقلامی به کار میرود که برای خریدن گران هستند و بهطور گسترده به مردمی تعلق دارند که استفاده کاملی از دارایی خود نمیکنند. اتاقها و خودروها در میان مشهودترین مثالها از این دست هستند، اما با این وجود میتوان فضاهایی برای اردو زدن در سوئد، مزرعههایی در استرالیا و ماشینهای ظرفشویی در فرانسه را نیز در میان این نوع داد و ستدها جای داد. ریچل بوتسمن که کتابی در این مورد نوشته است، میگوید که بازار اجاره مصرفکننده شخص به شخص به تنهایی ارزشی حدود 26 میلیارد دلار دارد. تعاریف گستردهتری از اقتصاد مشارکتی وجود دارد که شامل وامدهی شخص به شخص (با وجود اینکه پول نقد کمتر بهعنوان یک دارایی ثابت قلمداد میشود) یا قرار دادن صفحه خورشیدی روی پشت بام خانه و فروش مجدد آن به شبکه برق میشود. این امر تنها افراد را در بر نمیگیرد: این شبکه، اجاره دفاتر خالی و ماشینهای بیکار را برای شرکتها آسانتر میکند. اما هسته اقتصاد مشارکتی را افرادی تشکیل میدهد که اشیا را به یکدیگر اجاره میدهند.
چنین «مصرف همکارانهای» به چند دلیل خوب است. مالکان از داراییهای خود که استفادهای نمیکنند، پول به دست میآورند. شرکت Airbnb میگوید که میزبانانی در سانفرانسیسکو که خانههای خود را اجاره میدهند، بهطور میانگین 58 شب در سال را به این کار اختصاص میدهند که درآمدی حدود 9300 دلار برای آنها به همراه دارد. مالکان خودرو که وسایل نقلیه خود را با استفاده از شرکتRelayRides به دیگران اجاره میدهند، بهطور میانگین درآمدی حدود 250 دلار در ماه عاید خود میکنند و در برخی موارد این مقدار به بیش از هزار دلار نیز رسیده است. این در حالی است که اجارهکنندگان نیز وقتی خودشان سعی در تهیه آن شیء کنند، در مقایسه با وقتی که یک تامینکننده سنتی مانند هتل یا بنگاه کرایه خودرو این کار را برایشان انجام دهد، پول کمتری میپردازند. تعجبآور نیست که بسیاری از بنگاههای مشارکتی در طول بحران مالی شکل گرفتند. از سوی دیگر، مزایای محیطی نیز برای این نوع داد و ستدها وجود دارد: اجاره کردن خودرویی که به آن نیاز دارید بهتر از داشتن یک خودرو است و این به معنی این است که خودروهای کمتری مورد نیاز بوده و منابع کمتری برای ایجاد آنها اختصاص مییابد. با استفاده از فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی، مخاطبان میتوانند یکدیگر و هویت دوستانشان را بهطور کلی بررسی کنند.
آینده اقتصاد مشارکتی
اقتصاد مشارکتی کمی مشابه خرید آنلاین است که 15 سال پیش در ایالات متحده آمریکا شروع به کار کرد. در ابتدا، افراد در مورد امنیت آن نگران بودند، اما با خریدهای موفقی که از شرکتهایی نظیر آمازون انجام شد، آنان قبل از خرید احساس ایمنی کردند. بهطور مشابه،Airbnb یا یک شرکت خدمات اجاره خودرو برای نخستین بار افراد را به امتحان کردن پیشنهاد آنان تشویق میکند. حال شرکت eBay را در نظر بگیرید. این شرکت که بهعنوان یک بازار شخص به شخص شروع به کار کرد، اکنون تحت غلبه فروشندگان قدرتمند حرفهای قرار گرفته است که در ابتدا کار خود را در eBay بهعنوان کاربران عادی شروع کرده بودند. همین اتفاق در مورد اقتصاد مشارکتی نیز رخ داد و همچنین فرصتهای جدیدی برای سازمانها ایجاد شد. برخی افراد خودروهایی خریدهاند تنها به این دلیل که آنها را اجاره دهند. در گذشته، راههای جدید انجام کارها بهصورت آنلاین جای راههای قدیمی را بهطور کامل نگرفته بود، اما اکنون شکل اغلب آنها را تغییر دادهاند. درست همان طور که خریدهای اینترنتی فروشگاههای والمارت و تسکو را مجبور به تطبیق یافتن با خود کرد، بنابراین مشارکتی اینترنتی حمل و نقل، گردشگری، کرایه تجهیزات و چیزهای دیگری را تکان داده و متحول خواهد کرد.
نگرانی اصلی که در این میان وجود دارد، قانونگذاری در شرایط عدم قطعیت است. برای مثال آیا اجارهکنندگان مشمول مالیات بر هتلها قرار خواهند گرفت؟ در شهر آمستردام مقامات مسوول از فهرست Airbnb استفاده میکنند تا هتلهای فاقد گواهینامه لازم را رصد کنند. در برخی شهرهای ایالات متحده آمریکا، خدمات تاکسی شخص به شخص پس از لابی کردن با شرکتهای تاکسیرانی سنتی ممنوع اعلام شد. خطری که وجود دارد این است که اگر چه برخی قوانین باید برای حفاظت مصرفکنندگان از آسیب به روز شوند، متصدیان سعی در از بین بردن رقابت میکنند. افرادی که اتاقها را اجاره میکنند باید مالیات بپردازند، اما نباید مانند یک هتل Ritz-Carlton در نظر گرفته شوند. قوانین سبکتری که معمولا بر اجاره تخت و صبحانه سازماندهی میشوند، بیش از حد کافی هستند. اقتصاد مشارکتی آخرین مثال از ارزش اینترنت برای مصرفکنندگان آن است. این الگوی در حال پدیدار شدن اکنون بزرگ بوده و به حد کافی برای اینکه قانونگذاران و شرکتها را از خواب غفلت در مورد آنها بیدار کند، مخرب است. این نشانهای است از پتانسیل شدیدی که این رویداد جدید با خود دارد. وقت آن رسیده است که به مقوله مشارکتی توجه کنیم.
منبع : دنیای اقتصاد / اکونومیست